هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و حیرانی در برابر معشوق سخن می‌گوید. شاعر از جذابیت و نورانیت معشوق می‌گوید که در همه‌جا حاضر است و او را حیران کرده است. همچنین، از کشته شدن به دست معشوق و نوشیدن شراب بی‌خبری به عنوان راهی برای رسیدن به حقیقت یاد می‌کند. در پایان، از رند گوشه‌نشین و مستی پنهان سخن می‌رود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره‌هایی به مستی و شراب دارد که برای گروه‌های سنی پایین‌تر مناسب نیست.

شمارهٔ ۳۶۰

چه طرفه طرفه تو نقشی چه بوالعجب نوری
که هرکجا که نظر می کنم تو منظوری

بدین صفت که تو در روی خویش حیرانی
به غیر اگر نکنی التفات معذوری

گهی که تیغ محبّت کشی به قصد هلاک
مرا بکش چو به عاشق کشی تو مشهوری

دلا گرت خبری باید از حقیقت کار
شراب بی خبری نوش کن که مخموری

برون خرام خیالی ز خود که نیکو نیست
ز رند گوشه نشینی ز مست مستوری
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.