هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم و اندوه ناشی از دوری معشوق می‌نالد. او از اشک‌های بی‌پایان، دل شکسته و حیرانی خود در عشق سخن می‌گوید و از باد می‌خواهد که موی معشوق را رها کند. این شعر بیانگر درد عشق و هجران است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد. درک کامل این شعر نیاز به بلوغ عاطفی و شناخت ادبیات عرفانی و کلاسیک دارد.

شمارهٔ ۳۳۸

همه شب در غم آن ماه پاره
همی بارد ز چشم من ستاره

بینداز اشک را ای دیده از چشم
کز او شد راز پنهان آشکاره

دلم صدپاره گشت از هجر و بیم است
که خون گردد در این غم پاره پاره

من حیران به یک نظّارهٔ تو
شدم از خویش و مردم در نظاره

به مویی جان ز زلفش بردی ای باد
چگونه جستی از تارش کناره

گذر سوی خیالی کز خدنگت
به دل سوراخها دارد گذاره
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.