هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او با استفاده از استعارهها و تشبیههای زیبا، مانند مقایسه اشکهایش به گوهر و معشوق به توتیا در دست نسیم سحر، عشق و ارادت بیحد خود را نشان میدهد. همچنین، شاعر از مقام پایین خود در برابر معشوق سخن میگوید و حتی خود را به سگ کوی معشوق تشبیه میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند مقایسه خود به سگ ممکن است نیاز به درک بیشتری از ادبیات و فرهنگ داشته باشد.
شمارهٔ ۷۴
گرچه اشک منِ غمدیده سراسر گهر است
هرچه دارم به جمالت که همه در نظر است
نزد رندان نظر باز غبار قدمت
توتیایی ست که در دست نسیم سحر است
مهر و ماهت نتوان گفت که همچون مه و مهر
دیگری هست ولی روی تو چیزی دگر است
سر گذشتم سگ کوی تو نکو می داند
که ز فریاد منش شب همه شب دردسر است
کمترین قدرشناس تو خیالی ست ولی
نیست قدری چو سگان، پیش تواش این قدر است
هرچه دارم به جمالت که همه در نظر است
نزد رندان نظر باز غبار قدمت
توتیایی ست که در دست نسیم سحر است
مهر و ماهت نتوان گفت که همچون مه و مهر
دیگری هست ولی روی تو چیزی دگر است
سر گذشتم سگ کوی تو نکو می داند
که ز فریاد منش شب همه شب دردسر است
کمترین قدرشناس تو خیالی ست ولی
نیست قدری چو سگان، پیش تواش این قدر است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.