۱۶۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶۸

گر تو ای شمع شبی هم نفس من باشی
چه دعا خوشتر از این است که روشن باشی

تا بود دانهٔ خال تو بر آتش شرط است
که به فرمان من سوخته خرمن باشی

با محبّان بلا کش مگر ای عهد شکن
دوستیّ تو همین است که دشمن باشی

بندهٔ نخل قد یار شو ای دل اگرت
هوس این است که آزاده چو سوسن باشی

آب رویی به از این نیست خیالی که چو آب
سرفرازی بگذاری و فروتن باشی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.