۱۶۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۷

از آن ز دیده و دل اشک و آه می خواهم
که شرمسارم و عذر گناه می خواهم

گناه بار گران است و راه عشق
مدد ز همّت مردان راه می خواهم

گدای در به در از بهر آن شدم که ز بخت
قبول حضرت این بارگاه می خواهم

مرا مپرس کز این آستان چه می خواهی
غریب بی ره و رویم پناه می خواهم

ز خواست چیست خیالی مرادِ تو گفتی
وصال توست نه مال و نه جاه می خواهم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.