هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق و دردهای عشق است. شاعر از باد، اشک، شب و دیگر عناصر طبیعی برای توصیف حالات خود استفاده میکند و به مفاهیمی مانند انتظار، رنج عشق و زیبایی معشوق میپردازد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
شمارهٔ ۱۴۲
تا ز خاک قدمت باد خبر می آرد
سرمه را دیده کجا پیش نظر می آرد
باد صدبار سر زلف تو را جانب رخ
می برد تا که شبی را به سحر می آرد
هر معمّا که به صد خون جگر گفت دلم
اشک می آید و چون آب به در می آرد
پا منه بر سرِ آن رهگذر ای دل گستاخ
سروِ ما را چو از این راه گذر می آرد
هر شبی اشک خیالی ز ره دریا بار
پیش کش نزد خیال تو گهر می آرد
سرمه را دیده کجا پیش نظر می آرد
باد صدبار سر زلف تو را جانب رخ
می برد تا که شبی را به سحر می آرد
هر معمّا که به صد خون جگر گفت دلم
اشک می آید و چون آب به در می آرد
پا منه بر سرِ آن رهگذر ای دل گستاخ
سروِ ما را چو از این راه گذر می آرد
هر شبی اشک خیالی ز ره دریا بار
پیش کش نزد خیال تو گهر می آرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.