۱۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۷

کسی کاو به جانان وصالی ندارد
ز جان بهره الاّ ملالی ندارد

غنیمت شمر وصل خورشید رویی
که خورشید حسنش زوالی ندارد

پریچهره یی را که نبود وفایی
اگر خود فرشته ست حالی ندارد

عجب چون نمانم ... گُل
که دید آن رخ و انفعالی ندارد

به جز فکر تصویر موی میانش
خیالی به خاطر خیالی ندارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.