هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و فراق سخن میگوید و احساسات شاعر را در مواجهه با غم هجران و تیرهای عشق بیان میکند. شاعر از لب شیرین معشوق و تأثیر آن بر دلش میگوید و همچنین به ساقی خیالی اشاره میکند که به جای می ناب، تیرهایش را مینوشاند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ ذهنی دارد.
شمارهٔ ۳۵۵
تا دلم را به غم هجر در انداخته ای
صبر را خانه ز بنیاد برانداخته ای
دل نیندازم اگر تیر تو از جان گذرد
تا نگویند به سهمی سپر انداخته ای
تا گشادی به تبسّم لب شیرین، ز حسد
شوری اندر دل تنگ شکر انداخته ای
آب روی تو چو از سیل سرشک است ای چشم
تو چنینش ز چه رو از نظر انداخته ای
این چه ساقی ست خیالی که به جای می ناب
تیر او خوردی و مستانه سرانداخته ای
صبر را خانه ز بنیاد برانداخته ای
دل نیندازم اگر تیر تو از جان گذرد
تا نگویند به سهمی سپر انداخته ای
تا گشادی به تبسّم لب شیرین، ز حسد
شوری اندر دل تنگ شکر انداخته ای
آب روی تو چو از سیل سرشک است ای چشم
تو چنینش ز چه رو از نظر انداخته ای
این چه ساقی ست خیالی که به جای می ناب
تیر او خوردی و مستانه سرانداخته ای
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.