۱۵۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵۴

هرگز به جهان چیزی جز یار نمی ماند
جز عمر ولی آن هم بسیار نمی ماند

گر جلوه دهد خود را در چارسوی خوبی
حسن رخ یوسف را بازار نمی ماند

گر دل طلبد کامی ایّام نمی بخشد
ور یاد کند لطفی اغیار نمی ماند

ای دل به دعا یادی از بی اثران امروز
کز ما و تو هم روزی آثار نمی ماند

تا کار دل آزاری شد غمزهٔ شوخش را
یک لحظه خیالی را بی کار نمی ماند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.