هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی به معشوق سخن میگوید و از جفاها و نگاههای فریبنده او شکایت میکند. شاعر با بیان احساسات عمیق خود، از درد عشق و رنجهای ناشی از آن مینالد و در عین حال، به زیباییهای معشوق و تأثیرات آن بر خود اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده در شعر، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۳۲۳
به هوا و هوس نکهت پیراهن تو
گر رود جان من از سینه فدای تن تو
گر بپیچیم سر، از شیوهٔ مردی نبود
به جفایی که کند غمزهٔ مرد افکن تو
ای که شد دامنم از دست جفاهای تو چاک
رحمتی گر نکنی دست من و دامن تو
بدمکن ای مه و پرهیز که آتش نزند
دود آه من دلسوخته در خرمن تو
عشق از آن غمزه چو تیغی به کف آورد ای دل
سرخود گر نکنی خون تو در گردن تو
گر خیالی به وفایت ندهد جان حزین
به چه فن جان برد ای شوخ ز مکر و فن تو
گر رود جان من از سینه فدای تن تو
گر بپیچیم سر، از شیوهٔ مردی نبود
به جفایی که کند غمزهٔ مرد افکن تو
ای که شد دامنم از دست جفاهای تو چاک
رحمتی گر نکنی دست من و دامن تو
بدمکن ای مه و پرهیز که آتش نزند
دود آه من دلسوخته در خرمن تو
عشق از آن غمزه چو تیغی به کف آورد ای دل
سرخود گر نکنی خون تو در گردن تو
گر خیالی به وفایت ندهد جان حزین
به چه فن جان برد ای شوخ ز مکر و فن تو
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.