عبارات مورد جستجو در ۶۵ گوهر پیدا شد:
ترکی شیرازی : فصل سوم - سوگواری‌ها
شمارهٔ ۵۸ - سرخی افق
ز چیست شور و فغان در جهان بپاست هنوز؟
خروش و ولوله در عرش کبریاست هنوز
ز قتل سبط نبی قرن ها گذشته ولی
لوای ماتم جانسوز او بپاست هنوز
عزای سبط پیمبر کجا شود منسوخ
به هر کجا نگرم مجلس عزاست هنوز
برهنه سر، ز چه رو سر زند ز مشرق شمس
سر بریده مگر روی نیزه هاست هنوز
ز چیست جامهٔ نیلی سپهر را در بر؟
مگر عزای گل باغ مصطفی ست هنوز
ز سمت کرب و بلا سرخی افق از چیست؟
مگر به روی زمین، خون کشته هاست هنوز
چه آتشی ست که دل های خلق کرده کباب
مگر که شعلهٔ آتش، به خیمه هاست هنوز
بود ز خلد سوی کوفه دیدهٔ زهرا
تنور خانه‌ی خولی، مگر بجاست هنوز
صدای نالهٔ زینب به گوش می آید
مگر که شمر، به صحرای کربلاست هنوز
رسد نوای جگرسوز غم، به گوش جهان
مگر نوای یتیمان، به نینواست هنوز
ز بانگ نالهٔ طفلان داغدار حسین
فضای گنبد گردون، پر از صداست هنوز
از آن زمان که پیاده دویده در ره شام
مگر رقیه گرفتار خار پاست هنوز؟
به طشت زر، سر سلطان دین و چوب یزید
مگر که با لب و دندانش آشناست هنوز؟
عزای آنکه عزادار او خدا باشد
ز یاد کس نرود بین عزا بپاست هنوز
ترکی شیرازی : فصل سوم - سوگواری‌ها
شمارهٔ ۶۵ - صاحب عزا
به بزم ماتم سبط نبی باشد خدا حاضر
در آن ماتم سرا باشد جناب مصطفی حاضر
بساط زیر پای مردم از بال ملک باشد
در آن بزمی که باشد شافع روز جزا حاضر
بود دور از مروت، با درونی شاد بنشستن
به هر بزم عزا کآنجا بود صاحب عزا حاضر
تکبر کم کن ای دل! با ادب بنشین در آن مجلس
که می باشد در آن مجلس، علی مرتضی حاضر
به زانوی الم سر را بنه گردن مکش زیرا
که باشد مو پریشان، حضرت خیرالنساء حاضر
عزای سرور لب تشنه گان، هر جا شود بر پا
بود روح تمام انبیاء و اولیاء حاضر
عزاداری کن از بهر حسین ابن علی زیرا
بود در بزم سوگ او امام مجتبی حاضر
بیاد آور گه جان دادن فرزند زهرا را
که بر بالین نبودش کس، به جز شمر دغا حاضر
اگر در عالم صورت، کسی حاضر نبود اما
به معنی بود جدش با تمام انبیا حاضر
کسی یارای سر ببریدنش از تن نبود آری
اگر آنجا نبودی شمر شوم بی حیا حاضر
شدند از بهر قتل آن شه بی کس، در آن صحرا
به حکم زادهٔ مرجانه، فوج اشقیا حاضر
پی خون ریزی آن پادشاه یثرب و بطحا
سپاه کوفیان کردند تیغ و نیزه ها حاضر
بیاد نینوای او بسان نی، نوا سر کن
نبودی آن زمان چون در دیار نینوا حاضر
عزاداری شاه کربلا را «ترکیا» اینک
غنیمت دان نبودی گر به دشت کربلا حاضر
ترکی شیرازی : فصل سوم - سوگواری‌ها
شمارهٔ ۶۷ - عاشق صادق
عاشق آن باشد که شرط عشق را آرد به جا
در فنای خویشتن معشوق را سازد رضا
عاشق آن باشد که گر برند بندش را زبند
در مقام جان فشانی نی نعم گوید نه لا
عاشق آن باشد که نبود در غم اهل و عیال
خویش را سازد مجرد از تمام ماسوی
جان فدای همت آن عاشق صادق که کرد
در ره معشوق، ترک جان و مال و اقربا
هیچ دانی کیست آن عاشق، که در راه حبیب
کرد ترک جان و مال و هستی خود از وفا
باشد آن عاشق، فروغ دیدهٔ زهرا حسین
لالهٔ خونین داغستان دشت کربلا
تا قدم بنهاد آن شور آفرین راه عشق
در ره معشوق، کرد از شوق، جان و سر فدا
چون خیل الله، در قربانگه کرب وبلا
کرد اکبر را فدای دوست در کوه منا
در منای قرب حق، قربا نیش مقبول شد
کربلایش زان سبب شد کعبهٔ اهل صفا
با وجود آنکه بودی آب مهر مادرش
شمر با خنجر بریدش تشنه لب، سر از قفا
خوش به بازار شهادت، او شفاعت را خرید
همتش نازم که کرد آخر به عهد خود وفا
ای حسین ای عاشق جانباز عشق ذوالجلال
کن نظر از مهر سوی عاشق غم مبتلا
عاشقان کوی تو هر چند بسیارند لیک
«ترکی» افسرده از عشق تو افتاده زپا
امیر پازواری : پنج‌بیتی‌ها
شمارهٔ ۱۳
خله تومهْ ته چیره‌ره بشناسیین
اشتها مرهْ ته چشم و چیره دیینْ
اسا که تنه چیره‌ره هارشیین
افزون بییِهْ ته چیره‌ره ستائیین
مردم‌ره بهشت، ته چش و چیره دییِنْ
پاتن شکرته لوره به شیره چیین
سییو شوئه ته گوشِ بِنْ آرْمِیینْ
شادباش امیر، تو نوبِر بارْبچیین
ای تو منه کارره به زار بَرسِیینْ
مه دِچشِ اوره به زمین شنیین
مفاتیح الجنان : تعیین اسامى نبى و ائمه (ع) به روزهاى هفته و زیارت ایشان در هر روز
زیارت حضرت امام حسین (ع) در روز دوشنبه
روز دوشنبه روز امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) است [در زیارت حضرت امام حسین (علیه السلام) می گویی]:
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ سَیدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، أَشْهَدُ أَنَّک أَقَمْتَ الصَّلاَةَ، و َآتَیتَ الزَّکاةَ، و َأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، و َنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، و َعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً، وَجَاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، فَعَلَیک السَّلامُ مِنِّی مَا بَقِیتُ وَبَقِی اللَّیلُ وَالنَّهَارُ، و َعَلَی آلِ بَیتِک الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ؛
أَنَا یا مَوْلَای مَوْلی لَک وَ لِآلِ بَیتِک، سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکمْ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّکمْ وَجَهْرِکمْ، وَظَاهِرِکمْ وَبَاطِنِکمْ، لَعَنَ اللّهُ أَعْداءَکمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، و َأَنَا أَبْرَأُ إِلَی اللّهِ تَعالی مِنْهُمْ، یا مَوْلَای یا أَبا مُحَمَّدٍ، یا مَوْلَای یا أَبا عَبْدِاللّهِ، هذا یوْمُ الإِثْنَینِ و َهُوَ یوْمُکما وَبِاسْمِکما وَأَنَا فِیهِ ضَیفُکما، فَأَضِیفانِی و َأَحْسِنا ضِیافَتِی، فَنِعْمَ مَنِ اسْتُضِیفَ بِهِ أَنْتُمَا، وَأَنَا فِیهِ مِنْ جِوارِکما فَأَجِیرانِی، فَإِنَّکمَا مَأمُورانِ بِالضِّیافَةِ و َالْإِجارَةِ، فَصَلَّی اللّهُ عَلَیکمَا و َآلِکمَا الطَّیبِینَ.
مفاتیح الجنان : اعمال مخصوصه شب و روز ماه رمضان
اعمال شب پانزدهم ماه رمضان
[شب پانزدهم] از شب های پربرکت است و در آن چند عمل مستحب است:
اوّل:
غسل کردن.
دوّم:
زیارت امام حسین(علیه السلام).
سوم:
خواندن شش رکعت نماز که در هر رکعت پس از سوره «حمد» سوره های «یس» و «تَبارَک المُلک» و «توحید».
چهارم:
خواندن «صد رکعت» نماز، در هر رکعت پس از سوره «حمد» «ده مرتبه» سوره «توحید» خوانده شود.
شیخ مفید در کتاب «مقنعه» از حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت کرده: که هرکه این عمل را انجام دهد، حق تعالی ده فرشته به سوی او می فرستد تا دشمنانش را از پری و آدمی از او دور کنند و هنگام مرگ او سی فرشته می فرستد که او را از عذاب دوزخ مژده ایمنی دهند.
پنجم:
روایت شده: که از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: چه می فرمایی در حق کسی که در شب نیمه ماه رمضان کنار قبر امام حسین(علیه السلام) حاضر شود؟
حضرت فرمود: خوشا به حال کسی که در شب نیمه ماه رمضان پس از نماز عشا «ده رکعت» نماز کنار قبر آن حضرت بخواند، البته این نماز غیر از نافله شب است و بخواند در هر رکعت پس از سوره «حمد» «ده مرتبه» «توحید» و به خدای تعالی از آتش دوزخ پناهنده شود، خدا او را نجات یافتگان از آتش ثبت می کند و از دنیا نرود تا فرشتگانی را در خواب ببیند که او را به بهشت بشارت می دهند و نیز فرشتگانی که او را از آتش ایمنی می دهند.
مفاتیح الجنان : اعمال ماه ذی الحجه
دعای امام حسین (ع) در روز عرفه
و از جمله دعاهای مشهور این روز دعای حضرت سید الشهداء علیه السلام است بشر و بشیر پسران غالب اسدی روایت کرده اند که پسین روز عرفه در عرفات در خدمت آن حضرت بودیم پس از خیمه خود بیرون آمدند با گروهی از اهل بیت و فرزندان و شیعیان با نهایت تذلل و خشوع پس در جانب چپ کوه ایستادند و روی مبارک را به سوی کعبه گردانیدند و دستها را برابر رو برداشتند؛ مانند مسکینی که طعام طلبد و این دعا را خواندند:
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَیسَ لِقَضائِهِ دافِعٌ، وَلَا لِعَطائِهِ مانِعٌ، وَلَا کصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ، وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ، فَطَرَ أَجْناسَ الْبَدائِعِ، وَأَتْقَنَ بِحِکمَتِهِ الصَّنائِعَ، لَا تَخْفی عَلَیهِ الطَّلائِعُ، وَلَا تَضِیعُ عِنْدَهُ الْوَدائِعُ، جازِی کلِّ صانِعٍ، وَرایشُ کلِّ قانِعٍ، وَراحِمُ کلِّ ضارِعٍ، وَ مُنْزِلُ الْمَنافِعِ وَالْکتابِ الْجامِعِ بِالنُّورِ السَّاطِعِ، وَهُوَ لِلدَّعَواتِ سامِعٌ، وَ لِلْکرُباتِ دافِعٌ، وَلِلدَّرَجاتِ رافِعٌ، وَ لِلْجَبابِرَةِ قامِعٌ؛ فَلا إِلهَ غَیرُهُ، وَلَا شَیءَ یعْدِلُهُ، وَلَیسَ کمِثْلِهِ شَیءٌ، وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ، وَهُوَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ.
اللّهُمَّ إِنِّی أَرْغَبُ إِلَیک وَأَشْهَدُ بِالرُّبُوبِیةِ لَک مُقِرّاً بِأَنَّک رَبِّی، وَأَنَّ إِلَیک مَرَدِّی، ابْتَدَأْتَنِی بِنِعْمَتِک قَبْلَ أَنْ أَکونَ شَیئاً مَذْکوراً، وَخَلَقْتَنِی مِنَ التُّرابِ، ثُمَّ أَسْکنْتَنِی الْأَصْلابَ آمِناً لِرَیبِ الْمَنُونِ، وَاخْتِلافِ الدُّهُورِ وَالسِّنِینَ؛
فَلَمْ أَزَلْ ظاعِناً مِنْ صُلْبٍ إِلی رَحِمٍ فِی تَقادُمٍ مِنَ الْأَیامِ الْماضِیةِ وَالْقُرُونِ الْخالِیةِ لَمْ تُخْرِجْنِی لِرَأْفَتِک بِی وَلُطْفِک لِی وَ إِحْسانِک إِلَی فِی دَوْلَةِ أَئِمَّةِ الْکفْرِ الَّذِینَ نَقَضُوا عَهْدَک وَکذَّبُوا رُسُلَک، لَکنَّک أَخْرَجْتَنِی رَأْفَةً مِنْک وَتَحَنُّناً عَلَی لِلَّذِی سَبَقَ لِی مِنَ الْهُدَی الَّذِی لَهُ یسَّرْتَنِی وَفِیهِ أَنْشَأْتَنِی، وَمِنْ قَبْلِ ذلِک رَؤُفْتَ بِی بِجَمِیلِ صُنْعِک وَسَوابِغِ نِعَمِک فَابْتَدَعْتَ خَلْقِی مِنْ مَنِی یمْنی، وَأَسْکنْتَنِی فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَینَ لَحْمٍ وَدَمٍ وَجِلْدٍ؛
لَمْ تُشْهِدْنِی خَلْقِی، وَلَمْ تَجْعَلْ إِلَی شَیئاً مِنْ أَمْرِی، ثُمَّ أَخْرَجْتَنِی لِلَّذِی سَبَقَ لِی مِنَ الْهُدی إِلَی الدُّنْیا تامّاً سَوِیاً، وَحَفِظْتَنِی فِی الْمَهْدِ طِفْلاً صَبِیاً، وَرَزَقْتَنِی مِنَ الْغِذاءِ لَبَناً مَرِیاً، وَعَطَفْتَ عَلَی قُلُوبَ الْحَواضِنِ، وَکفَّلْتَنِی الْأُمَّهاتِ الرَّواحِمَ، وَکلَأْتَنِی مِنْ طَوارِقِ الْجانِّ، وَسَلَّمْتَنِی مِنَ الزِّیادَةِ وَالنُّقْصانِ، فَتَعالَیتَ یا رَحِیمُ یا رَحْمنُ، حَتَّی إِذَا اسْتَهْلَلْتُ ناطِقاً بِالْکلامِ؛
أَتْمَمْتَ عَلَی سَوابِغَ الْإِنْعامِ، وَرَبَّیتَنِی زائِداً فِی کلِّ عامٍ، حَتَّی إِذَا اکتَمَلَتْ فِطْرَتِی وَاعْتَدَلَتْ مِرَّتِی أَوْجَبْتَ عَلَی حُجَّتَک بِأَنْ أَلْهَمْتَنِی مَعْرِفَتَک، وَرَوَّعْتَنِی بِعَجائِبِ حِکمَتِک، وَأَیقَظْتَنِی لِما ذَرَأْتَ فِی سَمائِک وَأَرْضِک مِنْ بَدائِعِ خَلْقِک، وَنَبَّهْتَنِی لِشُکرِک وَذِکرِک، وَأَوْجَبْتَ عَلَی طاعَتَک وَعِبادَتَک، وَفَهَّمْتَنِی مَا جاءَتْ بِهِ رُسُلُک، وَیسَّرْتَ لِی تَقَبُّلَ مَرْضاتِک، وَمَنَنْتَ عَلَی فِی جَمِیعِ ذلِک بِعَوْنِک وَلُطْفِک؛
ثُمَّ إِذْ خَلَقْتَنِی مِنْ خَیرِ الثَّری، لَمْ تَرْضَ لِی یا إِلهِی نِعْمَةً دُونَ أُخْری، وَرَزَقْتَنِی مِنْ أَنْواعِ الْمَعاشِ وَصُنُوفِ الرِّیاشِ بِمَنِّک الْعَظِیمِ الْأَعْظَمِ عَلَی، وَ إِحْسانِک الْقَدِیمِ إِلَی، حَتَّی إِذا أَتْمَمْتَ عَلَی جَمِیعَ النِّعَمِ وَصَرَفْتَ عَنِّی کلَّ النِّقَمِ لَمْ یمْنَعْک جَهْلِی وَجُرْأَتِی عَلَیک أَنْ دَلَلْتَنِی إِلَی مَا یقَرِّبُنِی إِلَیک، وَوَفَّقْتَنِی لِما یزْ لِفُنِی لَدَیک، فَإِنْ دَعَوْتُک أَجَبْتَنِی، وَ إِنْ سَأَلْتُک أَعْطَیتَنِی، وَ إِنْ أَطَعْتُک شَکرْتَنِی، وَ إِنْ شَکرْتُک زِدْتَنِی؛
کلُّ ذلِک إِکمالٌ لِأَنْعُمِک عَلَی وَ إِحْسانِک إِلَی، فَسُبْحانَک سُبْحانَک مِنْ مُبْدِی مُعِیدٍ حَمِیدٍ مَجِیدٍ! وَتَقَدَّسَتْ أَسْماؤُک، وَعَظُمَتْ آلاؤُک، فَأَی نِعَمِک یا إِلهِی أُحْصِی عَدَداً وَذِکراً؟ أَمْ أَی عَطایاک أَقُومُ بِها شُکراً وَهِی یا رَبِّ أَکثَ‍رُ مِنْ أَنْ یحْصِیهَا الْعادُّونَ، أَوْ یبْلُغَ عِلْماً بِهَا الْحافِظُونَ؟ ثُمَّ مَا صَرَفْتَ وَدَرَأْتَ عَنِّی اللّهُمَّ مِنَ الضُّرِّ وَالضَّرَّاءِ أَکثَرُ مِمَّا ظَهَرَ لِی مِنَ الْعافِیةِ وَالسَّرَّاءِ، وَأَنَا أَشْهَدُ یا إِلهِی بِحَقِیقَةِ إِیمانِی؛
وَعَقْدِ عَزَماتِ یقِینِی، وَخالِصِ صَرِیحِ تَوْحِیدِی، وَباطِنِ مَکنُونِ ضَمِیرِی، وَعَلائِقِ مَجارِی نُورِ بَصَرِی، وَأَسارِیرِ صَفْحَةِ جَبِینِی، وَخُرْقِ مَسارِبِ نَفْسِی، وَخَذارِیفِ مارِنِ عِرْنِینِی، وَمَسارِبِ سِماخِ سَمْعِی، وَمَا ضُمَّتْ وَأَطْبَقَتْ عَلَیهِ شَفَتای، وَحَرَکاتِ لَفْظِ لِسانِی، وَمَغْرَزِ حَنَک فَمِی وَفَکی وَمَنابِتِ أَضْراسِی؛
وَمَساغِ مَطْعَمِی وَمَشْرَبِی، وَحِمالَةِ أُمِّ رَأْسِی، وَبُلُوعِ فارِغِ حَبائِلِ عُنُقِی، وَمَا اشْتَمَلَ عَلَیهِ تامُورُ صَدْرِی، وَحَمائِلِ حَبْلِ وَتِینِی، وَ نِیاطِ حِجابِ قَلْبِی، وَأَفْلاذِ حَواشِی کبِدِی، وَمَا حَوَتْهُ شَراسِیفُ أَضْلاعِی، وَحِقاقُ مَفاصِلِی، وَقَبْضُ عَوامِلِی، وَأَطْرافُ أَنامِلِی، وَلَحْمِی وَدَمِی وَشَعْرِی وَبَشَرِی وَعَصَبِی وَقَصَبِی وَعِظامِی وَمُخِّی وَعُرُوقِی وَجَمِیعُ جَوارِحِی وَمَا انْتَسَجَ عَلَی ذلِک أَیامَ رِضاعِی، وَمَا أَقَلَّتِ الْأَرْضُ مِنِّی وَنَوْمِی وَیقْظَتِی وَسُکونِی، وَحَرَکاتِ رُکوعِی وَسُجُودِی؛
أَنْ لَوْ حاوَلْتُ وَاجْتَهَدْتُ مَدَی الْأَعْصارِ وَالْأَحْقابِ لَوْ عُمِّرْتُها أَنْ أُؤَدِّی شُکرَ واحِدَةٍ مِنْ أَنْعُمِک مَا اسْتَطَعْتُ ذلِک إِلّا بِمَنِّک الْمُوجَبِ عَلَی بِهِ شُکرُک أَبَداً جَدِیداً، وَثَناءً طارِفاً عَتِیداً، أَجَلْ وَلَوْ حَرَصْتُ أَنَا وَالْعادُّونَ مِنْ أَنامِک أَنْ نُحْصِی مَدی إِنْعامِک سالِفِهِ وَآنِفِهِ مَا حَصَرْناهُ عَدَداً، وَلَا أَحْصَیناهُ أَمَداً، هَیهاتَ أَنَّی ذلِک وَأَنْتَ الْمُخْبِرُ فِی کتابِک النَّاطِقِ وَالنَّبَاَ الصَّادِقِ «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللّهِ لا تُحْصُوها»؛
صَدَقَ کتابُک اللّهُمَّ وَ إِنْباؤُک، وَبَلَّغَتْ أَنْبِیاؤُک وَرُسُلُک مَا أَنْزَلْتَ عَلَیهِمْ مِنْ وَحْیک، وَشَرَعْتَ لَهُمْ وَبِهِمْ مِنْ دِینِک، غَیرَ أَنِّی یا إِلهِی أَشْهَدُ بِجَُهْدِی وَجِدِّی وَمَبْلَغِ طاعَتِی وَوُسْعِی، وَأَقُولُ مُؤْمِناً مُوقِناً الْحَمْدُلِلّهِ الَّذِی لَمْ یتَّخِذْ وَلَداً فَیکونُ مَوْرُوثاً، وَلَمْ یکنْ لَهُ شَرِیک فِی مُلْکهِ فَیضادَّهُ فِیما ابْتَدَعَ؛
وَلَا وَلِی مِنَ الذُّلِّ فَیرْفِدَهُ فِیما صَنَعَ، فَسُبْحانَهُ سُبْحانَهُ «لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلّا اللّهُ لَفَسَدَتا» وَتَفَطَّرَتا! سُبْحانَ اللّهِ الْواحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الَّذِی لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ وَلَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَدٌ! الْحَمْدُلِلّهِ حَمْداً یعادِلُ حَمْدَ مَلائِکتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَأَنْبِیائِهِ الْمُرْسَلِینَ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی خِیرَتِهِ مُحَمَّدٍ خاتَِمِ النَّبِیینَ وَآلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ الْمُخْلَصِینَ وَسَلَّمَ.
