۱۷۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۰۹

مغان به پیش بتی گر شبی سلام کنند
به پیش خویش همه هندوان غلام کنند

ولی تو بت چو درآئی بسومنات از ناز
بتان بسجده در آینده و احترام کنند

برایضی چو بتان طره دو تا تابند
رسن بگردن بس عقل بدلگام کنند

مخور فریب دلا زآنکه مرغ زیرک را
زخال دانه نهند و اسیر دام کنند

زطعن مدعیان عاشقان نیندیشند
نیند خاص که پروا بحرف عام کنند

زشرم غنچه آن لب بخویش میخندند
ببوستان همه گلها گر ابتسام کنند

چه حکمتست ندانم که زاهدان در شهر
حلال خون کسان خون رز حرام کنند

ببین بهندوی آتش پرست زلفینت
که سجده بر رخ خوب تو بر دوام کنند

بهشت چهره ساقی ززلف خط برخاست
که هر کجا که نکوتر در آن مقام کنند

سپر بود بملامت دو دیده عشاق
نیند عاشق اگر شکوه از ملام کنند

برای پختگی آشفته عاشقان تمام
حدیث عشق بخامان ناتمام کنند

درود گو به نبی و بخوان مدیح علی
بجبرئیل امین هر شب این پیام کنند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.