۱۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۸

تا ز سودا زدگان عشق خریداری یافت
نقد جان صرف شد و حسن تو بازاری یافت

دل آشفته به چندین صفت قلبیِ خویش
طرّهٔ زلف تو را هندوی طرّاری یافت

زنگ بردار ز دل پاک و در آیینه ببین
کآخر از ساده دلی دولت دیداری یافت

عاقبت در طلبت صحبت یاری به هوس
سر نهادیم در این راه و نشد یاری یافت

سر کشید از مدد باد صبا سرو و بگفت
که سرافراز شود هرکه هواداری یافت

گرمی نظم خیالی ز قبول نظر است
ز آن به اندک هنری شهرت بسیاری یافت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.