۱۸۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۷

اوّل استادی که عشق و حسن را تقسیم کرد
عاشقان را صبر و خوبان را جفا تعلیم کرد

طوبی قدّ تو را از راست بینان هر که دید
در سرافرازی بر او قدّ تو را تقدیم کرد

جز مه رویت منجم هیچ مقصودی نداشت
ز این همه نقش دل افروزی که بر تقویم کرد

آخرالامر از ره عزّت به جایی می رسد
هرکه خواری را ز راه مردمی تعظیم کرد

گوهر جان در تن خاکی خیالی را ز دوست
چون امانت بود آخر هم بدو تسلیم کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.