هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و دلبستگی به معشوق سخن میگوید. او از جذابیتهای معشوق مانند زلف، قامت، و لبهایش یاد میکند و تأثیرات عمیق این عشق بر زندگی خود را بیان مینماید. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند رازداری، رسوایی، و معجزات اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند جفا و شوخی، محنت و غم، و رسوایی نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک مناسب دارند.
شمارهٔ ۲۱۰
کمند زلف توام پای بند سودا کرد
به عهد سروِ قدت فتنه دست بالا کرد
به اهل حسن طریق جفا و شوخی داد
همان که محنت و غم را نصیبهٔ ما کرد
ز بس که گفت به مردم سرشک راز دلم
ببین که آخر کارش خدا چه رسوا کرد
اگر چه چشمهٔ خضر از نظر نهان شده بود
ولی به خنده دهان تو باز پیدا کرد
لب تو کرد به یک بوسه با خیالیِ خویش
به مرده آنچه خواص دم مسیحا کرد
به عهد سروِ قدت فتنه دست بالا کرد
به اهل حسن طریق جفا و شوخی داد
همان که محنت و غم را نصیبهٔ ما کرد
ز بس که گفت به مردم سرشک راز دلم
ببین که آخر کارش خدا چه رسوا کرد
اگر چه چشمهٔ خضر از نظر نهان شده بود
ولی به خنده دهان تو باز پیدا کرد
لب تو کرد به یک بوسه با خیالیِ خویش
به مرده آنچه خواص دم مسیحا کرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.