هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از اهمیت شناخت ارزشهای واقعی و عشق حقیقی سخن میگوید. شاعر بیان میکند که تنها کسانی که میتوانند سفیدی را از سیاهی تشخیص دهند، قادر به درک زیبایی و ارزش معشوق هستند. همچنین، اشارهای به گذرا بودن فرصتها و اهمیت استفاده از آنها دارد. در نهایت، شعر به این نکته میپردازد که عشق میتواند فرد را از گدایی به پادشاهی برساند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و اخلاقی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۳۶۷
گر ای دل بر طریق عذرخواهی
به راهش سر نهادی سر به راهی
کسی قدر رخ و زلفت شناسد
که بشناسد سفیدی از سیاهی
که بخشد روشنی گفتی شبت را
چو گفتی بر تو می ماند که ماهی
چو مه چندین مناز از خرمن حسن
که زود آن فرصتی آید که کاهی
گداییِّ تو می خواهد خیالی
تو گر خواهی و گرنه پادشاهی
به راهش سر نهادی سر به راهی
کسی قدر رخ و زلفت شناسد
که بشناسد سفیدی از سیاهی
که بخشد روشنی گفتی شبت را
چو گفتی بر تو می ماند که ماهی
چو مه چندین مناز از خرمن حسن
که زود آن فرصتی آید که کاهی
گداییِّ تو می خواهد خیالی
تو گر خواهی و گرنه پادشاهی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.