هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و دل‌بستگی به معشوق سخن می‌گوید. او از زیبایی‌های معشوق، درد فراق، و رنج‌های عشق می‌نویسد و در پایان از امیرالمؤمنین علی (ع) درخواست رحمت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۲۴۰

زینهار از دهان شیرینت
آه از پنجه نگارینت

نکند میل خسرو فرهاد
گر ببیند بخواب شیرینت

چشم شهلا بغمزه کردی باز
نرگس باغ گشت مسکینت

نکنی جز هما بچرخ شکار
تا چه چالاک بوده شاهینت

روی آئینه و دلت از سنگ
قتل و غارت گریست آئینت

ای فلک رشک روی ماه وشی
عقدمه بر گسست و پروینت

زین همه یار تو که بگرفتی
رفته از یاد یار پارینت

بعبث رنجه میکنی پنجه
مردم از نظره نخستینت

چون عروسان بیا بحجله دل
تا کنم جان و سر بکابینت

آهو از من مگیر ای خم زلف
بخطا خوانده ام اگر چینت

تو مپو راه عشق را کای شیخ
باز شد چشم مصلحت بینت

کفر اسلام چیست آشفته
که بود عشق نیکوان دینت

خیز و از جان دعای شاه بگو
تا ملایک کنند آمینت

ای علی ای امیر عرش سریر
رحمتی بر غلام دیرینت
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.