۱۶۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۷۱

هر کرا بینی بکیش خویش دارد استقامت
ای مسلمانان من از اسلام خود دارم ندامت

چون قمر گرچه سریع السیرم اندر دور ادیان
چون زحل بر آسمان عشق دارم استقامت

بس سفر کردم بکعبه باز گردیدم پشیمان
ای خوشا آن روز کافکندم بمیخانه اقامت

خورد خونم روز سی روز و بفتوی تو ساقی
من خورم خونش بیکشب مرحبا از این غرامت

رهروان اندر طریق عشق سر دادند خوشدل
گو سر خود گیرو بگذر ایکه میجوئی سلامت

ای حریف شخ کمان عشق هان مردش نخوانی
هر که رو گرداند در میدانت از تیر ملامت

لاجرم آشفته آزاد است از آتش بمحشر
هر که از داغ علی دارد بپیشانی علامت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.