۱۳۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۱

یار از ما کناره کرد امشب
رشته مهر پاره کرد امشب

ماه من رخ نهفته و زهجران
دامنم پرستاره کرد امشب

غیرتم میکشد که غیر از دور
بزم ما را نظاره کرد امشب

خواست اندوه ما و عیش رقیب
به چه کیش استخاره کرد امشب

جای دل بود سیخ مژگانش
که بحالش قناره کرد امشب

چشم آشفته چون منجم شهر
خیل انجم شماره کرد امشب

غیر داروی مدحت حیدر
درد دل را که چاره کرد امشب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.