آنگاه آن حضرت، شروع به درخواست از خدا کرد و در دعا کوشش و تلاش نشان داد و درحالی که اشک از دیده های مبارکش جاری بود، دعا را به این صورت ادامه داد:
اللّهُمَّ اجْعَلْنِی أَخْشاک کأَنِّی أَراک، وَأَسْعِدْنِی بِتَقْواک، وَلَا تُشْقِنِی بِمَعْصِیتِک، وَخِرْ لِی فِی قَضائِک، وَبارِک لِی فِی قَدَرِک، حَتَّی لَاأُحِبَّ تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ وَلَا تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ.
اللّهُمَّ اجْعَلْ غِنای فِی نَفْسِی، وَالْیقِینَ فِی قَلْبِی، وَالْإِخْلاصَ فِی عَمَلِی، وَالنُّوْرَ فِی بَصَرِی، وَالْبَصِیرَةَ فِی دِینِی، وَمَتِّعْنِی بِجَوارِحِی، وَاجْعَلْ سَمْعِی وَبَصَرِی الْوارِثَینِ مِنِّی، وَانْصُرْنِی عَلَی مَنْ ظَلَمَنِی، وَأَرِنِی فِیهِ ثارِی وَمَآرِبِی، وَأَقِرَّ بِذلِک عَینِی.
اللّهُمَّ اکشِفْ کرْبَتِی، وَاسْتُرْ عَوْرَتِی، وَاغْفِرْ لِی خَطِیئَتِی، وَاخْسَأْ شَیطانِی، وَفُک رِهانِی، وَاجْعَلْ لِی یا إِلهِی الدَّرَجَةَ الْعُلْیا فِی الْآخِرَةِ وَالْأُولی؛
اللّهُمَّ لَک الْحَمْدُ کما خَلَقْتَنِی فَجَعَلْتَنِی سَمِیعاً بَصِیراً، وَلَک الْحَمْدُ کما خَلَقْتَنِی فَجَعَلْتَنِی خَلْقاً سَوِیاً رَحْمَةً بِی وَقَدْ کنْتَ عَنْ خَلْقِی غَنِیاً، رَبِّ بِما بَرَأْتَنِی فَعَدَّلْتَ فِطْرَتِی، رَبِّ بِما أَنْشَأْتَنِی فَأَحْسَنْتَ صُورَتِی، رَبِّ بِما أَحْسَنْتَ إِلَی وَفِی نَفْسِی عافَیتَنِی، رَبِّ بِما کلَأْتَنِی وَوَفَّقْتَنِی، رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَی فَهَدَیتَنِی، رَبِّ بِما أَوْلَیتَنِی وَمِنْ کلِّ خَیرٍ أَعْطَیتَنِی، رَبِّ بِما أَطْعَمْتَنِی وَسَقَیتَنِی، رَبِّ بِما أَغْنَیتَنِی وَأَقْنَیتَنِی، رَبِّ بِما أَعَنْتَنِی وَأَعْزَزْتَنِی، رَبِّ بِما أَلْبَسْتَنِی مِنْ سِتْرِک الصَّافِی، وَیسَّرْتَ لِی مِنْ صُنْعِک الْکافِی؛ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَعِنِّی عَلَی بَوائِقِ الدُّهُورِ وَصُرُوفِ اللَّیالِی وَالْأَیامِ، وَنَجِّنِی مِنْ أَهْوالِ الدُّنْیا وَکرُباتِ الْآخِرَةِ، وَاکفِنِی شَرَّ مَا یعْمَلُ الظَّالِمُونَ فِی الْأَرْضِ.
اللّهُمَّ مَا أَخافُ فَاکفِنِی، وَمَا أَحْذَرُ فَقِنِی، وَفِی نَفْسِی وَدِینِی فَاحْرُسْنِی، وَفِی سَفَرِی فَاحْفَظْنِی، وَفِی أَهْلِی وَمالِی فَاخْلُفْنِی، وَفِیما رَزَقْتَنِی فَبارِک لِی، وَفِی نَفْسِی فَذَلِّلْنِی، وَفِی أَعْینِ النَّاسِ فَعَظِّمْنِی، وَمِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فَسَلِّمْنِی، وَبِذُنُوبِی فَلا تَفْضَحْنِی، وَبِسَرِیرَتِی فَلا تُخْزِنِی، وَبِعَمَلِی فَلا تَبْتَلِنِی، وَ نِعَمَک فَلا تَسْلُبْنِی، وَ إِلی غَیرِک فَلا تَکلْنِی؛
إِلهِی إِلی مَنْ تَکلُنِی، إِلی قَرِیبٍ فَیقْطَعُنِی، أَمْ إِلی بَعِیدٍ فَیتَجَهَّمُنِی، أَمْ إِلَی الْمُسْتَضْعِفِینَ لِی وَأَنْتَ رَبِّی وَ مَلِیک أَمْرِی؟ أَشْکو إِلَیک غُرْبَتِی، وَبُعْدَ دارِی، وَهَوانِی عَلَی مَنْ مَلَّکتَهُ أَمْرِی، إِلهِی فَلا تُحْلِلْ عَلَی غَضَبَک، فَإِنْ لَمْ تَکنْ غَضِبْتَ عَلَی فَلا أُبالِی سِواک، سُبْحانَک غَیرَ أَنَّ عافِیتَک أَوْسَعُ لِی، فَأَسْأَلُک یا رَبِّ بِنُورِ وَجْهِک الَّذِی أَشْرَقَتْ لَهُ الْأَرْضُ وَالسَّماواتُ، وَکشِفَتْ بِهِ الظُّلُماتُ؛
وَصَلَحَ بِهِ أَمْرُ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ أَنْ لَاتُمِیتَنِی عَلَی غَضَبِک وَلَا تُنْزِلْ بِی سَخَطَک، لَک الْعُتْبی، لَک الْعُتْبی حَتَّی تَرْضی قَبْلَ ذلِک لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرامِ وَالْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَالْبَیتِ الْعَتِیقِ الَّذِی أَحْلَلْتَهُ الْبَرَکةَ وَجَعَلْتَهُ لِلنَّاسِ أَمْناً، یا مَنْ عَفا عَنْ عَظِیمِ الذُّنُوبِ بِحِلْمِهِ، یا مَنْ أَسْبَغَ النَّعْماءَ بِفَضْلِهِ، یا مَنْ أَعْطَی الْجَزِیلَ بِکرَمِهِ، یا عُدَّتِی فِی شِدَّتِی، یا صاحِبِی فِی وَحْدَتِی، یا غِیاثِی فِی کرْبَتِی، یا وَلِیی فِی نِعْمَتِی، یا إِلهِی وَ إِلهَ آبائِی إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَیعْقُوبَ وَرَبَّ جَبْرَئِیلَ وَمِیکائِیلَ وَ إِسْرافِیلَ وَرَبَّ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیینَ وَآلِهِ الْمُنْتَجَبِینَ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ وَالْفُرْقانِ وَمُنَزِّلَ کهیعص وَطه وَیس وَالْقُرْآنِ الْحَکیمِ؛
أَنْتَ کهْفِی حِینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ فِی سَعَتِها، وَتَضِیقُ بِی الْأَرْضُ بِرُحْبِها، وَلَوْلَا رَحْمَتُک لَکنْتُ مِنَ الْهالِکینَ، وَأَنْتَ مُقِیلُ عَثْرَتِی، وَلَوْلا سَتْرُک إِیای لَکنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِینَ، وَأَنْتَ مُؤَیدِی بِالنَّصْرِ عَلَی أَعْدائِی، وَلَوْلا نَصْرُک إِیای لَکنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبِینَ، یا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالسُّمُوِّ وَالرِّفْعَةِ فَأَوْلِیاؤُهُ بِعِزِّهِ یعْتَزُّونَ، یا مَنْ جَعَلَتْ لَهُ الْمُلُوک نِیرَ الْمَذَلَّةِ عَلَی أَعْناقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خائِفُونَ؛
یعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْینِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ، وَغَیبَ مَا تَأْتِی بِهِ الْأَزْمِنَةُ وَالدُّهُورُ، یا مَنْ لَایعْلَمُ کیفَ هُوَ إِلّا هُوَ، یا مَنْ لَایعْلَمُ مَا هُوَ إِلّا هُوَ، یا مَنْ لَایعْلَمُهُ إِلّا هُوَ، یا مَنْ کبَسَ الْأَرْضَ عَلَی الْماءِ وَسَدَّ الْهَواءَ بِالسَّماءِ، یا مَنْ لَهُ أَکرَمُ الْأَسْماءِ، یا ذَا الْمَعْرُوفِ الَّذِی لَاینْقَطِعُ أَبَداً، یا مُقَیضَ الرَّکبِ لِیوسُفَ فِی الْبَلَدِ الْقَفْرِ وَمُخْرِجَهُ مِنَ الْجُبِّ وَجاعِلَهُ بَعْدَ الْعُبُودِیةِ مَلِکاً، یا رادَّهُ عَلَی یعْقُوبَ بَعْدَ أَنِ ابْیضَّتْ عَیناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کظِیمٌ، یا کاشِفَ الضُّرِّ وَالْبَلْوی عَنْ أَیوبَ، وَمُمْسِک یدَی إِبْراهِیمَ عَنْ ذَبْحِ ابْنِهِ بَعْدَ کبَرِ سِنِّهِ وَفَناءِ عُمُرِهِ؛
یا مَنِ اسْتَجابَ لِزَکرِیا فَوَهَبَ لَهُ یحْیی وَلَمْ یدَعْهُ فَرْداً وَحِیداً، یا مَنْ أَخْرَجَ یونُسَ مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ، یا مَنْ فَلَقَ الْبَحْرَ لِبَنِی إِسْرائِیلَ فَأَنْجاهُمْ وَجَعَلَ فِرْعَوْنَ وَجُنُودَهُ مِنَ الْمُغْرَقِینَ، یا مَنْ أَرْسَلَ الرِّیاحَ مُبَشِّراتٍ بَینَ یدَی رَحْمَتِهِ، یا مَنْ لَمْ یعْجَلْ عَلَی مَنْ عَصاهُ مِنْ خَلْقِهِ، یا مَنِ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَةَ مِنْ بَعْدِ طُولِ الْجُحُودِ وَقَدْ غَدَوْا فِی نِعْمَتِهِ یأْکلُونَ رِزْقَهُ، وَیعْبُدُونَ غَیرَهُ وَقَدْ حادُّوهُ وَنادُّوهُ وَکذَّبُوا رُسُلَهُ؛
یا اللّهُ یا اللّهُ یا بَدِیءُ، یا بَدِیعُ لَانِدَّ لَک، یا دائِماً لَانَفادَ لَک، یا حَیاً حِینَ لَاحَی، یا مُحْیی الْمَوْتی، یا مَنْ هُوَ قائِمٌ عَلَی کلِّ نَفْسٍ بِما کسَبَتْ، یا مَنْ قَلَّ لَهُ شُکرِی فَلَمْ یحْرِمْنِی، وَعَظُمَتْ خَطِیئَتِی فَلَمْ یفْضَحْنِی، وَرَآنِی عَلَی الْمَعاصِی فَلَمْ یشْهَرْنِی، یا مَنْ حَفِظَنِی فِی صِغَرِی، یا مَنْ رَزَقَنِی فِی کبَرِی، یا مَنْ أَیادِیهِ عِنْدِی لَاتُحْصی، وَ نِعَمُهُ لَاتُجازی، یا مَنْ عارَضَنِی بِالْخَیرِ وَالْإِحْسانِ وَعارَضْتُهُ بِالْإِساءَةِ وَالْعِصْیانِ، یا مَنْ هَدانِی لِلْإِیمانِ مِنْ قَبْلِ أَنْ أَعْرِفَ شُکرَ الامْتِنانِ، یا مَنْ دَعَوْتُهُ مَرِیضاً فَشَفانِی؛
وَعُرْیاناً فَکسانِی، وَجائِعاً فَأَشْبَعَنِی، وَعَطْشاناً فَأَرْوانِی، وَذَلِیلاً فَأَعَزَّنِی، وَجاهِلاً فَعَرَّفَنِی، وَوَحِیداً فَکثَّرَنِی، وَغائِباً فَرَدَّنِی، وَمُقِلّاً فَأَغْنانِی، وَمُنْتَصِراً فَنَصَرَنِی، وَغَنِیاً فَلَمْ یسْلُبْنِی، وَأَمْسَکتُ عَنْ جَمِیعِ ذلِک فَابْتَدَأَنِی، فَلَک الْحَمْدُ وَالشُّکرُ یا مَنْ أَقالَ عَثْرَتِی، وَنَفَّسَ کرْبَتِی، وَأَجابَ دَعْوَتِی، وَسَتَرَ عَوْرَتِی، وَغَفَرَ ذُنُوبِی، وَبَلَّغَنِی طَلِبَتِی، وَنَصَرَنِی عَلَی عَدُوِّی، وَ إِنْ أَعُدَّ نِعَمَک وَمِنَنَک وَکرائِمَ مِنَحِک لَاأُحْصِیها؛
یا مَوْلای أَنْتَ الَّذِی مَنَنْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَنْعَمْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَحْسَنْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَجْمَلْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَفْضَلْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَکمَلْتَ، أَنْتَ الَّذِی رَزَقْتَ، أَنْتَ الَّذِی وَفَّقْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَعْطَیتَ، أَنْتَ الَّذِی أَغْنَیتَ، أَنْتَ الَّذِی أَقْنَیتَ، أَنْتَ الَّذِی آوَیتَ، أَنْتَ الَّذِی کفَیتَ، أَنْتَ الَّذِی هَدَیتَ، أَنْتَ الَّذِی عَصَمْتَ، أَنْتَ الَّذِی سَتَرْتَ، أَنْتَ الَّذِی غَفَرْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَقَلْتَ، أَنْتَ الَّذِی مَکنْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَعْزَزْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَعَنْتَ، أَنْتَ الَّذِی عَضَدْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَیدْتَ، أَنْتَ الَّذِی نَصَرْتَ، أَنْتَ الَّذِی شَفَیتَ، أَنْتَ الَّذِی عافَیتَ، أَنْتَ الَّذِی أَکرَمْتَ؛
تَبارَکتَ وَتَعالَیتَ، فَلَک الْحَمْدُ دائِماً، وَلَک الشُّکرُ واصِباً أَبَداً، ثُمَّ أَنَا یا إِلهِی الْمُعْتَرِفُ بِذُنُوبِی فَاغْفِرْها لِی، أَنَا الَّذِی أَسَأْتُ، أَنَا الَّذِی أَخْطَأْتُ، أَنَا الَّذِی هَمَمْتُ، أَنَا الَّذِی جَهِلْتُ، أَنَا الَّذِی غَفَلْتُ، أَنَا الَّذِی سَهَوْتُ، أَنَا الَّذِی اعْتَمَدْتُ، أَنَا الَّذِی تَعَمَّدْتُ، أَنَا الَّذِی وَعَدْتُ، وَأَنَا الَّذِی أَخْلَفْتُ، أَنَا الَّذِی نَکثْتُ، أَنَا الَّذِی أَقْرَرْتُ، أَنَا الَّذِی اعْتَرَفْتُ بِنِعْمَتِک عَلَی وَعِنْدِی وَأَبُوءُ بِذُنُوبِی فَاغْفِرْها لِی، یا مَنْ لَاتَضُرُّهُ ذُنُوبُ عِبادِهِ وَهُوَ الْغَنِی عَنْ طاعَتِهِمْ، وَالْمُوَفِّقُ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْهُمْ بِمَعُونَتِهِ وَرَحْمَتِهِ، فَلَک الْحَمْدُ إِلهِی وَسَیدِی؛
إِلهِی أَمَرْتَنِی فَعَصَیتُک، وَنَهَیتَنِی فَارْتَکبْتُ نَهْیک، فَأَصْبَحْتُ لَاذا بَراءَةٍ لِی فَأَعْتَذِرَ، وَلَا ذا قُوَّةٍ فَأَنْتَصِرَ، فَبِأَی شَیءٍ أَسْتَقْبِلُک یا مَوْلای؟ أَبِسَمْعِی؟ أَمْ بِبَصَرِی؟ أَمْ بِلِسانِی؟ أَمْ بِیدِی؟ أَمْ بِرِجْلِی؟ أَلَیسَ کلُّها نِعَمَک عِنْدِی وَبِکلِّها عَصَیتُک یا مَوْلای؟ فَلَک الْحُجَّةُ وَالسَّبِیلُ عَلَی، یا مَنْ سَتَرَنِی مِنَ الْآباءِ وَالْأُمَّهاتِ أَنْ یزْجُرُونِی، وَمِنَ الْعَشائِرِ وَالْإِخْوانِ أَنْ یعَیرُونِی، وَمِنَ السَّلاطِینِ أَنْ یعاقِبُونِی، وَلَوِ اطَّلَعُوا یا مَوْلای عَلَی مَا اطَّلَعْتَ عَلَیهِ مِنِّی إِذاً مَا أَنْظَرُونِی، وَلَرَفَضُونِی وَقَطَعُونِی، فَها أَنَا ذا یا إِلهِی، بَینَ یدَیک یا سَیدِی؛
خاضِعٌ ذَلِیلٌ حَصِیرٌ حَقِیرٌ، لَاذُو بَراءَةٍ فَأَعْتَذِرَ، وَلَا ذُو قُوَّةٍ فَأَنْتَصِرَ، وَلَا حُجَّةٍ فَأَحْتَجَ بِها، وَلَا قائِلٌ لَمْ أَجْتَرِحْ وَلَمْ أَعْمَلْ سُوءاً، وَمَا عَسَی الْجُحُودُ وَلَوْ جَحَدْتُ یا مَوْلای ینْفَعُنِی، کیفَ وَأَنَّی ذلِک وَجَوارِحِی کلُّها شاهِدَةٌ عَلَی بِما قَدْ عَمِلْتُ، وَعَلِمْتُ یقِیناً غَیرَ ذِی شَک أَنَّک سائِلِی مِنْ عَظائِمِ الْأُمُورِ، وَأَنَّک الْحَکمُ الْعَدْلُ الَّذِی لَاتَجُورُ، وَعَدْلُک مُهْلِکی وَمِنْ کلِّ عَدْلِک مَهْرَبِی، فَإِنْ تُعَذِّبْنِی یا إِلهِی فَبِذُنُوبِی بَعْدَ حُجَّتِک عَلَی، وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّی فَبِحِلْمِک وَجُودِک وَکرَمِک، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ؛
لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْمُوَحِّدِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْخائِفِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْوَجِلِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الرَّاجِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الرَّاغِبِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْمُهَلِّلِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ السَّائِلِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْمُکبِّرِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک رَبِّی وَرَبُّ آبائِی الْأَوَّلِینَ؛
اللّهُمَّ هذَا ثَنائِی عَلَیک مُمَجِّداً، وَ إِخْلاصِی لِذِکرِک مُوَحِّداً، وَ إِقْرارِی بِآلائِک مُعَدِّداً، وَ إِنْ کنْتُ مُقِرّاً أَنِّی لَمْ أُحْصِها لِکثْرَتِها وَسُبُوغِها وَتَظاهُرِها وَتَقادُمِها إِلی حادِثٍ مَا لَمْ تَزَلْ تَتَعَهَّدُنِی بِهِ مَعَها مُنْذُ خَلَقْتَنِی وَبَرَأْتَنِی مِنْ أَوَّلِ الْعُمْرِ مِنَ الْإِغْناءِ مِنَ الْفَقْرِ، وَکشْفِ الضُّرِّ، وَتَسْبِیبِ الْیسْرِ، وَدَفْعِ الْعُسْرِ، وَتَفْرِیجِ الْکرْبِ، وَالْعافِیةِ فِی الْبَدَنِ، وَالسَّلامَةِ فِی الدِّینِ، وَلَوْ رَفَدَنِی عَلَی قَدْرِ ذِکرِ نِعْمَتِک جَمِیعُ الْعالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ مَا قَدَرْتُ وَلَا هُمْ عَلَی ذلِک، تَقَدَّسْتَ وَتَعالَیتَ مِنْ رَبٍّ کرِیمٍ عَظِیمٍ رَحِیمٍ لَاتُحْصی آلاؤُک، وَلَا یبْلَغُ ثَناؤُک؛ وَلَا تُکافی نَعْماؤُک، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَتْمِمْ عَلَینا نِعَمَک، وَأَسْعِدْنا بِطاعَتِک، سُبْحانَک لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ.
