هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از عناصر طبیعت، عشق، درد هجران، و مفاهیم عرفانی مانند وحدت وجود و فنا استفاده کرده است. شاعر از باد صبا، گل، یوسف، عاشق، و مفاهیمی مانند "انا الحق" و "پیر مغان" برای بیان احساسات و اندیشه‌های خود بهره برده است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند "انا الحق" و مفاهیم مرتبط با عرفان نیاز به دانش پیش‌زمینه دارد.

شمارهٔ ۴۹۵

رفته صبا پیرامنش کاز خواب بیدارش کند
وز گل کند پیراهنش ترسم که آزارش کند

سوزد کلیم از طور اگر خاکش دم از ارنی زند
کو چشم مستی کز نگه یک غمزه در کارش کند

چشمت بگو تا ننگرد بر حال دل بهر خدا
ترسم که آزار دلم ناگاه بیمارش کند

یوسف فروش بی بصر نشناخته قدر پسر
اندر هوای مشت زر لابد ببازارش کند

عاشق خورد خون جگر هر روز در هجران او
هر شب شراب وصل را در جام اغیارش کند

آشفته جسمم جان شده جانم همه جانان شده
منصور انا الحق میزند تا کیست بردارش کند

آن کاو مقیم کعبه بد زاسلام میزد لافها
سجده به بت میآورد کز سبحه زنارش کند

رو بر در پیر مغان کاندر حریم لامکان
چون پا نهد حق در نهان دارای اسرارش کند

از باده مهر علی در جام دارم اندکی
گر ساقی دور از کرم این باده سرشارش کند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.