هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به بیان اسرار و رازهای نهان، رابطه‌ی عمیق بین عاشق و معشوق، و تحولات درونی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند عشق، حقیقت، مجاز، و تحول روحانی سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند ستارگان، اشک‌ها، و لباس‌های پاره، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۸۲

بیا که پرده اسرار پاره شد امشب
چه رازهای نهان آشکاره شد امشب

میانه دل و دلدار رشته محکم شد
اگر چه خرقه و دستار پاره شد امشب

لباس لیل که ستار کار صوفی بود
چو صبح پیرهنش از چه پاره شد امشب

چو ماه من بمحاق است و مدعی بوثاق
زاشک دامن من پرستاره شد امشب

شمرده ام عدد اشگ من فزونتر شد
بیا که لشکر انجم شماره شد امشب

چو از مقام حقیقت بروز کرد مجاز
ازین مقام بعهدم کناره شد امشب

تو ای طبیب که گفتی دوا ندارد عشق
برو برو که بناچار چاره شد امشب

برای تجربها عمر خضر کافی نیست
که احتیاج بعمر دوباره شد امشب

بکن قبای محبت بپوش رخت هوس
که این لباس بتن بیقواره شد امشب

مگر خطای نظر دیده شد زآشفته
که پیش اهل نظر او نظاره شد امشب

بشوی دفتر الفت بآب مهر علی
مرا زپیر مغان این اشاره شد امشب
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.