۱۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۰

ای لبت کام دل بی سروسامانی چند
کاکلت حلقهٔ سودای پریشانی چند

کوکب سعدی و منظور سبک روحانی
قدر وصل تو چه دانند گران جانی چند

لذّت شربت دیدار نکو می داند
هرکه گشته ست اسیر غم هجرانی چند

مردمی می کند آن غمزه و در عین بلاست
کافر چشم تو برقصد مسلمانی چند

تا خیالی به خیال تو سخن پرداز است
می برد شعر تَرش آب سخندانی چند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.