اللّهُمَّ إِنَّک تُجِیبُ الْمُضْطَرَّ، وَتَکشِفُ السُّوءَ، وَتُغِیثُ الْمَکرُوبَ، وَتَشْفِی السَّقِیمَ، وَتُغْنِی الْفَقِیرَ، وَتَجْبُرُ الْکسِیرَ، وَتَرْحَمُ الصَّغِیرَ، وَتُعِینُ الْکبِیرَ، وَلَیسَ دُونَک ظَهِیرٌ، وَلَا فَوْقَک قَدِیرٌ، وَأَنْتَ الْعَلِی الْکبِیرُ، یا مُطْلِقَ الْمُکبَّلِ الْأَسِیرِ، یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا عِصْمَةَ الْخائِفِ الْمُسْتَجِیرِ، یا مَنْ لَاشَرِیک لَهُ وَلَا وَزِیرَ؛
صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَعْطِنِی فِی هذِهِ الْعَشِیةِ أَفْضَلَ مَا أَعْطَیتَ وَأَنَلْتَ أَحَداً مِنْ عِبادِک مِنْ نِعْمَةٍ تُولِیها، وَآلاءٍ تُجَدِّدُها، وَبَلِیةٍ تَصْرِفُها، وَکرْبَةٍ تَکشِفُها، وَدَعْوَةٍ تَسْمَعُها، وَحَسَنَةٍ تَتَقَبَّلُها، وَسَیئَةٍ تَتَغَمَّدُها، إِنَّک لَطِیفٌ بِما تَشاءُ خَبِیرٌ وَعَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ.
اللّهُمَّ إِنَّک أَقْرَبُ مَنْ دُعِی، وَأَسْرَعُ مَنْ أَجابَ، وَأَکرَمُ مَنْ عَفا، وَأَوْسَعُ مَنْ أَعْطی، وَأَسْمَعُ مَنْ سُئِلَ، یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَرَحِیمَهُما، لَیسَ کمِثْلِک مَسْؤُولٌ، وَلَا سِواک مَأْمُولٌ، دَعَوْتُک فَأَجَبْتَنِی، وَسَأَلْتُک فَأَعْطَیتَنِی، وَرَغِبْتُ إِلَیک فَرَحِمْتَنِی، وَوَثِقْتُ بِک فَنَجَّیتَنِی، وَفَزِعْتُ إِلَیک فَکفَیتَنِی؛
اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِک وَرَسُولِک وَنَبِیک وَعَلَی آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ أَجْمَعِینَ، وَتَمِّمْ لَنا نَعْماءَک، وَهَنِّئْنا عَطاءَک، وَاکتُبْنا لَک شاکرِینَ، وَلِآلائِک ذاکرِینَ، آمِینَ آمِینَ رَبَّ الْعالَمِینَ.
اللّهُمَّ یا مَنْ مَلَک فَقَدَرَ، وَقَدَرَ فَقَهَرَ، وَعُصِی فَسَتَرَ، وَاسْتُغْفِرَ فَغَفَرَ، یا غایةَ الطَّالِبِینَ الرَّاغِبِینَ وَمُنْتَهی أَمَلِ الرَّاجِینَ، یا مَنْ أَحاطَ بِکلِّ شَیءٍ عِلْماً، وَوَسِعَ الْمُسْتَقِیلِینَ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَحِلْماً؛
اللّهُمَّ إِنَّا نَتَوَجَّهُ إِلَیک فِی هذِهِ الْعَشِیةِ الَّتِی شَرَّفْتَها وَعَظَّمْتَها بِمُحَمَّدٍ نَبِیک وَرَسُولِک وَخِیرَتِک مِنْ خَلْقِک وَأَمِینِک عَلَی وَحْیک، الْبَشِیرِ النَّذِیرِ، السِّراجِ الْمُنِیرِ، الَّذِی أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَی الْمُسْلِمِینَ وَجَعَلْتَهُ رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ.
اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کما مُحَمَّدٌ أَهْلٌ لِذلِک مِنْک یا عَظِیمُ فَصَلِّ عَلَیهِ وَعَلَی آلِهِ الْمُنْتَجَبِینَ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ أَجْمَعِینَ، وَتَغَمَّدْنا بِعَفْوِک عَنَّا، فَإِلَیک عَجَّتِ الْأَصْواتُ بِصُنُوفِ اللُّغاتِ، فَاجْعَلْ لَنَا اللّهُمَّ فِی هذِهِ الْعَشِیةِ نَصِیباً مِنْ کلِّ خَیرٍ تَقْسِمُهُ بَینَ عِبادِک، وَنُورٍ تَهْدِی بِهِ، وَرَحْمَةٍ تَنْشُرُها، وَبَرَکةٍ تُنْزِلُها، وَعافِیةٍ تُجَلِّلُها، وَرِزْقٍ تَبْسُطُهُ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ؛
اللّهُمَّ أَقْلِبْنا فِی هذَا الْوَقْتِ مُنْجِحِینَ مُفْلِحِینَ مَبْرُورِینَ غانِمِینَ، وَلَا تَجْعَلْنا مِنَ الْقانِطِینَ، وَلَا تُخْلِنا مِنْ رَحْمَتِک، وَلَا تَحْرِمْنا مَا نُؤَمِّلُهُ مِنْ فَضْلِک، وَلَا تَجْعَلْنا مِنْ رَحْمَتِک مَحْرُومِینَ، وَلَا لِفَضْلِ مَا نُؤَمِّلُهُ مِنْ عَطائِک قانِطِینَ، وَلَا تَرُدَّنا خائِبِینَ، وَلَا مِنْ بابِک مَطْرُودِینَ، یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِینَ، وَأَکرَمَ الْأَکرَمِینَ، إِلَیک أَقْبَلْنا مُوقِنِینَ، وَ لِبَیتِک الْحَرامِ آمِّینَ قاصِدِینَ، فَأَعِنَّا عَلَی مَناسِکنا، وَأَکمِلْ لَنا حَجَّنا، وَاعْفُ عَنَّا وَعافِنا، فَقَدْ مَدَدْنا إِلَیک أَیدِینا فَهِی بِذِلَّةِ الاعْتِرافِ مَوْسُومَةٌ؛
اللّهُمَّ فَأَعْطِنا فِی هذِهِ الْعَشِیةِ مَا سَأَلْناک، وَاکفِنا مَا اسْتَکفَیناک، فَلا کافِی لَنا سِواک، وَلَا رَبَّ لَنا غَیرُک، نافِذٌ فِینا حُکمُک، مُحِیطٌ بِنا عِلْمُک، عَدْلٌ فِینا قَضاؤُک، اقْضِ لَنَا الْخَیرَ، وَاجْعَلْنا مِنْ أَهْلِ الْخَیرِ.
اللّهُمَّ أَوْجِبْ لَنا بِجُودِک عَظِیمَ الْأَجْرِ، وَکرِیمَ الذُّخْرِ، وَدَوامَ الْیسْرِ، وَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا أَجْمَعِینَ، وَلَا تُهْلِکنا مَعَ الْهالِکینَ، وَلَا تَصْرِفْ عَنَّا رَأْفَتَک وَرَحْمَتَک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ؛
اللّهُمَّ اجْعَلْنا فِی هذَا الْوَقْتِ مِمَّنْ سَأَلَک فَأَعْطَیتَهُ، وَشَکرَک فَزِدْتَهُ، وَثابَ إِلَیک فَقَبِلْتَهُ، وَتَنَصَّلَ إِلَیک مِنْ ذُنُوبِهِ کلِّها فَغَفَرْتَها لَهُ، یا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکرامِ.
اللّهُمَّ وَنَقِّنا وَسَدِّدْنا وَاقْبَلْ تَضَرُّعَنا، یا خَیرَ مَنْ سُئِلَ، وَیا أَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ، یا مَنْ لَا یخْفی عَلَیهِ إِغْماضُ الْجُفُونِ، وَلَا لَحْظُ الْعُیونِ، وَلَا مَا اسْتَقَرَّ فِی الْمَکنُونِ، وَلَا مَا انْطَوَتْ عَلَیهِ مُضْمَراتُ الْقُلُوبِ، أَلَا کلُّ ذلِک قَدْ أَحْصاهُ عِلْمُک، وَوَسِعَهُ حِلْمُک، سُبْحانَک وَتَعالَیتَ عَمَّا یقُولُ الظَّالِمُونَ عُلُوّاً کبِیراً، تُسَبِّحُ لَک السَّماواتُ السَّبْعُ وَالْأَرَضُونَ وَمَنْ فِیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیءٍ إِلّا یسَبِّحُ بِحَمْدِک؛
فَلَک الْحَمْدُ وَالْمَجْدُ وَعُلُوُّ الْجَدِّ، یا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکرامِ، وَالْفَضْلِ وَالْإِنْعامِ، وَالْأَیادِی الْجِسامِ، وَأَنْتَ الْجَوادُ الْکرِیمُ، الرَّؤُوفُ الرَّحِیمُ. اللّهُمَّ أَوْسِعْ عَلَی مِنْ رِزْقِک الْحَلالِ، وَعافِنِی فِی بَدَنِی وَدِینِی، وَآمِنْ خَوْفِی، وَأَعْتِقْ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ. اللّهُمَّ لَاتَمْکرْ بِی وَلَا تَسْتَدْرِجْنِی وَلَا تَخْدَعْنِی، وَادْرَأْ عَنِّی شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ.
در این قسمت از دعا سر و دیده خود را به جانب آسمان برداشت و از دیده های مبارکش مانند ریزش آب از دو مَشک، اشک می ریخت و با صدای بلند به محضر حق عرضه داشت:
یا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ، یا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ، وَیا أَسْرَعَ الْحاسِبِینَ، وَیا أَرحَمَ الرَّاحِمِینَ، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ السَّادَةِ الْمَیامِینِ، وَأَسْأَلُک اللّهُمَّ حاجَتِی الَّتِی إِنْ أَعْطَیتَنِیها لَمْ یضُرَّنِی مَا مَنَعْتَنِی، وَ إِنْ مَنَعْتَنِیها لَمْ ینْفَعْنِی مَا أَعْطَیتَنِی، أَسْأَلُک فَکاک رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ وَحْدَک لاشَرِیک لَک، لَک الْمُلْک، وَلَک الْحَمْدُ، وَأَنْتَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ، یا رَبِّ یا رَبِّ...
پیوسته «یَا رَبِّ» می گفت و همه آنان که اطراف حضرت بودند به دعای حضرت گوش می دادند و به آمین گفتن اکتفا می کردند، در نتیجه صداهایشان با آن حضرت به گریستن بلند شد تا آفتاب غروب کرد، سپس زادوتوشه خود را بار کرده، به سوی مشعرالحرام حرکت کردند.
نویسنده گوید: کفعمی دعای عرفه حضرت سید الشهداء را در کتاب «بلد الامین» تا این قسمت ذکر کرده و علامه مجلسی در «زاد العِماد» این دعای شریف را موافق روایت کفعمی نقل فرموده ولی سید ابن طاووس در کتاب اقبال، پس از «یَا رَبِّ یَا رَبِّ یَا رَبِّ» این اضافه را آورده:
إِلهِی أَنَا الْفَقِیرُ فِی غِنای فَکیفَ لَاأَکونُ فَقِیراً فِی فَقْرِی؟! إِلهِی أَنَا الْجاهِلُ فِی عِلْمِی فَکیفَ لَاأَکونُ جَهُولاً فِی جَهْلِی؟! إِلهِی إِنَّ اخْتِلافَ تَدْبِیرِک وَسُرْعَةَ طَواءِ مَقادِیرِک مَنَعا عِبادَک الْعارِفِینَ بِک عَنِ السُّکونِ إِلی عَطاءٍ، وَالْیأْسِ مِنْک فِی بَلاءٍ. إِلهِی مِنِّی مَا یلِیقُ بِلُؤْمِی وَمِنْک مَا یلِیقُ بِکرَمِک؛
إِلهِی وَصَفْتَ نَفْسَک بِاللُّطْفِ وَالرَّأْفَةِ لِی قَبْلَ وُجُودِ ضَعْفِی أَفَتَمْنَعُنِی مِنْهُما بَعْدَ وُجُودِ ضَعْفِی؟ إِلهِی إِنْ ظَهَرَتِ الْمَحاسِنُ مِنِّی فَبِفَضْلِک وَلَک الْمِنَّةُ عَلَی، وَ إِنْ ظَهَرَتِ الْمَساوِئُ مِنِّی فَبِعَدْلِک وَلَک الْحُجَّةُ عَلَی.
إِلهِی کیفَ تَکلُنِی وَقَدْ تَکفَّلْتَ لِی؟ وَکیفَ أُضامُ وَأَنْتَ النَّاصِرُ لِی؟ أَمْ کیفَ أَخِیبُ وَأَنْتَ الْحَفِی بِی؟ ها أَنَا أَتَوَسَّلُ إِلَیک بِفَقْرِی إِلَیک، وَکیفَ أَتَوَسَّلُ إِلَیک بِمَا هُوَ مَحالٌ أَنْ یصِلَ إِلَیک؟ أَمْ کیفَ أَشْکو إِلَیک حالِی وَهُوَ لَایخْفی عَلَیک؟ أَمْ کیفَ أُتَرْجِمُ بِمَقالِی وَهُوَ مِنْک بَرَزٌ إِلَیک؛ أَمْ کیفَ تُخَیبُ آمالِی وَهِی قَدْ وَفَدَتْ إِلَیک؟ أَمْ کیفَ لَاتُحْسِنُ أَحْوالِی وَبِک قامَتْ؟
إِلهِی مَا أَلْطَفَک بِی مَعَ عَظِیمِ جَهْلِی! وَمَا أَرْحَمَک بِی مَعَ قَبِیحِ فِعْلِی! إِلهِی مَا أَقْرَبَک مِنِّی وَأَبْعَدَنِی عَنْک! وَمَا أَرْأَفَک بِی! فَمَا الَّذِی یحْجُبُنِی عَنْک؟ إِلهِی عَلِمْتُ بِاخْتِلافِ الْآثارِ وَتَنَقُّلاتِ الْأَطْوارِ، أَنَّ مُرادَک مِنِّی أَنْ تَتَعَرَّفَ إِلَی فِی کلِّ شَیءٍ حَتَّی لا أَجْهَلَک فِی شَیءٍ. إِلهِی کلَّما أَخْرَسَنِی لُؤْمِی أَنْطَقَنِی کرَمُک، وَکلَّما آیسَتْنِی أَوْصافِی أَطْمَعَتْنِی مِنَنُک؛
إِلهِی مَنْ کانَتْ مَحاسِنُهُ مَساوِئَ فَکیفَ لَاتَکونُ مَساویهِ مَساوِئَ؟! وَمَنْ کانَتْ حَقائِقُهُ دَعاوِی فَکیفَ لَاتَکونُ دَعاویهِ دَعاوِی؟! إِلهِی حُکمُک النَّافِذُ وَمَشِیئَتُک الْقاهِرَةُ لَمْ یتْرُکا لِذِی مَقالٍ مَقالاً، وَلَا لِذِی حالٍ حالاً. إِلهِی کمْ مِنْ طاعَةٍ بَنَیتُها، وَحالَةٍ شَیدْتُها هَدَمَ اعْتِمادِی عَلَیها عَدْلُک، بَلْ أَقالَنِی مِنْها فَضْلُک. إِلهِی إِنَّک تَعْلَمُ أَنِّی وَ إِنْ لَمْ تَدُمِ الطَّاعَةُ مِنِّی فِعْلاً جَزْماً فَقَدْ دامَتْ مَحَبَّةً وَعَزْماً. إِلهِی کیفَ أَعْزِمُ وَأَنْتَ الْقاهِرُ؟ وَکیفَ لَاأَعْزِمُ وَأَنْتَ الْآمِرُ؛
إِلهِی تَرَدُّدِی فِی الْآثارِ یوجِبُ بُعْدَ الْمَزارِ فَاجْمَعْنِی عَلَیک بِخِدْمَةٍ تُوصِلُنِی إِلَیک، کیفَ یسْتَدَلُّ عَلَیک بِما هُوَ فِی وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ إِلَیک؟ أَیکونُ لِغَیرِک مِنَ الظُّهُورِ مَا لَیسَ لَک حَتَّی یکونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَک؟ مَتی غِبْتَ حَتَّی تَحْتاجَ إِلی دَلِیلٍ یدُلُّ عَلَیک؟ وَمَتی بَعُدْتَ حَتَّی تَکونَ الْآثارُ هِی الَّتِی تُوصِلُ إِلَیک؟ عَمِیتْ عَینٌ لَاتَراک عَلَیها رَقِیباً، وَخَسِرَتْ صَفْقَةُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّک نَصِیباً؛
إِلهِی أَمَرْتَ بِالرُّجُوعِ إِلَی الْآثارِ فَأَرْجِعْنِی إِلَیک بِکسْوَةِ الْأَنْوارِ وَهِدایةِ الاسْتِبْصارِ حَتَّی أَرْجِعَ إِلَیک مِنْها کما دَخَلْتُ إِلَیک مِنْها مَصُونَ السِّرِّ عَنِ النَّظَرِ إِلَیها، وَمَرْفُوعَ الْهِمَّةِ عَنِ الاعْتِمادِ عَلَیها، إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ.
