۱۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۹

ای دل از باطن آن فرقه که صاحب قدمند
همّتی خواه که این طایفه اهل کرمند

آبروی ابد از اشک ندامت بطلب
که شهانند کسانی که ندیم ندمند

با غمت یاری جان و دلم امروزی نیست
به تمنّای تو عمری ست که ایشان به همند

به هوای دهن تنگ تو اصحاب وجود
سالکانند که سر گشتهٔ راه عدمند

ای خیالی چه غم از رنج بیابان فراق
محرمان درِ او را که مقیم حرمند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.