هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از درد دوری معشوق و وفاداری به او سخن می‌گوید. شاعر از غم فراق می‌نالد اما با یادآوری وفاداری معشوق، دل را به صبر دعوت می‌کند. همچنین، به رغم ناپسند شمرده شدن می‌نوشی، آن را با امید به رحمت الهی توصیه می‌کند. در ادامه، زیبایی و بلندی قامت معشوق را ستایش کرده و از عشق و دلبستگی بی‌حد خود به او می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، نیاز به درک و تجربه‌ی عاطفی دارد که معمولاً در سنین نوجوانی به بعد قابل درک است. همچنین، اشاره‌ی غیرمستقیم به مصرف شراب (به عنوان نماد عرفانی) ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۶۲

دلا غم یار ما شد دل به جا دار
که او را یافتم یار وفادار

طریق باده نوشی گرچه جرم است
بنوش و چشم رحمت از خدادار

تو را ای سرو بالا خود که آموخت
که این بیچاره را چندین بلا دار

خطت را جان اگر مشگ ختا گفت
خطایی گفت تو بر جان ما دار

گذشتی دی به باغ و گشت شمشاد
به صد جان سرو قدت را هوادار

خیالش جز دل ما ای خیالی
ندارد جای دیگر دل به جادار
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.