هوش مصنوعی:
این متن شعری از حافظ است که به بیان مفاهیم عرفانی و انتقادی میپردازد. شاعر از نخوت و تکبر دنیا شکایت کرده و درمان دردها را در میخانه و عشق جستجو میکند. همچنین، به انتقاد از صوفیان ناپخته و بتپرستان پرداخته و عشق حقیقی را راه نجات میداند. در پایان، به فضیلتهای حیدر (علی) اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی اشارات انتزاعی و استعاری ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۳۳۳
باد دی در بوستا اظهار شوکت میکند
گلستان را خاروش در قید ذلت میکند
من سرا پا دردم از این نخوت دی ساقیا
داروی میخانه تو رفع علت میکند
آتش می پخته کرده صوفیان خام را
نار نمرودی بلی تکمیل خلت می کند
بت پرست ار بنگرد زنار زلفینت برخ
بگذرد زآئین ولابد ترک ملت میکند
ترک مال و جاه گفتم لیک هستم منفعل
گر سر و جان داد عاشق رفع خجلت میکند
یوسف آسا آخر از چاهت برد بر اوج ماه
گر برادروار دوران با تو حیلت میکند
فضل حیدر مینگارد چون نهان و آشکار
لاجرم آشفته دعوی فضیلت میکند
گلستان را خاروش در قید ذلت میکند
من سرا پا دردم از این نخوت دی ساقیا
داروی میخانه تو رفع علت میکند
آتش می پخته کرده صوفیان خام را
نار نمرودی بلی تکمیل خلت می کند
بت پرست ار بنگرد زنار زلفینت برخ
بگذرد زآئین ولابد ترک ملت میکند
ترک مال و جاه گفتم لیک هستم منفعل
گر سر و جان داد عاشق رفع خجلت میکند
یوسف آسا آخر از چاهت برد بر اوج ماه
گر برادروار دوران با تو حیلت میکند
فضل حیدر مینگارد چون نهان و آشکار
لاجرم آشفته دعوی فضیلت میکند
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.