إِلهِی هذَا ذُلِّی ظاهِرٌ بَینَ یدَیک، وَهذَا حالِی لَایخْفی عَلَیک، مِنْک أَطْلُبُ الْوُصُولَ إِلَیک، وَبِک أَسْتَدِلُّ عَلَیک، فَاهْدِنِی بِنُورِک إِلَیک، وَأَقِمْنِی بِصِدْقِ الْعُبُودِیةِ بَینَ یدَیک. إِلهِی عَلِّمْنِی مِنْ عِلْمِک الْمَخْزُونِ، وَصُنِّی بِسِتْرِک الْمَصُونِ؛
إِلهِی حَقِّقْنِی بِحَقائِقِ أَهْلِ الْقُرْبِ، وَاسْلُک بِی مَسْلَک أَهْلِ الْجَذْبِ. إِلهِی أَغْنِنِی بِتَدْبِیرِک لِی عَنْ تَدْبِیرِی، وَبِاخْتِیارِک عَن اخْتِیارِی، وَأَوْقِفْنِی عَلَی مَراکزِ اضْطِرارِی.
إِلهِی أَخْرِجْنِی مِنْ ذُلِّ نَفْسِی، وَطَهِّرْنِی مِنْ شَکی وَشِرْکی قَبْلَ حُلُولِ رَمْسِی، بِک أَنْتَصِرُ فَانْصُرْنِی، وَعَلَیک أَتَوَکلُ فَلا تَکلْنِی، وَ إِیاک أَسْأَلُ فَلا تُخَیبْنِی، وَفِی فَضْلِک أَرْغَبُ فَلا تَحْرِمْنِی، وَبِجَنابِک أَنْتَسِبُ فَلا تُبْعِدْنِی، وَبِبابِک أَقِفُ فَلا تَطْرُدْنِی؛
إِلهِی تَقَدَّسَ رِضاک أَنْ یکونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنْک فَکیفَ تَکونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنِّی؟ إِلهِی أَنْتَ الْغَنِی بِذاتِک أَنْ یصِلَ إِلَیک النَّفْعُ مِنْک فَکیفَ لَا تَکونُ غَنِیاً عَنِّی؟ إِلهِی إِنَّ الْقَضاءَ وَالْقَدَرَ یمَنِّینِی، وَ إِنَّ الْهَوی بِوَثائِقِ الشَّهْوَةِ أَسَرَنِی، فَکنْ أَنْتَ النَّصِیرَ لِی حَتَّی تَنْصُرَنِی وَتُبَصِّرَنِی، وَأَغْنِنِی بِفَضْلِک حَتَّی أَسْتَغْنِی بِک عَنْ طَلَبِی، أَنْتَ الَّذِی أَشْرَقْتَ الْأَنْوارَ فِی قُلُوبِ أَوْلِیائِک حَتَّی عَرَفُوک وَوَحَّدُوک، وَأَنْتَ الَّذِی أَزَلْتَ الْأَغْیارَ عَنْ قُلُوبِ أَحِبَّائِک حَتَّی لَمْ یحِبُّوا سِواک وَلَمْ یلْجَأُوا إِلی غَیرِک، أَنْتَ الْمُؤْنِسُ لَهُمْ حَیثُ أَوْحَشَتْهُمُ الْعَوالِمُ، وَأَنْتَ الَّذِی هَدَیتَهُمْ حَیثُ اسْتَبانَتْ لَهُمُ الْمَعالِمُ، مَاذا وَجَدَ مَنْ فَقَدَک وَمَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَک؟
لَقَدْ خابَ مَنْ رَضِی دُونَک بَدَلاً، وَلَقَدْ خَسِرَ مَنْ بَغی عَنْک مُتَحَوِّلاً، کیفَ یرْجی سِواک وَأَنْتَ مَا قَطَعْتَ الْإِحْسانَ؟ وَکیفَ یطْلَبُ مِنْ غَیرِک وَأَنْتَ مَا بَدَّلْتَ عادَةَ الامْتِنانِ؟ یا مَنْ أَذاقَ أَحِبَّاءَهُ حَلاوَةَ الْمُؤانَسَةِ فَقامُوا بَینَ یدَیهِ مُتَمَلِّقِینَ، وَیا مَنْ أَلْبَسَ أَوْلِیاءَهُ مَلابِسَ هَیبَتِهِ فَقامُوا بَینَ یدَیهِ مُسْتَغْفِرِینَ، أَنْتَ الذَّاکرُ قَبْلَ الذَّاکرِینَ، وَأَنْتَ الْبادِئُ بِالإِحْسانِ قَبْلَ تَوَجُّهِ الْعابِدِینَ، وَأَنْتَ الْجَوادُ بِالْعَطاءِ قَبْلَ طَلَبِ الطَّالِبِینَ، وَأَنْتَ الْوَهَّابُ ثُمَّ لِما وَهَبْتَ لَنا مِنَ الْمُسْتَقْرِضِینَ؛
إِلهِی اطْلُبْنِی بِرَحْمَتِک حَتَّی أَصِلَ إِلَیک، وَاجْذِبْنِی بِمَنِّک حَتَّی أُقْبِلَ عَلَیک. إِلهِی إِنَّ رَجائِی لَاینْقَطِعُ عَنْک وَ إِنْ عَصَیتُک، کما أَنَّ خَوفِی لَایزایلُنِی وَ إِنْ أَطَعْتُک، فَقَدْ دَفَعَتْنِی الْعَوالِمُ إِلَیک، وَقَدْ أَوْقَعَنِی عِلْمِی بِکرَمِک عَلَیک.
إِلهِی کیفَ أَخِیبُ وَأَنْتَ أَمَلِی؟ أَمْ کیفَ أُهانُ وَعَلَیک مُتَّکلِی؟ إِلهِی کیفَ أَسْتَعِزُّ وَفِی الذِّلَّةِ أَرْکزْتَنِی؟ أَمْ کیفَ لَا أَسْتَعِزُّ وَ إِلَیک نَسَبْتَنِی؛
إِلهِی کیفَ لَاأَفْتَقِرُ وَأَنْتَ الَّذِی فِی الْفُقَراءِ أَقَمْتَنِی؟ أَمْ کیفَ أَفْتَقِرُ وَأَنْتَ الَّذِی بِجُودِک أَغْنَیتَنِی؟ وَأَنْتَ الَّذِی لَاإِلهَ غَیرُک تَعَرَّفْتَ لِکلِّ شَیءٍ فَما جَهِلَک شَیءٌ، وَأَنْتَ الَّذِی تَعَرَّفْتَ إِلَی فِی کلِّ شَیءٍ فَرَأَیتُک ظاهِراً فِی کلِّ شَیءٍ، وَأَنْتَ الظَّاهِرُ لِکلِّ شَیءٍ، یا مَنِ اسْتَوی بِرَحْمانِیتِهِ فَصارَ الْعَرْشُ غَیباً فِی ذاتِهِ، مَحَقْتَ الْآثارَ بِالْآثارِ، وَمَحَوْتَ الْأَغْیارَ بِمُحِیطاتِ أَفْلاک الْأَنْوارِ، یا مَنِ احْتَجَبَ فِی سُرادِقاتِ عَرْشِهِ عَنْ أَنْ تُدْرِکهُ الْأَبْصارُ، یا مَنْ تَجَلَّی بِکمالِ بَهائِهِ فَتَحَقَّقَتْ عَظَمَتُهُ مِنَ الاسْتِواءَ، کیفَ تَخْفی وَأَنْتَ الظَّاهِرُ؟ أَمْ کیفَ تَغِیبُ وَأَنْتَ الرَّقِیبُ الْحاضِرُ؟ إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَحْدَهُ.
مفاتیح الجنان : اعمال ماه صفر
اعمال روز اول ماه صفر
در سال سی وهفتم [در این روز] جنگ صفین درگرفت و در این روز در سال شصت ویکم به قولی سر مبارک حضرت سیدالشهدا را وارد دمشق کردند و بنی امیه آن روز را عید قرار دادند و آن روزی است که در آن غصّه ها تازه می شود.
کانَتْ مآتِمُ بِالْعِراقِ تَعُدُّها
أمَوِیةٌ بِالشَّامِ مِنْ أَعْیادِها
در عراق ماتم هایی بود که آن را به حساب آوردند
بنی امیه در شام از عیدهای خود
و در این روز و به قولی در روز سوم، در سال صدوبیست ویک زیدبن علی شهید شد.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امیرالمومنین (ع)
زیارت ششم امیرالمومنین (ع)
زیارتی است که جماعتی از علما روایت کرده اند، ازجمله آن ها: شیخ محمّد ابن مشهدی است که فرموده است:
محمّد بن خالد طیالسی، از سیف بن عُمیره روایت کرده است که گفت: با صفوان جمّال و جمعی از اصحابمان به سوی نجف بیرون رفتیم و در آنجا حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) را زیارت کردیم، چون از زیارت فارغ شدیم، صفوان روی خود را به سوی قبر حضرت امام حسین(علیه السلام) برگرداند و گفت: زیارت می کنم حضرت حسین(علیه السلام) را در این مکان، از بالای سر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام).
آنگاه گفت: با امام صادق(علیه السلام) به اینجا آمدیم و حضرت به این صورت زیارت کرد و نماز خواند و دعا کرد که من نیز همان را انجام می دهم و فرمود: ای صفوان این زیارت را ضبط کن و این دعا را بخوان و همیشه حضرت امیرالمؤمنین و امام حسین(علیهماالسلام) را به این کیفیت زیارت کن که من در پیشگاه خدا ضامنم که هرکه ایشان را چنین زیارت کند و این دعا را بخواند، خواه از نزدیک و خواه از دور، زیارتش پذیرفته و عملش با پاداش و سلامش به ایشان برسد و نزد آنان پسندیده گردد و حاجت هایش هرچند عظیم باشد برآورده شود.
نویسنده گوید: باقی ماندۀ این روایت، در برتری این عمل در دنباله «دعای صفوان در زیارت عاشورا» ان شاء الله خواهد آمد؛
و زیارت امیرالمؤمنین(علیه السلام) به این کیفیت است: رو به قبر آن حضرت بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ. السَّلامُ عَلَیک یا صَِفْوَةَ اللّهِ. السَّلامُ عَلَیک یا أَمِینَ اللّهِ. السَّلامُ عَلَی مَنِ اصْطَفاهُ اللّهُ وَاخْتَصَّهُ وَاخْتارَهُ مِنْ بَرِیتِهِ. السَّلامُ عَلَیک یا خَلِیلَ اللّهِ مَا دَجَا اللَّیلُ وَغَسَقَ، وَأَضاءَ النَّهارُ وَأَشْرَقَ. السَّلامُ عَلَیک مَا صَمَتَ صامِتٌ، وَنَطَقَ نَاطِقٌ، وَذَرَّ شارِقٌ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی مَوْلانا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَاحِبِ السَّوابِقِ وَالْمَناقِبِ وَالنَّجْدَةِ، وَمُبِیدِ الْکتَائِبِ، الشَّدِیدِ الْبَأْسِ، الْعَظِیمِ الْمِرَاسِ، الْمَکینِ الْأَسَاسِ، سَاقِی الْمُؤْمِنِینَ بِالْکأْسِ مِنْ حَوْضِ الرَّسُولِ الْمَکینِ الْأَمِینِ؛
السَّلامُ عَلَی صاحِبِ النُّهی وَالْفَضْلِ وَالطَّوائِلِ وَالْمَکرُماتِ وَالنَّوائِلِ. السَّلامُ عَلَی فارِسِ الْمُؤْمِنِینَ، وَلَیثِ الْمُوَحِّدِینَ، وَقاتِلِ الْمُشْرِکینَ، وَوَصِی رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی مَنْ أَیدَهُ اللّهُ بِجَبْرَئِیلَ، وَأَعانَهُ بِمِیکائِیلَ، وَأَزْلَفَهُ فِی الدَّارَینِ، وَحَباهُ بِکلِّ مَا تَقِرُّ بِهِ الْعَینُ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَعَلَی آلِهِ الطَّاهِرِینَ، وَعَلَی أَوْلادِهِ الْمُنْتَجَبِینَ، وَعَلَی الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِینَ الَّذِینَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ، وَفَرَضُوا عَلَینا الصَّلَواتِ، وَأَمَرُوا بِإِیتاءِ الزَّکاةِ، وَعَرَّفُونا صِیامَ شَهْرِ رَمَضانَ، وَقِراءَةَ الْقُرْآنِ؛
السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَیعْسُوبَ الدِّینِ، وَقائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا بابَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا عَینَ اللّهِ النَّاظِرَةَ، وَیدَهُ الْباسِطَةَ، وَأُذُنَهُ الْواعِیةَ، وَحِکمَتَهُ الْبَالِغَةَ، وَ نِعْمَتَهُ السَّابِغَةَ، وَ نِقْمَتَهُ الدَّامِغَةَ.
السَّلامُ عَلَی قَسِیمِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ. السَّلامُ عَلَی نِعْمَةِ اللّهِ عَلَی الْأَبْرارِ، وَ نِقْمَتِهِ عَلَی الْفُجَّارِ. السَّلامُ عَلَی سَیدِ الْمُتَّقِینَ الْأَخْیارِ. السَّلامُ عَلَی أَخِی رَسُولِ اللّهِ، وَابْنِ عَمِّهِ، وَزَوْجِ ابْنَتِهِ، وَالْمَخْلُوقِ مِنْ طِینَتِهِ. السَّلامُ عَلَی الْأَصْلِ الْقَدِیمِ، وَالْفَرْعِ الْکرِیمِ. السَّلامُ عَلَی الثَّمَرِ الْجَنِی. السَّلامُ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ عَلِی.
السَّلامُ عَلَی شَجَرَةِ طُوبَی، وَسِدْرَةِ الْمُنْتَهی. السَّلامُ عَلَی آدَمَ صَفْوَةِ اللّهِ، وَنُوحٍ نَبِی اللّهِ، وَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، وَمُوسی کلِیمِ اللّهِ، وَعِیسی رُوحِ اللّهِ، وَمُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللّهِ، وَمَنْ بَینَهُمْ مِنَ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولئِک رَفِیقاً. السَّلامُ عَلَی نُورِ الْأَنْوارِ، وَسَلِیلِ الْأَطْهارِ، وَعَناصِرِ الْأَخْیارِ؛
السَّلامُ عَلَی والِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرارِ. السَّلامُ عَلَی حَبْلِ اللّهِ الْمَتِینِ، وَجَنْبِهِ الْمَکینِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ. السَّلامُ عَلَی أَمِینِ اللّهِ فِی أَرْضِهِ، وَخَلِیفَتِهِ وَالْحاکمِ بِأَمْرِهِ، وَالْقَیمِ بِدِینِهِ، وَالنَّاطِقِ بِحِکمَتِهِ، وَالْعامِلِ بِکتابِهِ، أَخِی الرَّسُولِ، وَزَوْجِ الْبَتُولِ، وَسَیفِ اللّهِ الْمَسْلُولِ.
السَّلامُ عَلَی صاحِبِ الدَّلالاتِ، وَالْآیاتِ الْباهِراتِ، وَالْمُعْجِزاتِ الْقاهِراتِ، وَالْمُنْجِی مِنَ الْهَلَکاتِ، الَّذِی ذَکرَهُ اللّهُ فِی مُحْکمِ الْآیاتِ، فَقالَ تَعالی: «وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْکتابِ لَدَینا لَعَلِی حَکیمٌ ». السَّلامُ عَلَی اسْمِ اللّهِ الرَّضِی، وَوَجْهِهِ الْمُضِیءِ، وَجَنْبِهِ الْعَلِی، وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَی حُجَجِ اللّهِ وَأَوْصِیائِهِ، وَخَاصَّةِ اللّهِ وَأَصْفِیائِهِ، وَخالِصَتِهِ وَأُمَنَائِهِ، وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
قَصَدْتُک یا مَوْلای یا أَمِینَ اللّهِ وَحُجَّتَهُ زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّک، مُوالِیاً لِأَوْلِیائِک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک، مُتَقَرِّباً إِلَی اللّهِ بِزِیارَتِک، فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ اللّهِ رَبِّی وَرَبِّک فِی خَلاصِ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، وَقَضَاءِ حَوَائِجِی حَوَائِجِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ.
پس خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
سَلامُ اللّهِ وَسَلامُ مَلائِکتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَالْمُسَلَّمِینَ لَک بِقُلُوبِهِمْ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَالنَّاطِقِینَ بِفَضْلِک وَالشَّاهِدِینَ عَلَی أَنَّک صَادِقٌ أَمِینٌ صِدِّیقٌ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّک طُهْرٌ طاهِرٌ مُطَهَّرٌ مِنْ طُهْرٍ طاهِرٍ مُطَهَّرٍ، أَشْهَدُ لَک یا وَلِی اللّهِ وَ وَلِی رَسُولِهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَداءِ،
وَأَشْهَدُ أَنَّک جَنْبُ اللّهِ وَبابُهُ، وَأَنَّک حَبِیبُ اللّهِ وَوَجْهُهُ الَّذِی یؤْتی مِنْهُ، وَأَنَّک سَبِیلُ اللّهِ، وَأَنَّک عَبْدُاللّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، أَتَیتُک مُتَقَرِّباً إِلَی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ بِزِیارَتِک راغِباً إِلَیک فِی الشَّفاعَةِ أَبْتَغِی بِشَفاعَتِک خَلاصَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، مُتَعَوِّذاً بِک مِنَ النَّارِ؛ هارِباً مِنْ ذُنُوبِی الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلَی ظَهْرِی فَزِعاً إِلَیک رَجاءَ رَحْمَةِ رَبِّی؛
أَتَیتُک أَسْتَشْفِعُ بِک یا مَوْلای وَأَتَقَرَّبُ بِک إِلَی اللّهِ لِیقْضِی بِک حَوَائِجِی، فَاشْفَعْ لِی یا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ إِلَی اللّهِ فَإِنِّی عَبْدُ اللّهِ وَمَوْلاک وَزائِرُک وَلَک عِنْدَ اللّهِ الْمَقامُ الْمَحْمُودُ، وَالْجَاهُ الْعَظِیمُ، وَالشَّأْنُ الْکبِیرُ، وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَصَلِّ عَلَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَبْدِک الْمُرْتَضی، وَأَمِینِک الْأَوْفی، وَعُرْوَتِک الْوُثْقی، وَیدِک الْعُلْیا، وَجَنْبِک الْأَعْلی، وَکلِمَتِک الْحُسْنی، وَحُجَّتِک عَلَی الْوَری، وَصِدِّیقِک الْأَکبَرِ، وَسَیدِ الْأَوْصِیاءِ، وَرُکنِ الْأَوْلِیاءِ، وَعِمادِ الْأَصْفِیاءِ، أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ، وَیعْسُوبِ الدِّینِ، وَقُدْوَةِ الصَّالِحِینَ، وَ إِمامِ الْمُخْلِصِینَ؛ الْمَعْصُومِ مِنَ الْخَلَلِ، الْمُهَذَّبِ مِنَ الزَّلَلِ، الْمُطَهَّرِ مِنَ الْعَیبِ، الْمُنَزَّهِ مِنَ الرَّیبِ، أَخِی نَبِیک، وَوَصِی رَسُولِک،
الْبائِتِ عَلَی فِراشِهِ، وَالْمُواسِی لَهُ بِنَفْسِهِ، وَکاشِفِ الْکرْبِ عَنْ وَجْهِهِ، الَّذِی جَعَلْتَهُ سَیفاً لِنُبُوَّتِهِ، وَآیةً لِرِسالَتِهِ، وَشاهِداً عَلَی أُمَّتِهِ، وَدِلالَةً عَلَی حُجَّتِهِ، وَحامِلاً لِرایتِهِ، وَوِقایةً لِمُهْجَتِهِ، وَهادِیاً لِأُمَّتِهِ، وَیداً لِبَأْسِهِ، وَتاجاً لِرَأْسِهِ، وَباباً لِسِرِّهِ، وَمِفْتاحاً لِظَفَرِهِ، حَتَّی هَزَمَ جُیوشَ الشِّرْک بِإِذْنِک، وَأَبادَ عَساکرَ الْکفْرِ بِأَمْرِک، وَبَذَلَ نَفْسَهُ فِی مَرْضاةِ رَسُولِک، وَجَعَلَها وَقْفاً عَلَی طاعَتِهِ، فَصَلِّ اللّهُمَّ عَلَیهِ صَلاةً دَائِمَةً بَاقِیةً.
