۱۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۶

غنیمت دان دلا این عیش را در بوستان امشب
تمتع گیر نه از گل زوصل دوستان امشب

مگر حوری به باغ آمد و یا غلمان سوی بستان
که شد رشگ بهشت عدن باغ و بوستان امشب

چو شاخ ارغوان من چمان اندر چمن آمد
بیا ساقی به ساغر کن می چون ارغوان امشب

بده فرصت که تا بیند تماشایی گل باغت
بیا بلبل بنه از سر تو این آه و فغان امشب

زآهنگ مخالف ره بگردان مطرب مجلس
نوای راست را در پرده شو تو نغمه خوان امشب

جرس مانند مجنون در بیابان گرم افغان شد
مگر گم کرده راه کوی لیلی ساربان امشب

بگو یعقوب بگشاید در بیت الحزن دیگر
زراه مصر می آید به کنعان کاروان امشب

اگر خاراست اندر ره و گر تار است این منزل
کنم فرش رهت از دیده فرش پرنیان امشب

اگر ساقی کند تقصیر اندر حق میخواران
برم آشفته برغو بردر پیر مغان امشب

علی آن پیر میخانه که وحدت ریزد از جامش
چو بخشد جرعه بر مستان زجود بیکران امشب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.