هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از درد عشق، فراق و رنج‌های روحی سخن می‌گوید. شاعر از غم عشق، ناامیدی، وابستگی به معشوق و بی‌پناهی در برابر این احساسات صحبت می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند تسلیم در برابر عشق الهی و ارتباط با شخصیت‌های اساطیری مانند مجنون و یعقوب دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و فراق ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۴۰۷

ایدل غم عشق ریشه ات کند
از کوی بتان تو رخت بربند

از تیر نظر بخون نشستی
ای دیده در نظر فروبند

تو مور و بود حریف تو پیل
تو کاهی و عشق کوه الوند

حاشا که بود تو را نصیبی
جز زهر از آن لب شکرخند

این نغمه کیست کاید ازنی
جانسوز نوائید زهر بند

شدجای دلم بکوی تو تنگ
از بسکه بروی هم دل افکند

فرصت ندهند مشتری را
زین سان که مگس نشسته بر قند

ناسور نمود زخمت ایدل
نه از پند تو راست سود و نه بند

چون نیست تو را دگر علاجی
این است صلاح تو که یکچند

آشفته صفت بری زاغیار
با مهر علی کنی تو پیوند

از بلبل زند خوان بیاموخت
زردشت کتاب زند و پازند

مجنون شده ای زشور لیلی
یعقوب شدی زمهر فرزند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.