سپس بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، وَالشِّهابَ الثَّاقِبَ، وَالنُّورَ الْعاقِبَ، یا سَلِیلَ الْأَطَائِبِ، یا سِرَّ اللّهِ، إِنَّ بَینِی وَبَینَ اللّهِ تَعالی ذُنُوباً قَدْ أَثْقَلَتْ ظَهْرِی وَلَا یأْتِی عَلَیها إِلّا رِضاهُ، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَک عَلَی سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاک أَمْرِ خَلْقِهِ، کنْ لِی إِلَی اللّهِ شَفِیعاً، وَمِنَ النَّارِ مُجِیراً، وَعَلَی الدَّهْرِ ظَهِیراً، فَإِنِّی عَبْدُاللّهِ وَ وَلِیک وَزائِرُک صَلَّی اللّهُ عَلَیک.
پس شش رکعت نماز زیارت به جای آر و هر دعا که خواستی بخوان و بعد از آن بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، عَلَیک مِنِّی سَلامُ اللّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَبَقِی اللَّیلُ وَالنَّهارُ.
پس اشاره کن و به سوی قبر امام حسین(علیه السلام) متوجّه شو و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، أَتَیتُکما زائِراً وَمُتَوَسِّلاً إِلَی اللّهِ تَعالی رَبِّی وَرَبِّکما، وَمُتَوَجِّهاً إِلَی اللّهِ بِکما، وَمُسْتَشْفِعاً بِکما إِلَی اللّهِ فِی حاجَتِی هذِهِ؛
و بخوان تا آخر «دعای صفوان» (إنَّه قریب مجیب)، سپس رو به قبله کن و بخوان از اول دعای:
یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ، یا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ، وَیا کاشِفَ کرْبِ الْمَکرُوبِینَ. ..تا... وَاصْرِفْنِی بِقَضاءِ حَاجَتِی وَکفایةِ مَا أَهَمَّنِی هَمُّهُ مِنْ أَمْرِ دُنْیای وَآخِرَتِی یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
پس روی به جانب قبر امیرمؤمنان(علیه السلام) کن و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، وَالسَّلامُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَینِ مَا بَقِیتُ وَبَقِی اللَّیلُ وَالنَّهارُ، لَا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکما، وَلَا فَرَّقَ اللّهُ بَینِی وَبَینَکما.
نویسنده گوید: پیش از این ذکر شد که دعای صفوان همان دعایی است که به «دعای علَقَمه» مشهور شده و ذکر آن در زیارت روز عاشورا بیاید ان شاء الله.
مفاتیح الجنان : زیارت امام حسین (ع)
آداب زیارت امام حسین (ع)
آدابی که زائر حضرت سید الشّهدا باید آن ها را در راه زیارت و در آن حرم مطهر توجّه و مواظبت کند چند چیز است:
اوّل:
پیش از آن که از خانه بیرون رود، «سه روز» روزه بدارد و روز سوم غسل کند، چنان که امام صادق(علیه السلام) به صفوان دستورالعمل دادند و در ذکر «زیارت هفتم» خواهد آمد.
شیخ محمّد بن مشهدی در مقدمات زیارت «عید قربان و عید غدیر» ذکر فرموده که چون زیارت آن حضرت را اراده کنی، «سه روز» روزه بدار و روز سوم غسل کن و اهل و عیال خود را نزد خود جمع کن و بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْتَوْدِعُک الْیوْمَ نَفْسِی وَأَهْلِی وَمالِی وَوَُلَْدِی وَکلَّ مَنْ کانَ مِنِّی بِسَبِیلٍ، الشَّاهِدَ مِنْهُمْ وَالْغائِبَ. اللّهُمَّ احْفَظْنا بِحِفْظِک بِحِفْظِ الْإِیمَانِ وَاحْفَظْ عَلَینا. اللّهُمَّ اجْعَلْنا فِی حِرْزِک وَلَا تَسْلُبْنا نِعْمَتَک وَلَا تُغَیرْ مَا بِنا مِنْ نِعْمَةٍ وَعافِیةٍ، وَزِدْنا مِنْ فَضْلِک إِنَّا إِلَیک راغِبُونَ.
آنگاه از خانه خود با حال خاکساری و فروتنی بیرون رو و بسیار بگو: «لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ وَ اللّهُ أَکْبَرُ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ» و ثنای خدا را بر زبان جاری کن و بر پیامبر و آلش صلوات فرست و به آرامی و وقار حرکت کن.
روایت شده است: که خداوند از عرق زائر قبر امام حسین(علیه السلام) از هر قطره ای هفتاد هزار فرشته خلق می کند که خدای تعالی را تسبیح می کنند و از خدا آمرزش می خواهند برای او و زائران آن حضرت تا آن که روز قیامت برپا شود.
دوم:
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: که چون به زیارت امام حسین(علیه السلام) بروی، آن حضرت را محزون و غمناک و ژولیده مو و غبارآلوده و گرسنه و تشنه زیارت کن که آن جناب با این احوال شهید شد و حاجات خود را بخواه و از کربلا بازگرد و آن را وطن خود قرار مده.
سوم:
زائر در سفر زیارت آن حضرت توشه خود را از غذاهای لذیذ مانند بریانی و حلواجات قرار ندهد، بلکه خوراکش را نان با شیر یا ماست تهیه ببیند.
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: شنیدم جماعتی به زیارت امام حسین(علیه السلام) می روند و با خود سفره هایی برمی دارند که در آن ها بزغاله های بریان و حلواجات هست، اگر به زیارت قبر پدران یا دوستان خود بروند قطعاً این خوراکی ها را با خود برنمی دارند.
در روایت معتبر دیگری نقل شده است: که امام صادق(علیه السلام) به مفضل بن عمر فرمود: زیارت کنید امام حسین(علیه السلام) را بهتر از آن است که زیارت نکنید و زیارت نکنید بهتر از آن است که زیارت کنید، مفضّل عرضه داشت: پشتم را شکستی! فرمود: و الله اگر به زیارت قبر پدران خود بروید، اندوهگین و غمناک می روید و به زیارت آن حضرت که می روید سفره ها با خود برمی دارید، درحالی که باید ژولیده مو و گردآلود بروید.
نویسنده گوید: پس برای ثروتمندان و تاجران چه اندازه شایسته است که این مسئله را در این سفر توجّه کنند و هرگاه در شهرهایی که تا کربلا بین راه ایشان است، عدّه ای از دوستانشان ایشان را دعوت و میهمان می کنند و در زمان حرکت سفره های آنان را از پختنی های لذیذ و مرغ بریان و سایر غذاها پر می کنند، قبول نپذیرند و بگویند: ما مسافر کربلا هستیم و برای ما تغذیه به این غذاها شایسته نیست.
شیخ کلینی روایت کرده: بعد از شهادت حضرت سید الشّهدا همسر کلبیّه آن حضرت مجلس عزا برپا کرد، گریست و سایر زن ها و خدمتکاران گریستند تا حدی که اشک های آن ها خشک شد، از جایی برای آن مخدّره «جونی» هدیه فرستادند که معنی آن را مرغ قطا گفته اند، این هدیه برای این بود که از خوردن آن در گریستن بر امام حسین(علیه السلام) نیرو بگیرند، چون آن بانوی محترمه آن را دید پرسید چیست؟ گفتند: هدیه ای است که فلانی برای شما فرستاده تا در ماتم امام حسین(علیه السلام) از آن کمک بگیرید، فرمود: «ما که در جشن عروسی نیستیم، ما را چه به این خوراک؟» پس دستور داد تا آن را از خانه بیرون بردند.
چهارم:
از مسائلی که در سفر زیارت امام حسین(علیه السلام) مستحب است، تواضع و فروتنی و خشوع و راه رفتن همانند بنده ذلیل است، پس کسانی که در راه زیارت آن حضرت، بر این مرکب های جدید سوار می شوند، باید خیلی متوجه خود باشند که بر سایر زائران و بندگان خدا که به سختی و مشقّت به کربلا می روند، بزرگی ننمایند و تکبّر نورزند و آنان را به چشم حقارت نبینند.
علما در احوال اصحاب کهف نقل کرده اند: که آن ها از خاصان دقیانوس و به منزله وزرای او بودند، وقتی حق تعالی رحمت خود را شامل حال آن ها فرمود و به فکر خداپرستی و اصلاح کار خود برآمدند، مصلحت خویش را در این دیدند که از مردم کناره گیرند و در غاری پناه گرفته به عبادت حق مشغول شوند، به این خاطر سوار بر اسب ها شده، از شهر بیرون آمدند.
همین که سه میل راه رفتند، تملیخا که یکی از آنان بود گفت: «برادران این راه، راه آخرت است و باید به صورت نداری و مسکنت رفت و فرمانروایی و ریاست دنیا را کنار گذاشت، اکنون از اسب ها پیاده شوید و با پای پیاده به درگاه حق روید، شاید خداوند به شما رحم کند و در کار شما گشایشی نصیب شما فرماید؛ همگی از اسب های خود پیاده شدند و آن افراد محترم و معظّم در آن روز، هفت فرسخ با پای پیاده راه رفتند تا پاهایشان مجروح و خون چکان شد!
پس زائران قبر مطهر امام حسین(علیه السلام) این واقعیت را در نظر داشته باشند و بدانند شخص در این راه هرچه برای خدا فروتنی کند، باعث بالارفتن مقام او خواهد شد، بنابراین اساس در آداب زیارت آن جناب از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: هرکه پیاده به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) برود، حق تعالی برای او به عدد هر گام هزار حسنه می نویسد و هزار گناه را از او محو می کند و برای او هزار درجه در بهشت بلند می فرماید، چون به شطّ فرات رسیدی غسل کن و پایت را برهنه نما و کفش های خود را در دست گیر و راه برو همانند راه رفتن بنده ای خوار.
پنجم:
اگر در بین راه زائر پیاده ای را دید که وامانده و خسته شده و از او کمک خواست، تا تواند در کار او بکوشد و او را به منزل رساند و مبادا که او را سبک شمارد و به او بی اعتنایی کند.
شیخ کلینی به سند معتبر از ابو هارون روایت کرده: من در خدمت امام صادق(علیه السلام) بودم، به جمعیتی که نزد ایشان بودند فرمود: شما را چه شده که ما را خوار می کنید؟ از میان آنان مردی از اهل خراسان برخاست و گفت: پناه می بریم به خدا از این که ما شما را یا چیزی از امر شما را خوار کنیم و آن را کوچک شماریم، فرمود: آری تو خودت یکی از آنانی هستی که سبک شمردی و خوار کردی مرا!
آن مرد گفت: به خدا پناه می برم که من شما را خوار کرده باشم. فرمود: وای بر تو، وقتی که نزدیک به جحفه بودیم، آیا نشنیدی که فلان کس به تو گفت: مرا به اندازه یک میل راه سوار کن، به خدا سوگند من از پیمودن راه خسته شدم، سوگند به خدا تو سر به سوی او بلند نکردی و او را سبک و خوار شمردی و هرکه مؤمنی را خوار نماید ما را خوار کرده و حرمت ما را به تباهی کشیده است!
نویسنده گوید: ما در بخش های گذشته در آداب زیارت، در «ادب نهم» کلامی با روایتی از علی بن یقطین که مناسب با این مقام است ذکر کردیم، به آنجا رجوع کن که در آن روایت موعظه نیکویی است و این ادب که در اینجا ذکر شد، اختصاص به زائران امام حسین(علیه السلام) ندارد، ولی چون این مطلب در راه زیارت آن حضرت بسیار اتفاق می افتد، به این خاطر آن را در اینجا ذکر کردیم.
ششم:
از ثقه جلیل القدر محمّد بن مسلم روایت شده: که به حضرت باقر(علیه السلام) عرض کرد: ما زمانی که به زیارت پدرتان حسین بن علی می رویم، آیا چنین است که در حج خانه خداییم؟ فرمود: آری، عرضه داشت: پس آنچه بر حاجیان لازم است بر ما لازم است؟
فرمود: بر تو لازم است با هرکه رفیق توست نیکو معاشرت کنی و بر تو لازم است که کم سخن بگویی، مگر سخن خیر و بر تو لازم است که بسیار یاد خدا کنی و لازم است که جامه هایت پاکیزه باشد و پیش از آن که وارد حائر شوی غسل کنی و لازم است که با خشوع و نرم و خالص باشی و نماز بسیار بخوانی و بر محمّد و آل محمّد صلوات بسیار فرستی و باید خود را از چیزهایی که سزاوار تو نیست حفظ کنی و دیده ات را از حرام و شبهه بپوشانی و به برادران مؤمن پریشان خود احسان کنی و اگر کسی را ببینی که خرجی اش تمام شده از او دستگیری کرده و خرجی خود را بین او و خود به طور برابر قسمت کنی و تقیه بر تو لازم است که قوام دین تو به آن است و همچنین پرهیز از اموری که خداوند از آن ها نهی فرموده و دشمنی با دیگری و بسیار سوگند خوردن و گفتگوی بی منطق و ستیزی که در آن سوگند باشد ترک کنی؛
چون چنین رفتار کنی به اندازه ثواب حج و عمره برای تو تمام می شود و از سوی کسی که به هزینه کردن مال و دور افتادن از اهل بیتش درخواست ثواب برای او کرده ای، مستوجب می شوی به اینکه به آمرزش گناهان و رحمت و خشنودی خدا به وطن بازگردی.
هفتم:
در روایت ابوحمزه ثمالی(رضوان الله علیه)، از امام صادق(علیه السلام) در باب زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) آمده: چون به نینوا رسیدی بارهای خود را در آنجا بگذار و به خود روغن نزن و به چشم سرمه مکش و گوشت مخور، البته تا زمانی که در آنجا اقامت داری.
هشتم:
غسل نمودن با آب فرات است که روایات در مزیت و برتری آن بسیار وارد شده. در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: هرکه به آب فرات غسل کند و قبر امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند، از گناهان تهی شود، همانند روزی که از مادر متولد شده اگرچه گناهانش از گناهان کبیره بوده باشد.
و روایت شده است: خدمت آن حضرت عرض شد که بسا شود که ما به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) برویم و غسل زیارت به سبب سردی هوا یا غیر آن بر ما دشوار باشد، فرمود: هرکه در فرات غسل کند و امام حسین(علیه السلام) را زیارت نماید، آن قدر از فضیلت برای او نوشته شود که به شماره درنیاید.
از بشیر دهّان روایت شده است: امام صادق(علیه السلام) فرمود: هرکه به زیارت قبر حسین بن علی برود، پس وضو بگیرد و در فرات غسل کند، قدمی بر ندارد و قدمی نگذارد مگر آنکه حق تعالی برای او حجّ و عمره بنویسد؛
در بعضی از روایات آمده: غسل کن از فرات، از جایی که برابر قبر آن حضرت قرار گیرد.
از بعضی روایات استفاده می شود خوب است چون به فرات برسد «صد مرتبه» «اللّهُ أَکْبَرُ» و «صد مرتبه» «لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ» و «صد مرتبه» صلوات بر پیامبر و آل آن حضرت فرستد.
نهم:
چون خواستی وارد حائر مقدّس شوی، از دری که در جانب مشرق قرار دارد وارد شو، چنان که امام صادق(علیه السلام) به یوسف کنّاسی فرمودند.
دهم:
در روایت ابن قولویه آمده: امام صادق(علیه السلام) به مفضل بن عمر فرمود: ای مفضّل چون به قبر امام حسین(علیه السلام) رسیدی، بر در روضه بایست و این کلمات را بخوان که تو را به هر کلمه نصیبی از رحمت الهی خواهد بود:
السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِیسَی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ عَلِی وَصِی رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ الْحَسَنِ الرَّضِی،
السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الشَّهِیدُ الصِّدِّیقُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی الْبارُّ التَّقِی، السَّلامُ عَلَی الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِک وَأَناخَتْ بِرَحْلِک، السَّلامُ عَلَی مَلائِکةِ اللّهِ الْمُحْدِقِینَ بِک، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
سپس به سوی قبر روانه می شوی و به هرگامی که بر می داری یا می گذاری، همانند ثواب کسی را داری که در راه خدا در خون خود دست و پا زده باشد، چون نزدیک قبر رسیدی به قبر دست بمال و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ وَسَمائِهِ.
پس از آن از قبر فاصله گرفته متوجه نماز می شوی و به هر رکعت که نزد آن حضرت می خوانی همانند ثواب کسی را داری که هزار مرتبه حج و عمره انجام داده و هزار بنده آزاد کرده و هزار مرتبه همراه پیامبر مرسل، برای خدا به جهاد برخاسته باشد.
یازدهم:
از ابو سعید مدائنی نقل شده: خدمت امام صادق(علیه السلام) مشرّف شده، پرسیدم: به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) بروم؟ فرمود: آری برو به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) فرزند رسول خدا، نیک ترین نیکان و پاکیزه ترین پاکیزگان و نیکوکارترین نیکوکاران و چون آن حضرت را زیارت کنی، نزد سر آن حضرت «هزار مرتبه» تسبیح امیرمؤمنان و نزد پای آن حضرت «هزار مرتبه» تسبیح حضرت فاطمه را بخوان، پس کنار آن حضرت دو رکعت نماز بخوان و در آن دو رکعت سوره های «یس» و «الرّحمن» را قرائت کن، چون این عمل را انجام دهی ثواب بزرگی برای تو خواهد بود. گفتم: فدایت شوم، تسبیح علی و فاطمه را به من بیاموز، فرمود: باشد ای ابو سعید، تسبیح علی این است:
سُبْحانَ الَّذِی لَاتَنْفَدُ خَزَائِنُهُ! سُبْحانَ الَّذِی لَاتَبِیدُ مَعَالِمُهُ! سُبْحَانَ الَّذِی لَا یفْنی مَا عِنْدَهُ! سُبْحَانَ الَّذِی لَایشْرِک أَحَداً فِی حُکمِهِ! سُبْحانَ الَّذِی لَا اضْمِحْلالَ لِفَخْرِهِ! سُبْحانَ الَّذِی لَاانْقِطاعَ لِمُدَّتِهِ! سُبْحانَ الَّذِی لَاإِلهَ غَیرُهُ.
و تسبیح حضرت فاطمه(سلام الله علیها) چنین است:
سُبْحانَ ذِی الْجَلالِ الْبَاذِخِ الْعَظِیمِ! سُبْحَانَ ذِی الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنِیفِ! سُبْحانَ ذِی الْمُلْک الْفَاخِرِ الْقَدِیمِ! سُبْحَانَ ذِی الْبَهْجَةِ وَالْجَمَالِ! سُبْحانَ مَنْ تَرَدَّی بِالنُّورِ وَالْوَقارِ! سُبْحانَ مَنْ یری أَثَرَ النَّمْلِ فِی الصَّفَا وَوَقْعَ الطَّیرِ فِی الْهَوَاءِ.
