هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از جستجوی طولانی خود برای یافتن اهل راز و حقیقت میگوید و از ناامیدیها و رنجهایش سخن میراند. او زاهد را به مسجد و خود را به کوی میفروشان نسبت میدهد و از بیتوجهی یار بینیاز شکوه میکند. شاعر از انکار حقیقت عشق توسط دیگران انتقاد میکند و آنها را ناآگاه از آتش جانسوز نالههای عاشقان میداند. در پایان، شاعر توصیه میکند که با جور یار بسازیم و از شکایتهای بیحاصل دوری کنیم.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۶۴
عمری دویده ایم به دنبالِ اهل راز
یارب مگر به یار رسم خود تو چاره ساز
زاهد به راه مسجد و ما کوی می فروش
تا کارِ کی برآورد آن یار بی نیاز
انکار بر حقیقت عاشق چه می کنی
ای ره نبرده هیچ مگر جانب مجاز
پرهیز کن ز نالهٔ جانسوز بی دلان
گر آگهی ز آتش این آهِ جانگداز
با جور یار به که بسازی در این دو روز
تا کی کنی به شِکوِه خیالی زبان دراز
یارب مگر به یار رسم خود تو چاره ساز
زاهد به راه مسجد و ما کوی می فروش
تا کارِ کی برآورد آن یار بی نیاز
انکار بر حقیقت عاشق چه می کنی
ای ره نبرده هیچ مگر جانب مجاز
پرهیز کن ز نالهٔ جانسوز بی دلان
گر آگهی ز آتش این آهِ جانگداز
با جور یار به که بسازی در این دو روز
تا کی کنی به شِکوِه خیالی زبان دراز
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.