هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر درد و رنج عاشقانه و نگرانی از افشای رازهای درونی است. شاعر از اشک‌هایش می‌خواهد که رازش را فاش نکند و از زیبایی معشوق سخن می‌گوید که دیدن آن باعث شادی می‌شود. همچنین، اشاره‌ای به ارزشمند بودن فرصت‌های ناب دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۸۷

سرشک تا به کی از چشم آن و این افتد
مباد کز نظر خلق بر همین افتد

مگو به مردم بیگانه راز خود ای اشک
چنان مکن که حدیث تو بر زمین افتد

خوش است خلد برین و دلم نمی خواهد
که بی جمال تو هرگز نظر بر این افتد

کسی که قدّ تو بیند نه بیند ابرویت
چگونه کج نگرد هر که راست بین افتد

چو دل فتاد خیالی به دست خوش دارش
که باز دیر بیاید که این چنین افتد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.