دوازدهم:
نماز واجب و مستحب را نزد قبر امام حسین(علیه السلام) بخواند، زیرا نماز نزد آن حضرت مورد قبول است.
سید ابن طاووس فرموده: با تمام وجود بکوش که نماز واجب و مستحب در حائر شریف از تو فوت نشود، همانا روایت شده است: نماز واجب نزد آن حضرت برابر است با حج و نماز مستحب مساوی است با عمره.
نویسنده گوید: ثواب بسیاری برای نماز در حائر شریف در «روایت مفضّل» گذشت؛ در روایت معتبری از امام صادق(علیه السلام) نقل شده: هرکه آن حضرت را زیارت کند و دو رکعت یا چهار رکعت نماز نزد آن حضرت بخواند ثواب حج و عمره برای او نوشته می شود.
آنچه از روایات ظاهر می شود این است که نماز زیارت و غیر آن را در پشت قبر و بالای سر بجا آوردن، هر دو خوب است و اگر بنای خواندن در بالای سر را دارد، عقب تر بایستد که برابر اصل قبر مقدّس نباشد.
در روایت ابو حمزه ثمالی از امام صادق(علیه السلام) آمده که: نزد سر آن حضرت دو رکعت نماز بخوان، در رکعت اول پس از سوره «حَمد» سوره «یس» و در رکعت دوم پس از سوره «حَمد» سوره «الرّحمن» و اگر خواهی پشت قبر این نماز را بخوان؛ و البته در بالای سر بهتر است، چون از این نماز فراغت یافتی، هرچه نماز می خواهی بخوان، ولی از این دو رکعت نماز زیارت، نزد هر قبری که زیارت کنند، نباید غفلت ورزید.
ابن قولویه از امام باقر(علیه السلام) روایت کرده که به شخصی فرمود: ای فلان تو را چه مانع است که هرگاه حاجتی برایت روی دهد، نزد قبر حسین(علیه السلام) بروی و چهار رکعت نماز نزد او بخوانی، آنگاه حاجت خود را از خدا بخواهی؟ به درستی که نماز واجب نزد آن حضرت برابر با حجّ و نماز مستحب مساوی با عمره است.
سیزدهم:
بدان که عمده اعمال در روضه مطهره امام حسین(علیه السلام) دعاست، زیرا اجابت دعا در زیر آن قبّه با رفعت، یکی از اموری است که خدا به جبران شهادت به آن حضرت ارزانی داشته و زائر باید آن را غنیمت دانسته، در التماس و انابه و توبه و عرض حاجات کوتاهی نکند و در طی زیارات آن حضرت دعاهای بسیار با مضامین عالیه وارد شده که اگر بنای اختصار نبود، چند دعایی در اینجا ذکر می کردم؛
و بهتر آن است که زائر آنچه بتواند از دعاهای «صحیفه کامله» بخواند که بهترین دعاها است و ما در پایان این باب بعد از «زیارات جامعه» نقل می کنیم «دعایی را که در همه حرم های شریفه خوانده می شود» [بدان که در ملحقات این کتاب دعایی ذکر می شود که جامع ترین دعاهاست و در روضه های ائمه خوانده می شود، از خواندن آن غفلت ننمایی] و برای اینکه این بخش را خالی نگذارم، این دعای مختصر را که در ضمن یکی از زیارات نقل شده است ذکر می کنم و آن دعا این است که در آن حرم شریف درحالی که دست ها را به جانب آسمان برداشته باشی بگو:
اللّهُمَّ قَدْ تَری مَکانِی، وَتَسْمَعُ کلامِی، وَتَری مَقَامِی وَتَضَرُّعِی وَمَلاذِی بِقَبْرِ حُجَّتِک وَابْنِ نَبِیک، وَقَدْ عَلِمْتَ یا سَیدِی حَوَائِجِی وَلَا یخْفی عَلَیک حالِی، وَقَدْ تَوَجَّهْتُ إِلَیک بِابْنِ رَسُولِک وَحُجَّتِک وَأَمِینِک، وَقَدْ أَتَیتُک مُتَقَرِّباً بِهِ إِلَیک وَ إِلی رَسُولِک فَاجْعَلْنِی بِهِ عِنْدَک وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ، وَأَعْطِنِی بِزِیارَتِی أَمَلِی، وَهَبْ لِی مُنَای، وَتَفَضَّلْ عَلَی بِشَهْوَتِی وَرَغْبَتِی، وَقْضِ لِی حَوائِجِی، وَلَا تَرُدَّنِی خائِباً، وَلَا تَقْطَعْ رَجائِی، وَلَا تُخَیبْ دُعائِی، وَعَرِّفْنِی الْإِجابَةَ فِی جَمِیعِ مَا دَعَوْتُک مِنْ أَمْرِ الدِّینِ وَالدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، وَاجْعَلْنِی مِنْ عِبادِک الَّذِینَ صَرَفْتَ عَنْهُمُ الْبَلایا وَالْأَمْراضَ وَالْفِتَنَ وَالْأَعْراضَ مِنَ الَّذِینَ تُحْییهِمْ فِی عافِیةٍ، وَتُمِیتُهمْ فِی عافِیةٍ، وَتُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ فِی عافِیةٍ، وَتُجِیرُهُمْ مِنَ النَّارِ فِی عافِیةٍ، وَوَفِّقْ لِی بِمَنٍّ مِنْک صَلاحَ مَا أُؤَمِّلُ فِی نَفْسِی وَأَهْلِی وَوَُلَْدِی وَ إِخْوانِی وَمالِی وَجَمِیعِ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَی یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
چهاردهم:
از جمله اعمال در حرم امام حسین(علیه السلام) صلوات فرستادن بر آن حضرت است.
روایت شده: پشت سر، نزد کتف شریف آن حضرت می ایستی و بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام حسین(علیه السلام) صلوات می فرستی.
سید ابن طاووس در کتاب «مصباح الزائرین» در ضمن یکی از زیارات این صلوات را بر آن حضرت نقل کرده است:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَصَلِّ عَلَی الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ، وَأَسِیرِ الْکرُبَاتِ، صَلاةً نَامِیةً زَاکیةً مُبارَکةً یصْعَدُ أَوَّلُها وَلَا ینْفَدُ آخِرُها أَفْضَلَ مَا صَلَّیتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلادِ الْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلِینَ یا رَبَّ الْعَالَمِینَ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْإِمامِ الشَّهِیدِ الْمَقْتُولِ الْمَظْلُومِ الْمَخْذُولِ، وَالسَّیدِ الْقائِدِ، وَالْعابِدِ الزَّاهِدِ، الْوَصِی الْخَلِیفَةِ الْإِمامِ الصِّدِّیقِ الطُّهْرِ الطَّاهِرِ الطَّیبِ الْمُبَارَک، وَالرَّضِی الْمَرْضِی، وَالتَّقِی الْهادِی الْمَهْدِی الزَّاهِدِ الذَّائِدِ الْمُجَاهِدِ الْعالِمِ، إِمامِ الْهُدَی، سِبْطِ الرَّسُولِ وَقُرَّةِ عَینِ الْبَتُولِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ،
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی سَیدِی وَمَوْلای کما عَمِلَ بِطاعَتِک، وَنَهَی عَنْ مَعْصِیتِک، وَبالَغَ فِی رِضْوانِک، وَأَقْبَلَ عَلَی إِیمانِک غَیرَ قابِلٍ فِیک عُذْراً سِرّاً وَعَلانِیةً یدْعُو الْعِبادَ إِلَیک، وَیدُلُّهُمْ عَلَیک، وَقامَ بَینَ یدَیک یهْدِمُ الْجَوْرَ بِالصَّوابِ، وَیحْیی السُّنَّةَ بِالْکتابِ، فَعاشَ فِی رِضْوانِک مَکدُوداً، وَمَضی عَلَی طاعَتِک وَفِی أَوْلِیائِک مَکدُوحاً، وَقَضی إِلَیک مَفْقُوداً، لَمْ یعْصِک فِی لَیلٍ وَلَانَهارٍ، بَلْ جاهَدَ فِیک الْمُنافِقِینَ وَالْکفَّارَ؛
اللّهُمَّ فَاجْزِهِ خَیرَ جَزاءِ الصَّادِقِینَ الْأَبْرارِ، وَضاعِفْ عَلَیهِمُ الْعَذابَ وَ لِقاتِلِیهِ الْعِقابَ، فَقَدْ قاتَلَ کرِیماً، وَقُتِلَ مَظْلُوماً، وَمَضی مَرْحُوماً، یقُولُ: أَنَا ابْنُ رَسُولِ اللّهِ مُحَمَّدٍ وَابْنُ مَنْ زَکی وَعَبَدَ، فَقَتَلُوهُ بِالْعَمْدِ الْمُعْتَمَدِ، قَتَلُوهُ عَلَی الْإِیمَانِ، وَأَطَاعُوا فِی قَتْلِهِ الشَّیطَانَ، وَلَمْ یراقِبُوا فِیهِ الرَّحْمَانَ.
اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی سَیدِی وَمَوْلای صَلاةً تَرْفَعُ بِهَا ذِکرَهُ، وَتُظْهِرُ بِهَا أَمْرَهُ، وَتُعَجِّلُ بِهَا نَصْرَهُ، وَاخْصُصْهُ بِأَ فْضَلِ قِسَمِ الْفَضائِلِ یوْمَ الْقِیامَةِ، وَزِدْهُ شَرَفاً فِی أَعْلَی عِلِّیینَ، وَبَلِّغْهُ أَعْلَی شَرَفِ الْمُکرَّمِینَ، وَارْفَعْهُ مِنْ شَرَفِ رَحْمَتِک فِی شَرَفِ الْمُقَرَّبِینَ فِی الرَّفِیعِ الْأَعْلَی، وَبَلِّغْهُ الْوَسِیلَةَ، وَالْمَنْزِلَةَ الْجَلِیلَةَ، وَالْفَضْلَ وَالْفَضِیلَةَ، وَالْکرامَةَ الْجَزِیلَةَ؛ اللّهُمَّ فَاجْزِهِ عَنَّا أَفْضَلَ مَا جازَیتَ إِماماً عَنْ رَعِیتِهِ وَصَلِّ عَلَی سَیدِی وَمَوْلای کلَّما ذُکرَ وَکلَّما لَمْ یذْکرْ،
یا سَیدِی وَمَوْلای أَدْخِلْنِی فِی حِزْبِک وَزُمْرَتِک، وَ اسْتَوْهِبْنِی مِنْ رَبِّک وَرَبِّی فَإِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ جاهاً وَقَدْراً وَمَنْزِلَةً رَفِیعَةً، إِنْ سَأَلْتَ أُعْطِیتَ، وَ إِنْ شَفَعْتَ شُفِّعْتَ، اللّهَ اللّهَ فِی عَبْدِک وَمَوْلاک لَاتُخَلِّنِی عِنْدَ الشَّدَائِدِ وَالْأَهْوَالِ لِسُوءِ عَمَلِی، وَقَبِیحِ فِعْلِی، وَعَظِیمِ جُرْمِی، فَإِنَّک أَمَلِی وَرَجَائِی وَثِقَتِی وَمُعْتَمَدِی وَوَسِیلَتِی إِلَی اللّهِ رَبِّی وَرَبِّک؛
لَمْ یتَوَسَّلِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَی اللّهِ بِوَسِیلَةٍ هِی أَعْظَمُ حَقّاً، وَلَا أَوْجَبُ حُرْمَةً، وَلَا أَجَلُّ قَدْراً عِنْدَهُ مِنْکمْ أَهْلَ الْبَیتِ لَاخَلَّفَنِی اللّهُ عَنْکمْ بِذُنوُبِی، وَجَمَعَنِی وَ إِیاکمْ فِی جَنَّةِ عَدْنٍ الَّتِی أَعَدَّها لَکمْ وَلِأَوْلِیائِکمْ إِنَّهُ خَیرُ الْغافِرِینَ وَأَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ. اللّهُمَّ أَبْلِغْ سَیدِی وَمَوْلای تَحِیةً کثِیرَةً وَسَلاماً وَارْدُدْ عَلَینا مِنْهُ السَّلامَ إِنَّک جَوادٌ کرِیمٌ، وَصَلِّ عَلَیهِ کلَّما ذُکرَ السَّلامُ وَکلَّما لَمْ یذْکرْ یا رَبَّ الْعالَمِینَ.
نویسنده گوید: ما آن زیارت ها را در «اعمال روز عاشورا» نقل کرده ایم و در پایان این بخش «صلواتی بر حجج طاهره» نقل خواهیم کرد که «صلوات مختصری بر امام حسین» (علیه السلام) نیز در آن گنجانده شده است، خواندن آن را نیز ترک نکن.
پانزدهم:
ازجمله اعمال این روضه منوره، دعای مظلوم برضدّ ظالم است؛ یعنی سزاوار است برای کسی که از ستم ستمکاری مضطرّ شده، این دعا را در آن حرم نورانی بخواند و دعا چنان است که شیخ الطائفه در «مصباح المتهجّد» در «اعمال روز جمعه» ذکر کرده که مستحبّ است دعای مظلوم را نزد قبر ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) بخوانند و آن دعا این است:
اللّهُمَّ إِنِّی أَعْتَزُّ بِدِینِک، وَأکرُمُ بِهِدایتِک، وَفُلانٌ یذِلُّنِی بِشَرِّهِ، وَیهِینُنِی بِأَذِیتِهِ، وَیعِیبُنِی بِوَِلاءِ أَوْلِیائِک، وَیبْهَتُنِی بِدَعْواهُ، وَقَدْ جِئْتُ إِلی مَوْضِعِ الدُّعَاءِ وَضَمَانِک الْإِجَابَةَ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَعْدِنِی عَلَیهِ، السَّاعَةَ السَّاعَةَ.
پس خود را بر روی قبر انداخته و بگوید:
مَوْلای إِمامِی مَظْلُومٌ اسْتَعْدی عَلَی ظَالِمِهِ، النَّصْرَ النَّصْرَ.
آن قدر تکرار کند عبارت «النَّصْرَ» را تا نفس قطع شود.
شانزدهم:
از جمله اعمال در آن حرم دعایی است که ابن فهد (قدّس سرّه) در کتاب «عدّة الداعی» از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده است: که حضرت فرمودند: هرکه حاجتی به درگاه خدا برای او باشد، نزد سر امام حسین(علیه السلام) بایستد و بگوید:
یا أَبا عَبْدِ اللّهِ، أَشْهَدُ أَنَّک تَشْهَدُ مَقَامِی، وَتَسْمَعُ کلامِی، وَأَنَّک حَی عِنْدَ رَبِّک تُرْزَقُ، فَاسْأَلْ رَبَّک وَرَبِّی فِی قَضَاءِ حَوَائِجِی.
ان شاء الله تعالی حاجت او برآورده می شود.
هفدهم:
از جمله اعمال دو رکعت نماز، در آن حرم مطهّر نزد سر مقدّس با سوره «الرّحمن» و سوره «تبارک» است. سید ابن طاووس روایت کرده: هرکه این نماز را بخواند، خداوند عطابخش برای او «بیست وپنج» حجّ پذیرفته و نیکو که با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) انجام داده باشد می نویسد.
هیجدهم:
از جمله اعمال در آن بارگاه بلند مرتبه، استخاره است؛ علاّمه مجلسی روش آن را ذکر کرده و اصل روایت به سند صحیح از امام صادق(علیه السلام) در کتاب «قرب الإسناد» حمیری است که هرکسی در امری از امور درحالی که نزد حضرت امام حسین(علیه السلام) بایستد و از خدای عالمیان «صد مرتبه» طلب خیر کند و بگوید: «الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لَا إِلهَ إِلّا اللّهُ وَ سُبْحانَ اللّهِ» و خدا را به عظمت یاد کند و حمد و ثنای حضرتش را بگوید، چنان که سزاوار شأن حق است، البته حق تعالی آنچه در آن امر خیر اوست به او می نمایاند و برای او پیش می آورد و موافق روایات دیگر، به این صورت طلب خیر کند که «صد مرتبه» بگوید: «أسْتَخیرُ اللّه بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فِی عَافِیَةٍ؛ خیر می خواهم از خداوند به رحمتش خیرخواهی در عافیت».
نوزدهم:
شیخ اجل کامل ابوالقاسم جعفر بن قولویه قمی از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده: هرگاه حضرت ابوعبدالله را زیارت نمودید، پای بند سکوت باشید مگر از گفتن سخن خیر، به درستی که فرشتگان شب و روز، از گروه پاسداران نزد فرشتگانی که در حایرند حاضر می شوند و با ایشان مصافحه می کنند و فرشتگانی که در حایرند از شدّت گریستن پاسخ ایشان را نمی دهند و پیوسته مشغول گریه و زاری اند، مگر هنگام گذشتن خورشید از لحظۀ ظهر و وقت برآمدن سپیده که در این دو موقعیت ساکت می شوند؛ پس ملائکه پاسدار منتظر می مانند تا ظهر شود و سپیده آشکار گردد، در این دو وقت با ایشان سخن می گویند و ایشان از چیزهایی از امر آسمان از آن ها می پرسند، ولی در بین این دو وقت فرشتگان حائر سخن نمی گویند و از دعا و گریستن آرام نمی گیرند؛
و نیز از آن حضرت روایت کرده اند: که حق تعالی تنها برای قبر امام حسین(علیه السلام) چهار هزار فرشته را ژولیده مو و گردآلود گماشته و به شکل اصحاب مصیبت از طلوع صبح تا ظهر بر آن حضرت گریه می کنند و احادیث به این مضمون بسیار است و از این روایات ظاهر می شود که گریستن بر آن حضرت در آن حرم مطهّر محبوب و بلکه شایسته است که از اعمال آن بارگاه مبارک که «بیت الاحزان» شیعیان است شمرده شود؛
و از حدیثی که از امام صادق(علیه السلام) است و به وسیله صفوان روایت شده استفاده می شود که زاری فرشتگان در درگاه خدا، در لعنت کردن بر قاتلان امیرمؤمنان و بر قاتلان امام حسین(علیه السلام) و نوحه نمودن پریان بر آنان و گریه کردن ملائکه که گرداگرد ضریح امام حسین(علیه السلام) اند و بسیاری اندوه ایشان، به اندازه ای است که اگر کسی آن ها را بشنود، خوردن و آشامیدن و خواب بر او گوارا نخواهد بود.
در حدیث عبدالله بن حمّاد بصری است که امام صادق(علیه السلام) به او فرمود: به من خبر رسیده که گروهی از اطراف کوفه و مردمانی غیر ایشان و زنانی که برای آن حضرت نوحه گری می کنند، کنار قبر امام حسین(علیه السلام) می آیند و این کار در نیمه ماه شعبان است، پس بعضی قرائت می نمایند و گروهی داستان می خوانند (یعنی کیفیت شهادت و سایر مصائب را ذکر می کنند) و عدّه ای نوحه گری دارند و بعضی مرثیه می خوانند؛
گفتم: آری فدایت شوم، بخشی از آنچه را بیان فرمودی، من مشاهده کرده ام.
امام فرمود: خدا را سپاس که در میان مردم کسانی را قرار داد که نزد ما می آیند و ما را ثنا و ستایش می کنند و برای ما مرثیه می خوانند و قرار داد دشمن ما را، کسانی که به شیعیان ما طعنه می زنند، از خویشان ما یا از غیر ایشان و آنان را تهدید می کنند و کارشان را زشت می شمارند؛
و در ابتدای همین حدیث آمده: هرکه به زیارت او می رود می گرید و هرکه نمی رود، بر مصیبت او اندوهناک می باشد و هرکه او را به یاد می آورد، دلش می سوزد و نیز هرکه نظر می اندازد ترحم می کند، به سوی قبر پسرش که در پایین پای او قرار دارد، در بیابانی که خویشی و دوستی نزد او نیست و حق او را غصب کردند و جمعی از کافران و مرتدان از دین اجتماع کردند و به یکدیگر کمک دادند تا او را کشتند و دفن نکرده در بیابان رها کردند و او را از آب فراتی که حیوانات می خوردند منع کردند و حق رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و سفارش موکّدی که درباره حسین و اهل بیتش کرده بود تباه نمودند!
