۱۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۵۸

تو ای مه گر چه شوخ و بیوفایی
ولی باشد که با ما خوش برایی

دلم با تو از آن رو آشنا شد
که باشد آشنایی روشنایی

اگر حیران نیی در قدّش ای سرو
چرا پا در گِل و سر در هوایی

مزن ای ماه نو با ابرویش لاف
که بسیاری از او کم می نمایی

به قدر هرکسی حق تحفه یی داد
تو را شاهی خیالی را گدایی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.