هوش مصنوعی:
متن بالا از مولانا جلالالدین رومی است که به موضوع عرفان و عشق الهی میپردازد. در این شعر، مؤذن میخواند و ساقی کلید پیروزی را در دست دارد. شاعر از رها کردن خرقه ظاهری و رسیدن به آرامش روح سخن میگوید و تجربههای عرفانی خود را بیان میکند. همچنین، اشارهای به شهیدان عشق و سخنان بشر درباره ریحان و روح دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به کار رفته ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۳۰۸
مؤذن میخانه زد بانگ صبوح
بر کف ساقی است مفتاح فتوح
خرقه تن چند باشد بارجان
خرقه را بگذار و بستان راح روح
آنچه من دیدم زچشم خویش دوش
کی زطوفان دیده در یکعمر نوح
شب نشینان خمار عشق را
نیست درد سر بامید صبوح
از شهیدان غمش آشفته گفت
قال بشر هم بریحان و روح
بر کف ساقی است مفتاح فتوح
خرقه تن چند باشد بارجان
خرقه را بگذار و بستان راح روح
آنچه من دیدم زچشم خویش دوش
کی زطوفان دیده در یکعمر نوح
شب نشینان خمار عشق را
نیست درد سر بامید صبوح
از شهیدان غمش آشفته گفت
قال بشر هم بریحان و روح
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.