عبارات مورد جستجو در ۶۰۳۴ گوهر پیدا شد:
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۸
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۵
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۶
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۹
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۱۹۵
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۰۴
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۲۴
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۳۸
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۴۳
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۰
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۴
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۵
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۸
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۹
سیف فرغانی : رباعیات
شمارهٔ ۷
ابن حسام خوسفی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۷
من مرغ آشیانه قسدم به دام تو
ز آرامگه رمیده و یک چند رام تو
ای ساکنان کوی ترا چشم روشنی
از خاک آستانه عرش احترام تو
روح ملک به جبهه بساید هزار بار
خاکی که بر کشند برو نقش نام تو
زنده شود به بوی تو عظم رمیم من
بر خاکم ار رسد قدم خوشخرام تو
روی تو روز روشن و زلفت شب سیاه
فرخنده باد روز و شب و صبح وشام تو
خوش می کشد به دایره خط زمرُّدی
برگرد شکَّرت لب یاقوت فام تو
تا نسخ کرد ثلث عذارت خط غبار
نصفی خسوف یافت ز ماه تمام تو
باشد صباح دور قیامت صبوح من
آن شب که جرعه ای بدهندم ز جام تو
ابن حسام باده ی گلگون من ز دست
پاینده باد عشرت شرب مدام تو
ز آرامگه رمیده و یک چند رام تو
ای ساکنان کوی ترا چشم روشنی
از خاک آستانه عرش احترام تو
روح ملک به جبهه بساید هزار بار
خاکی که بر کشند برو نقش نام تو
زنده شود به بوی تو عظم رمیم من
بر خاکم ار رسد قدم خوشخرام تو
روی تو روز روشن و زلفت شب سیاه
فرخنده باد روز و شب و صبح وشام تو
خوش می کشد به دایره خط زمرُّدی
برگرد شکَّرت لب یاقوت فام تو
تا نسخ کرد ثلث عذارت خط غبار
نصفی خسوف یافت ز ماه تمام تو
باشد صباح دور قیامت صبوح من
آن شب که جرعه ای بدهندم ز جام تو
ابن حسام باده ی گلگون من ز دست
پاینده باد عشرت شرب مدام تو
ابن حسام خوسفی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲
ابن حسام خوسفی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۵
ابن حسام خوسفی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۹
مولوی : المجلس الاوّل
الحمدلله صانع العالم بغير آلة
الحمدلله صانع العالم بغير آلة، العالم بکل خطرةٍ و قطرةٍ و قالةٍ و حالةٍ، المنزّه عن کل صفةٍ ینطرقّ الیها جواز و استحاله الملک فلیس لأحدٍ أن یُخالَّف حکَّمه و مثاله، اشعر بالهیته و اضح الدّلاله و شهد بوحدانیتّه نظر العقل اذا صادف سداده و اعتداله غلبت قدرته قدرة کل مخلوق و احتیاله وقضت ارادته ارادة کل مصنوع و ماله و وفّق شخصاً فانجح سعیه و اصلح باله و کشف حجاب الشبهة عن سرّه لیشاهد جلاله و خذل شخصاً فاورده موارد الحيره و الجهاله وضیعّ وقته فاحبط اعماله و حرمّه لطفه و اکرامه و افضاله. بعث محمداً علیه السلام باللواء المنشور و الحسام المشهور لیخلصّ الخلق من ورطات الهلک و الثبور و یا » اطلع شمس نبوته محفوفةً برهط کالبدور، و انزل علی قلبه کتاباً شافیاً للقلوب یضیء اضاءة النور ارسله الی الحق و هم علی الباطل « ایها الناس قد جائتکم موعظه من ربکم و شفاء لما فی الصدور مطبقون عمی و هم لایبصرون، صم و هم لایسمعون بکم و هم لاینطقون ایعبدون من دون اللّه مالا یخلق شیئاً و هم یخلقون، فشقی بتکذیبه المکذبّون و سعد بتصدیقه المصدقون صلی الله علیه و علی آله و اصحابه خصوصاً علی ابی بکر الصدیق التقی و علی عمر الفاروق النقی و علی عثمان ذی النورین الزکّی و علی علّی المرتضی الوفی و علی سائر المهاجرین و الانصار و سلم تسلیماً کثيراً کثيراً.