۱۸۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۴

چه شکر گویمت ای بخت کارساز امشب
که آمدم ببر آن یار دل نواز امشب

بناز آمد و بنشت و گفت خیز و بسای
بشکر چهره بدرگاه بی نیاز امشب

چو هست دامن یارت بدست و جام شراب
مکن زشنعت اغیار احتراز امشب

حریف الفتی اظهار کلفتت بیجاست
مپوش راز دل خود زاهل راز امشب

شب مدیح علی خوشترست از شب قدر
بپرس این سخن از اهل امتیاز امشب

قلاده سگ حیدر مگر بگردن یافت
که بینم آمده آشفته سرفراز امشب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.