۱۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵۵

هندوی زلف تو زآن حال مشوّش دارد
که به تسخیر دلم نعل در آتش دارد

با وجود قد دلجوی تو ای نخل مراد
خویش را سرو سهی کیست که سرکش دارد

به وصالت که ندارد هوس باغ بهشت
هرکه در خانه چو تو حور و پریوش دارد

ساقیا بادهٔ بی غش ده و مدهوشم کن
که به سودازدگان عقل سرِ غش دارد

چو خیالی ز تو دارد طمع وقت خوشی
خوش دلش کن که خدا وقت تو را خوش دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.