۱۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۵

هر جفایی که کند روی تو نیکو باشد
خاصّه وقتی که خطت بر طرف او باشد

گر به چینِ شکن زلف تو از خوش نفسی
دم دعوی بزند مشک سیه رو باشد

در لطافت به دهان تو کند نسبت خویش
چشمهٔ خضر به شرطی که سخنگو باشد

باشد از سرّ عدم پیرِ خرد را خبری
خبری ز آن دهنش گر سر یک مو باشد

گر بجوید دهنت دل ز خیالی چه عجب
ز آن دهن هیچ عجب نیست که دلجو باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.