۲۰۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۷

هر آن حدیث که در دعویِ محبّت توست
به قامت تو و عهدم که راست است و درست

از آن به راه غمت شاد می روم که مرا
بدین طریق روان کرد عشق روز نخست

ز سالکان ره عشق بر سر کویت
که پا نهاد که از آبروی دست نشست؟

بدین خوشم که ز باران اشک و تخم وفا
مرا ز مزرع دل جز گیاه مهر نرست

خیالیا همه عمرت به جست و جوی گذشت
که هرگز آن مه بی مهر خاطر تو نجست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.