و نیز ابن قولویه از حارث اَعور روایت کرده: امیرمؤمنان فرمود: پدر و مادرم فدای حسین، آن شهید در پشت کوفه، سوگند به خدا گویا می بینم جانوران وحشی را، از هر نوعی که گردن ها را به سوی قبر او کشیده اند و بر او شب تا به صبح می گریند، پس حالا که چنین بوده، مبادا شما جفا کنید؛ و اخبار در این باب بسیار است.
بیستم:
سید ابن طاووس فرموده: بر زائر مستحب است هروقت از زیارت آن حضرت فارغ شود و بخواهد از روضه مقدسه بیرون رود، خود را به ضریح بچسباند و آن را ببوسد و بگوید:
السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای، السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا صَِفْوَةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا خَالِصَةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا قَتِیلَ الظَّماءِ، السَّلامُ عَلَیک یا غَرِیبَ الْغُرَباءِ، السَّلامُ عَلَیک سَلامَ مُوَدِّعٍ لَاسَئِمٍ وَلَا قَالٍ، فَإِنْ أَمْضِ فَلا عَنْ مَلالَةٍ، وَ إِنْ أُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِما وَعَدَ اللّهُ الصَّابِرِینَ، لَاجَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِک، وَرَزَقَنِی اللّهُ الْعَوْدَ إِلی مَشْهَدِک، وَالْمَقامَ بِفِنائِک، وَالْقِیامَ فِی حَرَمِک، وَ إِیاهُ أَسْأَلُ أَنْ یسْعِدَنِی بِکمْ، وَیجْعَلَنِی مَعَکمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت اول امام حسین (ع)
زیارت مطلقه [که مقید به وقتی نیست و در همه اوقات می توان آن را خواند] بسیار است و ما در این فصل به ذکر چند زیارت از آن زیارت ها قناعت می کنیم:
شیخ کلینی در کتاب «کافی» به سند خود، از حسین بن ثویر روایت کرده که گفت: من و یونس بن ظبیان و مفضّل بن عمر و ابو سلمه سرّاج، در محضر حضرت ابی عبدالله جعفر بن محمّد(علیه السلام) نشسته بودیم؛ در میان ما، سخنگو یونس بود که از نظر سن از همه ما بزرگ تر بود، پس به حضرت عرضه داشت: فدایت شوم من در مجلس این قوم، یعنی اولاد عباس بن عبدالمطلب، حاضر می شوم، پس چه بگویم؟
فرمود: هرگاه حاضر شدی و ما را به یاد آوردی بگو: «اللَّهُمَّ أرِنَا الرَّخاءَ وَالسُّرُورَ؛ خدایا آسایش و شادی را به ما نشان بده» که آنچه از ثواب و بازگشت به وطن خواهی در هنگام بازگشت، به دریافتش نائل گردی.
گفتم: فدایت شوم بسیار می شود که امام حسین(علیه السلام) را یاد می کنم، آن وقت چه بگویم؟ فرمود: «سه مرتبه» بگو: «صَلَّی اللّه عَلَیْکَ یَا أبَا عَبْدِاللّه» سلام به آن حضرت از نزدیک و دور می رسد، آنگاه حضرت فرمود: زمانی که حضرت ابوعبدالله الحسین شهید شد، بر آن حضرت آسمان های هفتگانه و هفت زمین و آنچه در آن ها و ما بین آن هاست گریست و هرکه در بهشت و دوزخ است از آفریدگان پروردگارمان و آنچه دیده می شود و دیده نمی شود، همه بر ابوعبدالله الحسین(علیه السلام) گریستند مگر سه چیز.
گفتم: فدایت شوم آن سه چیز کدام اند؟ فرمودند: بصره و دمشق و آل عثمان بر آن حضرت گریه نکردند.
[بصره و دمشق روزگار امویان و عباسیان که در سلطه فرهنگ شیاطینی آنان بودند و این روایت شامل همه وقت نیست. مترجم]
گفتم: فدایت شوم، می خواهم به زیارت آن حضرت بروم، چه بگویم و چه کاری انجام دهم؟ فرمود: چون به زیارت آن حضرت روی، در کنار فرات غسل کن و جامه های پاک خود را بپوش، آنگاه با پای برهنه روانه شو، به درستی که تو در حرمی هستی از حرم های خدا و حرم رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و در وقت رفتن بسیار بگو: «اللّهُ أَکْبَرُ و لاإِلهَ إِلّا اللّهُ و سُبْحانَ اللّهِ»؛ هم چنین هر ذکری که دربردارندۀ تمجید و تعظیم حق تعالی باشد و بر محمّد و اهل بیت او صلوات فرست تا به درگاه حائر برسی، پس بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، الَسَّلامُ عَلَیکمْ یا مَلائِکةَ اللّهِ وَزُوَّارَ قَبْرِ ابْنِ نَبِی اللّهِ.
سپس ده گام بردار، آنگاه بایست و «سی مرتبه» بگو: «اللّهُ أَکْبَرُ»، به دنبال آن از پیش رو به جانب قبر برو و روی خود را با روی آن حضرت مقابل کن (یعنی پشت به قبله و روبروی آن جناب بایست) و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا قَتِیلَ اللّهِ وَابْنَ قَتِیلِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ثَارَ اللّهِ وَابْنَ ثَارِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وِتْرَ اللّهِ الْمَوْتُورَ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، أَشْهَدُ أَنَّ دَمَک سَکنَ فِی الْخُلْدِ، وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ أَظِلَّةُ الْعَرْشِ، وَبَکی لَهُ جَمِیعُ الْخَلائِقِ، وَبَکتْ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرَضُونَ السَّبْعُ وَمَا فِیهِنَّ وَمَا بَینَهُنَّ، وَمَنْ یتَقَلَّبُ فِی الْجَنَّةِ وَالنَّارِ مِنْ خَلْقِ رَبِّنا، وَمَا یری وَمَا لَایری، أَشْهَدُ أَنَّک حُجَّةُ اللّهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک قَتِیلُ اللّهِ وَابْنُ قَتِیلِهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک ثارُ اللّهِ وَابْنُ ثارِهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک وِتْرُ اللّهِ الْمَوْتُورُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ وَنَصَحْتَ وَوَفَیتَ وَأَوْفَیتَ، وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ، وَمَضَیتَ لِلَّذِی کنْتَ عَلَیهِ شَهِیداً وَمُسْتَشْهِداً وَشاهِداً وَمَشْهُوداً؛
أَنَا عَبْدُاللّهِ وَمَوْلاک وَفِی طاعَتِک وَالْوافِدُ إِلَیک أَلْتَمِسُ کمالَ الْمَنْزِلَةِ عِنْدَ اللّهِ، وَثَباتَ الْقَدَمِ فِی الْهِجْرَةِ إِلَیک، وَالسَّبِیلَ الَّذِی لَایخْتَلَِجُ دُونَک مِنَ الدُّخُولِ فِی کفالَتِک الَّتِی أُمِرْتَ بِها مَنْ أَرادَ اللّهَ بَدَأ بِکمْ، بِکمْ یبَینُ اللّهُ الْکذِبَ، وَبِکمْ یبَاعِدُ اللّهُ الزَّمَانَ الْکلِبَ، وَبِکمْ فَتَحَ اللّهُ، وَبِکمْ یخْتِمُ اللّهُ، وَبِکمْ یمْحُو مَا یشاءُ وَیثْبِتُ، وَبِکمْ یفُک الذُّلَّ مِنْ رِقابِنا، وَبِکمْ یدْرِک اللّهُ تِرَةَ کلِّ مُؤْمِنٍ یطْلَبُ بِها، وَبِکمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ أَشْجارَها، وَبِکمْ تُخْرِجُ الْأَرْضُ ثِمارَها، وَبِکمْ تُنْزِلُ السَّماءُ قَطْرَها وَرِزْقَها؛
وَبِکمْ یکشِفُ اللّهُ الْکرْبَ، وَبِکمْ ینَزِّلُ اللّهُ الْغَیثَ، وَبِکمْ تُسَبِّحُ الْأَرْضُ الَّتِی تَحْمِلُ أَبْدانَکمْ وَتَسْتَقِرُّ جِبَالُها عَنْ مَراسِیها، إِرادَةُ الرَّبِّ فِی مَقادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیکمْ وَتَصْدُرُ مِنْ بُیوتِکمْ وَالصَّادِرُ عَمَّا فُصِّلَ مِنْ أَحْکامِ الْعِبادِ، لُعِنَتْ أُمَّةٌ قَتَلَتْکمْ، وَأُمَّةٌ خالَفَتْکمْ، وَأُمَّةٌ جَحَدَتْ وِلایتَکمْ، وَأُمَّةٌ ظَاهَرَتْ عَلَیکمْ، وَأُمَّةٌ شَهِدَتْ وَلَمْ تُسْتَشْهَدْ، الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی جَعَلَ النَّارَ مَأْوَاهُمْ، وَبِئْسَ وِرْدُ الْوَارِدِینَ، وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.
سپس «سه مرتبه» بگو:
وَ صَلَّی اللّهُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِ اللّهِ.
بعد «سه مرتبه» بگو:
أَنَا إِلَی اللّهِ مِمَّنْ خالَفَک بَرِیءٌ.
پس از آن به نزد قبر فرزند آن حضرت، علی بن الحسین(علیه السلام) که پائین پای پدر مدفون است برو و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ خَدِیجَةَ وَفاطِمَةَ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک، صَلَّی اللّهُ عَلَیک، صَلَّی اللّهُ عَلَیک، لَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک.
این لعن را «سه مرتبه» می گویی و نیز «سه مرتبه» می گویی:
إِنّا إِلَی اللّهِ مِنْهُمْ بَرِیءٌ.
آنگاه برمی خیزی و به دست خود به جانب شهدا(رضی اللّه عنهم) اشاره می کنی و می گویی:
السَّلامُ عَلَیکمْ، السَّلامُ عَلَیکمْ، السَّلامُ عَلَیکمْ، فُزْتُمْ وَاللّهِ، فُزْتُمْ وَاللّهِ، فُزْتُمْ وَاللّهِ، فَلَیتَ أَنِّی مَعَکمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً.
پس برمی گردی و قبر ابوعبدالله(علیه السلام) را برابر خود قرار می دهی، یعنی پشت قبر مطهّر می ایستی و «شش رکعت» نماز می خوانی، چون این کار را انجام دادی زیارتت تمام شده، اگر خواستی برگردی برگرد.
نویسنده گوید: شیخ طوسی در «تهذیب» و صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه» نیز این زیارت را نقل کرده اند و شیخ صدوق فرموده: من در کتاب «مزار و مقتل» انواعی از زیارات را نقل کردم و برای کتاب «من لایحضره الفقیه» این زیارت را انتخاب کردم، زیرا به اعتبار سند، صحیح ترین زیارت نزد من است و همین زیارت شریف ما را بس و کامل است.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت دوم امام حسین (ع)
شیخ کلینی از امام علی النقی(علیه السلام) روایت کرده که آن حضرت فرمود: نزد امام حسین(علیه السلام) بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ وَشَاهِدَهُ عَلی خَلْقِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ عَلِی الْمُرْتَضی، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ حَتّی أَتَاک الْیقِینُ، فَصَلَّی اللّهُ عَلَیک حَیاً وَ مَیتاً.
آنگاه گونه راست صورت را بر قبر بگذار و بگو:
أَشْهَدُ أَنَّک عَلَی بَینَةٍ مِنْ رَبِّک، جِئْتُ مُقِرّاً بِالذُّنُوبِ لِتَشْفَعَ لِی عِنْدَ رَبِّک یابْنَ رَسُولِ اللّهِ.
پس یک یک امامان را به نام هایشان یاد کن و بگو:
أَشْهَدُ أَنَّکمْ حُجَجُ اللّهِ.
آنگاه بگو:
اکتُبْ لِی عِنْدَک مِیثاقاً وَعَهْداً إِنِّی أَتَیتُک مُجَدِّداً الْمِیثاقَ فَاشْهَدْ لِی عِنْدَ رَبِّک إِنَّک أَنْتَ الشَّاهِدُ.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت سوم امام حسین (ع)
زیارت کوتاهی است که سید ابن طاووس، در کتاب «مزار» نقل کرده و در آن مزیت بسیاری آمده است؛ فرمود [با حذف اسناد روایت]: از جابر جعفی، از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که به جابر فرمود: بین شما و قبر حسین(علیه السلام) چه اندازه مسافت است؟ عرضه داشتم: یک روز و پاره ای از روز، فرمود: آن حضرت را زیارت می کنی؟ گفتم: آری، فرمود: آیا تو را خشنود نکنم، آیا تو را به ثواب ایشان مژده ندهم؟ گفتم: آری فدایت شوم.
فرمود: مردی از شما، چون برای زیارت او مهیا شود، اهل آسمان یکدیگر را مژده دهند و چون از منزلش، سوار یا پیاده بیرون رود، حق تعالی هزار فرشته از فرشتگان را بر او بگمارد که بر او صلوات فرستند تا به قبر امام حسین(علیه السلام) برسد.
آنگاه امام صادق فرمود: چون به سوی قبر حسین(علیه السلام) آمدی، بر درگاه روضه بایست و این کلمات را بگو که برای تو به تلافی هر کلمه از آن، بهره ای از رحمت الهی خواهد بود. عرضه داشتم: فدایت شوم آن کلمات کدام است؟ فرمود: بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ آدَمَ صَِفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِیسی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ سَیدِ رُسُلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَلِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَخَیرِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ الْحَسَنِ الرَّضِی الطَّاهِرِ الرَّاضِی الْمَرْضِی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الْأَکبَرُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِک وَأَناخَتْ بِرَحْلِک، السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی الْمَلائِکةِ الْحَافِّینَ بِک، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ الْمُلْحِدِینَ، وَعَبَدْتَ اللّهَ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
آنگاه به سوی قبر مطهر می روی و برای تو به هر قدمی که برداری و بگذاری، ثواب کسی که در راه خدا کشته شده و در خون خود غلطیده خواهد بود. چون به قبر رسیدی، دست خود را به قبر بمال و بگو: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ؛ سلام بر تو ای حجت خدا در زمین». سپس برای خواندن نماز برو، به هر رکعتی که نزد آن حضرت بخوانی، برای تو همانند ثواب کسی که هزار حج و عمره بجا آورده و هزار بنده آزاد کرده خواهد بود و همانند کسی که هزار صحنه با پیامبر مرسلی ایستاده باشد پاداش می گیری. .. تا پایان روایت؛ این روایت با تفاوت اندکی با روایت مفضّل بن عمر، در«آداب زیارت امام حسین»(علیه السلام) گذشت.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت چهارم امام حسین (ع)
از معاویه بن عمّار روایت شده: خدمت امام صادق(علیه السلام) گفتم: چون به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) بروم چه بگویم؟ فرمود: بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، رَحِمَک اللّهُ یا أَبا عَبْدِاللّهِ، لَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ شَرِک فِی دَمِک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِک فَرَضِی بِهِ، أَنَا إِلَی اللّهِ مِنْ ذلِک بَرِیءٌ.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت پنجم امام حسین (ع)
به سند معتبر روایت شده: حضرت موسی بن جعفر به ابراهیم بن ابی البلاد فرمود: هنگامی که به زیارت امام حسین(علیه السلام) می روی چه می گویی؟ گفت: می گویم:
السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَدَعَوْتَ إِلی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَأَشْهَدُ أَنَّ الَّذِینَ سَفَکوا دَمَک وَاسْتَحَلُّوا حُرْمَتَک مَلْعُونُونَ مُعَذَّبُونَ عَلَی لِسانِ داوُدَ وَعِیسَی ابْنِ مَرْیمَ ذلِک بِما عَصَوْا وَکانُوا یعْتَدُونَ.
حضرت فرمود: آری چنین است.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت ششم امام حسین (ع)
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: به عمار ساباطی فرمود: چون به قبر امام حسین(علیه السلام) برسی بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ رِضَاهُ مِنْ رِضَی الرَّحْمَانِ وَسَخَطُهُ مِنْ سَخَطِ الرَّحْمَانِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِینَ اللّهِ، وَحُجَّةَ اللّهِ، وَبابَ اللّهِ، وَالدَّلِیلَ عَلَی اللّهِ، وَالدَّاعِی إِلَی اللّهِ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ حَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَأَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَدَعَوْتَ إِلَی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک وَمَنْ قُتِلَ مَعَک شُهَداءُ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّکمْ تُرْزَقُونَ، وَأَشْهَدُ أَنَّ قاتِلَک فِی النَّارِ، أَدِینُ اللّهَ بِالْبَراءَةِ مِمَّنْ قَتَلَک، وَمِمَّنْ قاتَلَک وَشایعَ عَلَیک وَمِمَّنْ جَمَعَ عَلَیک، وَ مِمَّنْ سَمِعَ صَوْتَک وَلَمْ یعِنْک، یا لَیتَنِی کنْتُ مَعَکمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً.
نویسنده گوید: این سه زیارت [«چهارم» و «پنجم» و «ششم»] از کتاب «مزار» ابن قولویه منقول است.
مفاتیح الجنان : زیارات مخصوصه امام حسین (ع)
زیارت امام حسین (ع)در اول رجب و نیمه آن و نیمه شعبان
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: هرکه در روز اول ماه رجب امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند، البته حق تعالی او را بیامرزد.
از ابن ابی نصر روایت شده است: که از حضرت رضا(علیه السلام) پرسید، در کدام وقت بهتر است امام حسین(علیه السلام) را زیارت کنیم؟ ایشان فرمود: در نیمه رجب و نیمه شعبان.
شیخ مفید و سید ابن طاووس گفته اند: این زیارت که ذکر می شود، برای روز اول رجب و شب نیمه شعبان است، ولی شهید، شب اول رجب و شب و روز نیمه رجب و روز نیمه شعبان را بر آن افزوده است. پس بنا به فرموده شهید، این زیارت برای شش وقت است.
