هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و جذبههای آن سخن میگوید. او از اشکهایش در راه معشوق، زیبایی و رحمت معشوق، و گناهان خود در برابر این عشق صحبت میکند. تصاویر شاعرانه مانند هندوی چشم معشوق و زلف سیاه او به زیبایی توصیف شدهاند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارند.
شمارهٔ ۲۱۱
کنون چو در طلبش اشک رو به ره دارد
چگونه عقل رمیده عنان نگه دارد
گشاد روی تو درهای رحمت است و خطت
به نام طالع من نامهٔ سیه دارد
چه طرفه هندوی شوخی ست چشم او یا رب
که مست و گوشهٔ محراب خوابگه دارد
به زیر زلفِ سیه آفتاب روی تو را
همان صفاست که در شب چراغ مه دارد
بهانهٔ کرمت طاعتی ست هر کس را
ولیک بنده خیالی همین گنه دارد
چگونه عقل رمیده عنان نگه دارد
گشاد روی تو درهای رحمت است و خطت
به نام طالع من نامهٔ سیه دارد
چه طرفه هندوی شوخی ست چشم او یا رب
که مست و گوشهٔ محراب خوابگه دارد
به زیر زلفِ سیه آفتاب روی تو را
همان صفاست که در شب چراغ مه دارد
بهانهٔ کرمت طاعتی ست هر کس را
ولیک بنده خیالی همین گنه دارد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.