هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از حافظ، با استفاده از نمادهای می، میخانه و خرابات، به نقد ریاکاری زاهدان و صومعهداران میپردازد و عشق و مستی را راهی برای رهایی از تعلقات دنیوی و رسیدن به حقیقت معرفی میکند. شاعر از مخاطبان میخواهد تا با کنار گذاشتن ظواهر دینی و ریاکاری، به باطن و حقیقت وجودی خود بپردازند.
رده سنی:
18+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، استفاده از نمادهای مانند می و میخانه ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۳۵۷
تنگست حرم سر زخرابات برآرید
مستانه سرا زخرقه طامات برآرید
تا صومعه داران فلک را بنشانند
سرمست هیاهوی مناجات برآرید
سر بر در میخانه بسائید سحرگاه
تا روح صفت سر بسموات برآرید
زهاد زکین ریخته خون خم می را
ای باده کشان دست مکافات برآرید
این دفتر آلوده بمی رنگ کن امشب
گو سبحه و سجاده بهیهات ب رارید
از رخت وجودم بزدا رنگ تعلق
هان کسوتم از آب خرابات برآرید
آشفته علی حاصل نفی آمد و اثبات
عالم همه از نفی و زاثبات برآرید
مستانه سرا زخرقه طامات برآرید
تا صومعه داران فلک را بنشانند
سرمست هیاهوی مناجات برآرید
سر بر در میخانه بسائید سحرگاه
تا روح صفت سر بسموات برآرید
زهاد زکین ریخته خون خم می را
ای باده کشان دست مکافات برآرید
این دفتر آلوده بمی رنگ کن امشب
گو سبحه و سجاده بهیهات ب رارید
از رخت وجودم بزدا رنگ تعلق
هان کسوتم از آب خرابات برآرید
آشفته علی حاصل نفی آمد و اثبات
عالم همه از نفی و زاثبات برآرید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.