۱۷۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۵

ما را ز روزگار غمِ روزگار بس
جور و جفایِ دلبر زیبا عذار بس

چشم از جهان و خلق جهان، سخت بسته ایم
زیرا برای ما کَرَمِ کردگار بس

از هرچه خوب روی و گلندام و سروقد
ما را، اشارتی ز دو ابروی یار بس

از ناله های سوخته جانان روزگار
در باغ دهر نغمهٔ مرغِ هزار بس

بر جویبار عمر خیالی چو بنگری
اشک روانِ دیدهٔ شب زنده دار بس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.