۲۰۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۸

آنها که ز آیینهٔ دل زنگ زدودند
خود را به تو هر نوع که بودند نمودند

اهل نظر از آینهٔ وحدت از آن پیش
حیران تو بودند که موجود نبودند

تا چشم دل از غیر تماشای تو عشّاق
بستند، نقاب از رخِ مقصود گشودند

شک نیست که سودازدگان تا به ارادت
سودند سری بر قدمت در سر سودند

تا دل بربایند نمودند رخ خوب
خوبان به طریقی که نمودند ربودند

راهی به عدم جوی خیالی ز دهانش
بر رغم کسانی که گرفتار وجودند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.