هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر درد و رنج ناشی از عشق و هجران است. شاعر از تسلیم در برابر تقدیر، آشفتگی ناشی از عشق، و بی‌تفاوتی معشوق شکایت می‌کند. او از خواب‌های پریشان و تیغ‌های معشوق می‌گوید و در نهایت از پیر شدن در غم هجران و بی‌توجهی معشوق به حالش می‌نالد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و غم‌انگیز این شعر برای درک و تجربه‌ی نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و هجران ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۹۱

هرکسی گوید که درد عشق را تدبیر چیست
ما سرِ تسلیم بنهادیم تا تقدیر چیست

ظاهراً با حلقهٔ زلف تو دارد نسبتی
ورنه مقصودِ دل دیوانه از زنجیر چیست

هر شب از آشفتگی زلف تو می بینم به خواب
یارب این خواب پریشان مرا تعبیر چیست

ای که هردم می کشی تیغی به قصد خون من
گر به قتل من تو خوشدل می شوی تقصیر چیست

پیر شد مسکین خیالی در غم هجران یار
و آن جوان هرگز نمی پرسد که حال پیر چیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.