عبارات مورد جستجو در ۲۴۳۹ گوهر پیدا شد:
انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۳۳
ای گل گهر ژاله چو در گوش کنی
وز سایهٔ ابر ترک شب‌پوش کنی
آن کت ز چمن پار برون کرد اینجاست
امسال چه خویشتن فراموش کنی
اوحدی مراغه‌ای : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۶
در باغ شدی، سر و سر افشانی کرد
سنبل ز نسیم تو پریشانی کرد
گل روی ترا بدید، چون سجده نکرد
مردم همه گفتند: به پیشانی کرد
اوحدی مراغه‌ای : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۹
گل بار دگر لاف صفا خواهد زد
در عهد رخت دم از وفا خواهد زد
رویت سر برگ گل ندارد، لیکن
زلف تو بنفشه را قفا خواهد زد
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۲۳
باد آمد و گل بر سر میخواران ریخت
یار آمد و می در قدح یاران ریخت
از سنبل تر رونق عطاران برد
وز نرگس مست خون هشیاران ریخت
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۰۴
دی باغ ز وی شکر سلامت میکرد
بر روی شکوفه‌ها علامت میکرد
آن سرو چمن دعوی قامت میکرد
گل خنده‌زنان بر او قیامت میکرد
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۴۹
صبح آمد و وقت روشنائی آمد
شبخیزان را دم جدائی آمد
آن چشم چو پاسبان فروبست بخواب
وقت هوس شکر ربائی آمد
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۹۹
کو پای که او باغ و چمن را شاید
کو چشم که او سرو و سمن را شاید
پای و چشمی یکی جگر سوخته‌ای
بنمای یکی که سوختن را شاید
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۸۲۲
معشوقه چو آفتاب تابان گردد
عاشق به مثال ذره گردان گردد
چون باد بهار عشق جنبان گردد
هر شاخ که خشک نیست رقصان گردد
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰۵۲
هر روز بیاید آن سپهدار سماع
چون باد صبا بسوی گلزار سماع
هم طوطی و عندلیب در کار سماع
هم گردد هر درخت پربار سماع
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۱۱۹
از باد همه پیام او میشنوم
وز بلبل مست نام او میشنوم
این نقش عجب که دیده‌ام بر در دل
آوازهٔ آن ز بام او میشنوم
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۹۳
با من ترش است روی یار قدری
شیرین‌تر از این ترش ندیدم شکری
بیزار شود شکر ز شیرینی خویش
گر زان شکر ترش بیابد خبری
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۸۸۳
دی مست بدی دلا و چست و سفری
امروز چه خورده‌ای که از دی بتری
رقصان شده سر سبز مثال شجری
یا حاجب خورشید بسان سحری
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۹۴
نخلی که از ثمر نیست، جز سنگ در کنارش
باد مراد داند، دمسردی خزان را
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۴۱۷
سنبل زلف از رخش تا بر کنار افتاده است
گل چو تقویم کهن از اعتبار افتاده است
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۴۷۳
تا بوی گلی سلسله‌جنبان نسیم است
بر ما ره آمد شد بستان نتوان بست
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۹۸۹
به زور، چهرهٔ خود را شکفته می‌دارم
چو پسته‌ای که کند زخم سنگ خندانش
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۱۱
دایم به خون گرم شفق غوطه می‌خورم
چون صبح صادق از نفس راستین خویش
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۶۰
ز سردمهری احباب، در ریاض جهان
تمام برگ سفر چون گل خزان‌زده‌ام
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۱۱۳
من که بودم گردباد این بیابان، عاقبت
چون ره خوابیده بار خاطر صحرا شدم
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۱۸۶
مرا ز سیر چمن غم، ترا نشاط رسد
تو خندهٔ گل و من داغ لاله می‌بینم