سوره فتح دعای نصر دعای توسل
عبارات مورد جستجو در ۳۶۰۹۶ گوهر پیدا شد:
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۶۳
برو به گوهر
خوش آن ساعت که دیدار ته وینم
کمند عنبرین تار ته وینم
نوینه خرمی هرگز دل مو
مگر آن دم که رخسار ته وینم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۶۴
برو به گوهر
الهی دشمنت را خسته وینم
به سینه اش خنجری تا دسته وینم
سر شو آیم احوالش بپرسم
سحر آیم مزارش بسته وینم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۶۵
برو به گوهر
اگر جسمم بسوزی سوته خواهم
اگر چشمم بدوزی دوته خواهم
اگر باغم بری تا گل بچینم
گلی همرنگ و هم بوی ته خواهم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۶۸
برو به گوهر
ز حال خویشتن مو بیخبر بیم
ندونم در سفر یا در حضر بیم
فغان از دست تو ای بیمروت
همین دونم که عمری در به در بیم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۷۳
برو به گوهر
بوره سوته دلان با ما بنالیم
ز دست یار بی پروا بنالیم
بشیم با بلبل شیدا به گلشن
اگر بلبل نناله ما بنالیم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۷۵
برو به گوهر
برندم همچو یوسف گر به زندان
و یا نالم ز غم چون مستمندان
اگر صد باغبان خصمی نماید
مدام آیم به گلزار تو خندان
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۷۶
برو به گوهر
دلم از دست ته نالانه نالان
اندرون دلم خون کشته پالان
هزاران قول با ما بیش کردی
همه قولان ته بالان بالان
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۷۸
برو به گوهر
خوشا آنان نه سر دارند نه سامان
نشینن هر دو پا پیچن به دامان
شو و روزان صبوری پیش گیرن
به یاد روی دلداران مدامان
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۸۶
برو به گوهر
دلم تنگه ندانم صبر کردن
ز دلتنگی بوم راضی به مردن
ز شرم روی ته مو در حجابم
ندانم عرض حالم واته کردن
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۹۲
برو به گوهر
بیا جانا دل پُر درد مو بین
سرشک سرخ و روی زرد مو بین
غم مهجوری و درد صبوری
همه بر جان غم پرورد مو بین
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۹۳
برو به گوهر
بیته یک شو دلم بی غم نمی‌بو
که آن دلبر دمی همدم نمی‌بو
هزاران رحمت حق باد بر غم
زمانی از دل ما کم نمی بو
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۹۵
برو به گوهر
دلی دیرم که بهبودش نمی‌بو
سخنها میکرم سودش نمی‌بو
به بادش میدهم نش میبرد باد
در آتش می‌نهم دودش نمی‌بو
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۹۸
برو به گوهر
بوره جانا که جانانم تویی تو
بوره یارا که سلطانم تویی تو
ته دونی خود که مو جز تو ندونم
بوره بوره که ایمانم تویی تو
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۹۹
برو به گوهر
به والله که جانانم تویی تو
به سلطان عرب جانم تویی تو
نمیدونم که چونم یا که چندم
همی دونم که درمانم تویی تو
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۰۰
برو به گوهر
شبی دیرم ز هجرت تار تارو
گرفته ظلمتش لیل و نهارو
خداوندا دلم را روشنی ده
که تا وینم جمال هشت و چارو
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۰۳
برو به گوهر
بهارم بی خزان ای گلبن مو
چه غم کنده ببو بیخ و بن مو
برس ای سوته دل یکدم به دردم
ته ای امروز دل تازه کن مو
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۰۵
برو به گوهر
نوای ناله غم اندوته دونو
عیار قلب خالص بوته دونو
بوره سوته دلان واهم بنالیم
که قدر سوته دل دلسوته دونو
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۰۷
برو به گوهر
بی ته اشکم ز مژگان تر آیو
بی ته نخل امیدم نی بر آیو
بی ته در کنج تنهائی شب و روز
نشینم تا که عمرم بر سر آیو
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۰۸
برو به گوهر
شبی کان نازنینم در بر آیو
گذشته عمرم از نو بر سر آیو
همه شو دیدهٔ مو تا سحرگاه
به ره باشد که یارم از در آیو
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۱۰
برو به گوهر
خوش آن ساعت که یار از در آیو
شو هجران و روز غم سر آیو
ز دل بیرون کنم جان را به صد شوق
همی واجم که جایش دلبر آیو