هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر ناامیدی و ملالت از عشق بیوفا و بیوصال است. شاعر از عشق به معشوقی میگوید که هرچند زیباییاش بینظیر و جاودانه است، اما وفایی ندارد و تنها خیالی گذرا از او در ذهن میماند.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده در شعر، برای درک و ارتباط بهتر، به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل میگیرد.
شمارهٔ ۲۰۷
کسی کاو به جانان وصالی ندارد
ز جان بهره الاّ ملالی ندارد
غنیمت شمر وصل خورشید رویی
که خورشید حسنش زوالی ندارد
پریچهره یی را که نبود وفایی
اگر خود فرشته ست حالی ندارد
عجب چون نمانم ... گُل
که دید آن رخ و انفعالی ندارد
به جز فکر تصویر موی میانش
خیالی به خاطر خیالی ندارد
ز جان بهره الاّ ملالی ندارد
غنیمت شمر وصل خورشید رویی
که خورشید حسنش زوالی ندارد
پریچهره یی را که نبود وفایی
اگر خود فرشته ست حالی ندارد
عجب چون نمانم ... گُل
که دید آن رخ و انفعالی ندارد
به جز فکر تصویر موی میانش
خیالی به خاطر خیالی ندارد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.