هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر عشق عمیق شاعر به معشوق و ارتباط آن با عشق الهی است. شاعر از زیبایی‌های معشوق، تأثیر عشق بر جان و دل، و پیوند عشق دنیوی با عشق الهی سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند وحدت وجود و می‌خانه عشق دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۷۲

گر جهانم یار باشد کیست باری چون تو دوست
ور دو عالم دوست گیرم در نیابم چون تو دوست

پیش آه آتشینم هفت دوزخ شعله ایست
دجله و صیهون و جیهون پیش چشمم آب جوست

جان بود چون کاه مهر روی جانان کهرباست
دل همان طفلی که با عشق تو او را طبع و خوست

دیگری باید که گوید وصف چوگان تو را
از دل عاشق چه میپرسی که سرگردان چو گوست

تا که پا تا سر شوم جانان زجان کردم وداع
تا سراسر لب شوم از تن برون کردیم پوست

خطه چین است روی تو مگر کز چشم و زلف
توده اش عنبرفشان و آهوانش مشکبوست

لاف از بالا و رخسار تو زد کاینک بباغ
گل بخاری مبتلا و سرو پا در گل فروست

عشق چون ورزیدی آشفته نمانی پارسا
زاهدی و عاشقی چون صحبت سنگ و سبوست

بر در میخانه توحید گشتم جبهه سا
زانکه می عشق و علی مرتضی ساقی اوست

خاک هر کوئی همی بیزم که دل گم کرده ام
هر که او گم کرده ی دارد یقین در جستجوست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.