۱۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۳

تا ز عشق اهل نظر آئینه یی برساختند
دوست را هریک به قدر دید خود بشناختند

در مقامر خانهٔ وحدت که کوی نیستی ست
عاشقان در داو اول خویش را در باختند

گوشه گیران را از این دولت چه بهتر کز نخست
گوشهٔ خاطر ز مهر غیر او پرداختند

رسم غمّازی گذار ای دل که در راه ادب
اشک را مردم بدین جرم از نظر انداختند

گردن تسلیم نه زیرا که ارباب طرب
چنگ را چون بر سر تسلیم شد بنواختند

عاقبت مسکین خیالی را پری رویان چو عود
سوختند از خامی و رسوای عالم ساختند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.