هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و مذهبی از نوشیدن باده‌ای مقدس سخن می‌گوید که نماد عشق الهی و معرفت است. شاعر به ائمه‌ای مانند علی، محمد و حسین اشاره می‌کند و از مستی معنوی و وحدت با خداوند سخن می‌گوید. همچنین، از گذر از دنیای مادی و رسیدن به جاودانگی در سایه عشق به حیدر (علی) صحبت می‌کند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی دارد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و دینی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۵۳

بده ساقیا باده زآن جام سرمد
که با عقل شد نفس سرکش ممهد

از آن می که تابد از او نورحیدر
از آن می که نازد باو شرع احمد

از آن می که آمد علی ساقی او
از ان می که سرخوش از او شد محمد

از آن می که نوشید شاه شهیدان
تأسی از او بر پدر کرد و برجد

از آن می که نوشید در نجد مجنون
بزنجیر دیوانگی شد مقید

کران تا کران مست از آن نشئه بینم
چه برو چه بحر و چه کوه و چه سرحد

برین تخت تکیه نکرده است عاقل
که جم جام بنهاد و کاوس مسند

گر آئی بیاید مرا عمر رفته
مگو نیست در دهر عمر معود

زمجد و بزرگی دوران تو بگذر
که گردی بروز قیامت ممجد

بآشفته زان جام وحدت ببخشا
که توحید گوید بتائید سرمد

بمیری دلا گر تو در حب حیدر
بمانی تو باقی بعالم مخلد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.