کیفیت این زیارت چنین است:
هرگاه در این اوقات خواستی ابو عبدالله الحسین(علیه السلام) را زیارت کنی، غسل کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و بر در بارگاه آن حضرت به طرف قبله بایست و سلام کن به جناب رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و به امیرمؤمنان و به حضرت فاطمه و به امام حسن و امام حسین و به دیگر امامان، پس از این در اذن دخول «زیارت عرفه»، کیفیت سلام کردن بر این بزرگواران خواهد آمد. سپس وارد شو و نزد ضریح مقدّس بایست و صد مرتبه بگو: «اللّهُ أَکْبَرُ» آنگاه بخوان:
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ خاتَمِ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ سَیدِ الْمُرْسَلِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا حُسَینَ بْنَ عَلِی، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ فاطِمَةَ سَیدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ وَابْنَ وَلِیهِ، السَّلامُ عَلَیک یا صَفِی اللّهِ وَابْنَ صَفِیهِ، السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا حَبِیبَ اللّهِ وَابْنَ حَبِیبِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا سَفِیرَ اللّهِ وَابْنَ سَفِیرِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا خازِنَ الْکتابِ الْمَسْطُورِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِینَ الرَّحْمنِ، السَّلامُ عَلَیک یا شَرِیک الْقُرْآنِ؛
السَّلامُ عَلَیک یا عَمُودَ الدِّینِ، السَّلامُ عَلَیک یا بابَ حِکمَةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا بابَ حِطَّةٍ الَّذِی مَنْ دَخَلَهُ کانَ مِنَ الْآمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا عَیبَةَ عِلْمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَوْضِعَ سِرِّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِک وَ أَناخَتْ بِرَحْلِک، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی وَنَفْسِی یا أَبا عَبْدِ اللّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الْمُصِیبَةُ وَجَلَّتِ الرَّزِیةُ بِک عَلَینا وَعَلَی جَمِیعِ أَهْلِ الْإِسْلامِ، فَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیکمْ أَهْلَ الْبَیتِ، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً دَفَعَتْکمْ عَنْ مَقامِکمْ، وَأَزالَتْکمْ عَنْ مَراتِبِکمُ الَّتِی رَتَّبَکمُ اللّهُ فِیها؛
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی وَنَفْسِی یا أَبا عَبْدِ اللّهِ، أَشْهَدُ لَقَدِ اقْشَعَرَّتْ لِدِمائِکمْ أَظِلَّةُ الْعَرْشِ مَعَ أَظِلَّةِ الْخَلائِقِ، وَ بَکتْکمُ السَّماءُ وَالْأَرْضُ وَسُکانُ الْجِنانِ وَالْبَرِّ وَالْبَحْرِ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک عَدَدَ مَا فِی عِلْمِ اللّهِ، لَبَّیک داعِی اللّهِ، إِنْ کانَ لَمْ یجِبْک بَدَنِی عِنْدَ اسْتِغاثَتِک وَ لِسانِی عِنْدَ اسْتِنْصارِک، فَقَدْ أَجابَک قَلْبِی وَسَمْعِی وَبَصَرِی، «سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً» أَشْهَدُ أَنَّک طُهْرٌ طاهِرٌ مُطَهَّرٌ مِنْ طُهْرٍ طاهِرٍ مُطَهَّرٍ، طَهُرْتَ وَطَهُرَتْ بِک الْبِلادُ، وَطَهُرَتْ أَرْضٌ أَنْتَ بِها وَطَهُرَ حَرَمُک. أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَمَرْتَ بِالْقِسْطِ وَالْعَدْلِ وَدَعَوْتَ إِلَیهِما، وَأَنَّک صادِقٌ صِدِّیقٌ صَدَقْتَ فِیما دَعَوْتَ إِلَیهِ وَأَنَّک ثارُ اللّهِ فِی الْأَرْضِ؛
وَأَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللّهِ، وَعَنْ جَدِّک رَسُولِ اللّهِ، وَعَنْ أَبِیک أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَعَنْ أَخِیک الْحَسَنِ، وَنَصَحْتَ وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ، وَعَبَدْتَهُ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، فَجَزاک اللّهُ خَیرَ جَزاءِ السَّابِقِینَ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَیک وَسَلَّمَ تَسْلِیماً. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَصَلِّ عَلَی الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ، الشَّهِیدِ الرَّشِیدِ، قَتِیلِ الْعَبَراتِ، وَأَسِیرِ الْکرُباتِ، صَلاةً نامِیةً زاکیةً مُبارَکةً یصْعَدُ أَوَّلُها وَلَا ینْفَدُ آخِرُها أَفْضَلَ مَا صَلَّیتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلادِ أَنْبِیائِک الْمُرْسَلِینَ، یا إِلهَ الْعالَمِینَ.
آنگاه قبر مطهّر را ببوس و طرف راست صورت خود را بر قبر بگذار و پس از آن طرف چپ را، سپس دور قبر بگرد و چهار جانب قبر را ببوس؛ شیخ مفید فرموده است: آنگاه به سوی قبر علی بن الحسین(علیه السلام) برو و نزد قبر آن جانب بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الطَّیبُ الزَّکی الْحَبِیبُ الْمُقَرَّبُ وَابْنَ رَیحانَةِ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک مِنْ شَهِیدٍ مُحْتَسِبٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، مَا أَکرَمَ مَقامَک وَأَشْرَفَ مُنْقَلَبَک، أَشْهَدُ لَقَدْ شَکرَ اللّهُ سَعْیک، وَأَجْزَلَ ثَوابَک، وَأَلْحَقَک بِالذِّرْوَةِ الْعالِیةِ حَیثُ الشَّرَفُ کلُّ الشَّرَفِ وَفِی الْغُرَفِ السَّامِیةِ کمَا مَنَّ عَلَیک مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَک مِنْ أَهْلِ الْبَیتِ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَهُمْ تَطْهِیراً، صَلَواتُ اللّهِ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ وَرِضْوانُهُ، فَاشْفَعْ أَیهَا السَّیدُ الطَّاهِرُ إِلی رَبِّک فِی حَطِّ الْأَثْقالِ عَنْ ظَهْرِی وَتَخْفِیفِها عَنِّی، وَارْحَمْ ذُلِّی وَخُضُوعِی لَک وَ لِلسَّیدِ أَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیکما.
پس خود را به قبر بچسبان و بگو:
زادَ اللّهُ فِی شَرَفِکمْ فِی الْآخِرَةِ کمَا شَرَّفَکمْ فِی الدُّنْیا، وَأَسْعَدَکمْ کما أَسْعَدَ بِکمْ، وَأَشْهَدُ أَنَّکمْ أَعْلامُ الدِّینِ، وَنُجُومُ الْعالَمِینَ، وَالسَّلامُ عَلَیکمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
سپس به جانب شهدا رو کن و بگو:
السَّلامُ عَلَیکمْ یا أَنْصارَ اللّهِ، وَأَنْصارَ رَسُولِهِ، وَأَنْصارَ عَلِی بْنِ أَبِی طالِبٍ، وَأَنْصارَ فاطِمَةَ، وَأَنْصارَ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، وَأَنْصارَ الْإِسْلامِ، أَشْهَدُ أَنَّکمْ لَقَدْ نَصَحْتُمْ لِلّهِ وَجاهَدْتُمْ فِی سَبِیلِهِ فَجَزاکمُ اللّهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ أَفْضَلَ الْجَزاءِ، فُزْتُمْ وَاللّهِ فَوْزاً عَظِیماً، یا لَیتَنِی کنْتُ مَعَکمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً، أَشْهَدُ أَنَّکمْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّکمْ تُرْزَقُونَ، أَشْهَدُ أَنَّکمُ الشُّهَداءُ وَالسُّعَداءُ وَأَنَّکمُ الْفائِزُونَ فِی دَرَجاتِ الْعُلی، وَالسَّلامُ عَلَیکمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
پس از آن بازگرد و نزدیک سر مبارک آن حضرت بیا و نماز زیارت بخوان و برای خود و پدر و مادر و برادران مؤمن دعا کن.
بدان که سید ابن طاووس برای حضرت علی اکبر و دیگر شهدا (قدّس الله ارواحهم) زیارتی مشتمل بر اسامی آنان روایت کرده که ما به خاطر درنظر گرفتن مختصر شدن این بخش و رایج بودن و شهرت آن زیارت، از بیانش خودداری کردیم.
مفاتیح الجنان : زیارات مخصوصه امام حسین (ع)
زیارت امام حسین (ع) در نیمه شعبان
بدان که احادیث بسیاری در مزیت و برتری زیارت آن حضرت، در نیمه شعبان وارد شده که در این باب کافی است تنها به برخی از آن ها اشاره شود.
از جمله به چندین سند معتبر از حضرت زین العابدین(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) روایت شده: هرکه می خواهد صدوبیست وچهار هزار پیامبر با او مصافحه کنند، باید قبر ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) را در نیمه شعبان زیارت کند، به درستی که فرشتگان و ارواح پیامبران اجازه می گیرند و به زیارت آن حضرت می آیند، پس خوشا به حال آنکه مصافحه کند با ایشان و ایشان مصافحه کنند با او و با آنان اند پنج پیامبر اولوالعزم: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمّد(صلی الله علیه وآله و علیهم اجمعین). راوی گفت: پرسیدم، برای چه آنان را اولوالعزم می نامند؟ فرمود: به خاطر اینکه ایشان به مشرق و مغرب و جنّ و انس مبعوث شده اند؛
و اما الفاظ زیارت، پس به دو صورت روایت شده، یکی همان زیارت که برای «اوّل رجب» روایت شده بود و دیگر زیارتی است که شیخ کفعمی در کتاب «بلد الامین» از امام صادق(علیه السلام) آورده و آن زیارت چنین است: نزد قبر آن حضرت می ایستی و می گویی:
الْحَمْدُلِلّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ، وَالسَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْعَبْدُالصَّالِحُ الزَّکی، أُودِعُک شَهادَةً مِنِّی لَک تُقَرِّبُنِی إِلَیک فِی یوْمِ شَفاعَتِک، أَشْهَدُ أَنَّک قُتِلْتَ وَلَمْ تَمُتْ بَلْ بِرَجاءِ حَیاتِک حَییتْ قُلُوبُ شِیعَتِک، وَبِضیاءِ نُورِک اهْتَدَی الطَّالِبُونَ إِلَیک، وَأَشْهَدُ أَنَّک نُورُاللّهِ الَّذِی لَمْ یطْفَأْ وَلَایطْفَأُ أَبَداً، وَأَنَّک وَجْهُ اللّهِ الَّذِی لَمْ یهْلِک وَلَایهْلَک أَبَداً، وَأَشْهَدُ أَنَّ هذِهِ التُّرْبَةَ تُرْبَتُک، وَهذَاالْحَرَمَ حَرَمُک، وَهذَاالْمَصْرَعَ مَصْرَعُ بَدَنِک، لَاذَلِیلَ وَاللّه مُعِزُّک، وَلَامَغْلُوبَ وَاللّه ناصِرُک، هذِهِ شَهَادَةٌ لِی عِنْدَک إِلی یوْمِ قَبْضِ رُوحِی بِحَضْرَتِک، وَالسَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
مفاتیح الجنان : زیارات مخصوصه امام حسین (ع)
زیارت امام حسین (ع) در شب هاى قدر
بدان که احادیث در مزیت و برتری زیارت امام حسین(علیه السلام) در ماه مبارک رمضان به ویژه شب اوّل و نیمه و آخر و در خصوص شب قدر بسیار است.
از امام جواد(علیه السلام) نقل شده: هر که امام حسین(علیه السلام) را در «شب بیست وسوم» ماه رمضان زیارت کند - و آن شبی است که امید می رود شب قدر باشد و در آن شب هر امر محکمی جدا و مقدّر می گردد - روح بیست وچهار هزار پیغمبر و فرشته که همه از خدا در این شب برای زیارت آن حضرت اجازه می گیرند، با او مصافحه کنند؛
و در حدیث معتبر دیگری از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: چون شب قدر می شود، منادی از آسمان هفتم از پشت عرش ندا سر می دهد: حق تعالی آمرزید هرکه را به زیارت قبر حسین(علیه السلام) آمده است؛
و در روایت دیگری است: هر که شب قدر نزد قبر آن حضرت باشد و دو رکعت نماز یا آنچه ممکن می شود نزد آن حضرت بخواند و از خدا بهشت درخواست کند و از آتش پناه ببرد، حق تعالی خواهش او را به او عطا فرماید و از آتش پناهش دهد.
ابن قولویه از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده: هر که در ماه رمضان قبر امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند و در راه زیارت بمیرد برای او حادثه و اتفاق و حسابی نخواهد بود و به او بگویند بدون ترس و بیم وارد بهشت شو.
اما متنی که در شب قدر امام حسین(علیه السلام) به آن زیارت می شود چنان است که شیخ مفید و محمّد بن مشهدی و ابن طاووس و شهید (رحمهم الله) در کتاب های زیارت ذکر کرده اند و آن زیارت را مختص به این شب و روزهای عید فطر و قربان قرار داده اند و شیخ محمّد بن مشهدی به اسناد معتبر خود آن را از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده و گفته که آن حضرت فرمودند:
وقتی خواستی ابوعبدالله الحسین(علیه السلام) را زیارت کنی به مشهد آن حضرت برو البته بعد از آنکه غسل کرده و پاکیزه ترین جامه های خود را پوشیده باشی، چون نزد قبر آن حضرت ایستادی، روی خود را به جانب آن حضرت کن و قبله را میان دو کتف خود قرار ده و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الصِّدِّیقَةِ الطَّاهِرَةِ فاطِمَةَ سَیدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای یا أَباعَبْدِاللّهِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَتَلَوْتَ الْکتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَجاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَصَبَرْتَ عَلَی الْأَذی فی جَنْبِهِ مُحْتَسِباً حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، أَشْهَدُ أَنَّ الَّذِینَ خالَفُوک وَحارَبُوک وَالَّذِینَ خَذَلُوک وَالَّذِینَ قَتَلُوک مَلْعُونُونَ عَلَی لِسانِ النَّبِی الْأُمِی وَقَدْ خابَ مَنِ افْتَری، لَعَنَ اللّهُ الظَّالِمِینَ لَکمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ وَضاعَفَ عَلَیهِمُ الْعَذابَ الْأَلِیمَ. أَتَیتُک یا مَوْلای یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ زائِراً عارِفاً بِحَقِّک، مُوالِیاً لِأَوْلِیائِک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک، مُسْتَبْصِراً بِالْهُدَی الَّذِی أَنْتَ عَلَیهِ، عارِفاً بِضَلالَةِ مَنْ خالَفَک، فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّک.
آنگاه خود را به قبر بچسبان و صورت خویش را بر آن گذار، سپس به سوی سر مقدس رفته و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ وَسَمائِهِ، صَلَّی اللّهُ عَلَی رُوحِک الطَّیبِ وَجَسَدِک الطَّاهِرِ، وَعَلَیک السَّلامُ یا مَوْلای وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
پس خود را به قبر مبارک بچسبان و آن را ببوس و صورت خود را بر آن بگذار و به سوی سر مبارک بازگرد، آنگاه دو رکعت نماز زیارت بخوان و پس از آن به هر اندازه ای که توانستی نماز بخوان، پس از آن به سمت پایین پا برو و علی بن الحسین(علیه السلام) را زیارت کن و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای وَابْنَ مَوْلای وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، لَعَنَ اللّهُ مَنْ ظَلَمَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک، وَضاعَفَ عَلَیهِمُ الْعَذابَ الْأَلِیمَ.
به آنچه می خواهی دعا کن، سپس شهدا را درحالی که متمایل می شوی از سمت پا به طرف قبله، زیارت کن و بگو:
السَّلامُ عَلَیکمْ أَیهَا الصِّدِیقُونَ، السَّلامُ عَلَیکمْ أَیهَا الشُّهَداءُ الصَّابِرُونَ، أَشْهَدُ أَنَّکمْ جاهَدْتُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ، وَصَبَرْتُمْ عَلَی الْأَذی فِی جَنْبِ اللّهِ، وَنَصَحْتُمْ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ حَتَّی أَتَاکمُ الْیقِینُ، أَشْهَدُ أَنَّکمْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّکمْ تُرْزَقُونَ، فَجَزاکمُ اللّهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ أَفْضَلَ جَزاءِ الْمُحْسِنِینَ، وَجَمَعَ بَینَنا وَبَینَکمْ فِی مَحَلِّ النَّعِیمِ.
پس به زیارت قمر بنی هاشم می روی، همین که آنجا رسیدی و نزد آن جناب ایستادی بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ جاهَدْتَ وَ نَصَحْتَ وَصَبَرْتَ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، لَعَنَ اللّهُ الظَّالِمِینَ لَکمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ وَأَلْحَقَهُمْ بِدَرْک الْجَحِیمِ.
آنگاه زائر در مسجد آن جناب هرچه که خواهد نماز مستحبّی بخواند و سپس بیرون رود.
مفاتیح الجنان : زیارات مخصوصه امام حسین (ع)
زیارت امام حسین (ع) در عید فطر و قربان
به سند معتبر از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: هرکه در یک شب از سه شب ذیل، قبر امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند، گناهان گذشته و آینده اش آمرزیده شود: «شب عید فطر» یا «قربان» یا «نیمه شعبان»؛
و به روایت معتبر از حضرت موسی بن جعفر(علیهماالسلام) روایت شده است: سه شب است که هر که در آن ها حضرت امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند، گناهان گذشته و آینده اش آمرزیده می شود: شب نیمه شعبان و شب بیست وسوم ماه رمضان و شب عید فطر.
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: کسی که امام حسین(علیه السلام) را در شب نیمه شعبان و شب عید فطر و شب عرفه زیارت کند، حق تعالی برای او در یک سال، هزار حجّ پذیرفته و هزار عمره پذیرفته بنویسد و برای او هزار حاجت دنیا و آخرت را برآورده کند؛
و از امام باقر(علیه السلام) روایت شده: هرکه شب عرفه در زمین کربلا باشد و آنجا بماند تا زیارت روز عید قربان بجا آورد و برگردد حق تعالی او را از شرّ آن سال نگاه دارد.
بدان که علما برای این دو عید شریف، دو زیارت نقل کرده اند: یکی زیارتی که برای «شب های قدر» ذکر شده و دیگر این زیارت است که ذکر می شود و از کلمات ایشان ظاهر می گردد که زیارتی که گذشت برای روزهای عید فطر و عید قربان است و زیارتی که ذکر می شود برای شب های عید فطر و قربان؛
در هر صورت فرموده اند: چون در این دو شب زیارت آن حضرت را اراده کنی بر در بارگاه بایست و به سوی قبر نظر کن و برای اذن دخول بگو:
یا مَوْلای یا أَبا عَبْدِاللّهِ، یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ عَبْدُک وَابْنُ أَمَتِک الذَّلِیلُ بَینَ یدَیک، وَالْمُصَغَّرُ فِی عُلوِّ قَدْرِک، وَالْمُعْتَرِفُ بِحَقِّک جاءَک مُسْتَجِیراً بِک قاصِداً إِلی حَرَمِک، مُتَوَجِّهاً إِلی مَقامِک، مُتَوَسِّلاً إِلَی اللّهِ تَعالی بِک، أَأَدْخُلُ یا مَوْلای؟ أَأَدْخُلُ یا وَلِی اللّهِ؟ أَأَدْخُلُ یا مَلائِکةَ اللّهِ الْمُحْدِقِینَ بِهذَا الْحَرَمِ، الْمُقِیمِینَ فِی هذَا الْمَشْهَدِ؟
پس اگر دلت فروتن و افتاده شد و دیده ات گریان گشت، وارد شو و پای راست را بر پای چپ مقدّم بدار و چنین بگو:
بِسْمِ اللّهِ، وَبِاللّهِ، وَفِی سَبِیلِ اللّهِ، وَعَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ. اللّهُمَّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلاً مُبارَکاً وَأَنْتَ خَیرُ الْمُنْزِلِینَ.
سپس بگو:
اللّهُ أَکبَرُ کبِیراً، وَالْحَمْدُ لِلّهِ کثِیراً، وَسُبْحانَ اللّهِ بُکرَةً وَأَصِیلاً، وَالْحَمْدُ لِلّهِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ، الْمَاجِدِ الْأَحَدِ، الْمُتَفَضِّلِ الْمَنَّانِ، الْمُتَطَوِّلِ الْحَنَّانِ، الَّذِی مِنْ تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لِی زِیارَةَ مَوْلای بِإِحْسانِهِ، وَلَمْ یجْعَلْنِی عَنْ زِیارَتِهِ مَمْنُوعاً، وَلَا عَنْ ذِمَّتِهِ مَدْفُوعاً، بَلْ تَطَوَّلَ وَمَنَحَ.
پس وارد شو، چون به میان روضه رسیدی با حال خضوع و گریه و زاری، برابر قبر مطهّر بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ آدَمَ صَِفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ أَمِینِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِیسی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ حَبِیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَلِی حُجَّةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک یا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتَّی اسْتُبِیحَ حَرَمُک، وَقُتِلْتَ مَظْلُوماً.
پس با دلی خاشع و چشمی گریان نزد سر مقدس بایست و بگو:
سَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا بَطَلَ الْمُسْلِمِینَ، یا مَوْلای أَشْهَدُ أَنَّک کنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ، لَمْ تُنَجِّسْک الْجاهِلِیةُ بِأَنْجَاسِها، وَلَمْ تُلْبِسْک مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِیابِها، وَأَشْهَدُ أَنَّک مِنْ دَعائِمِ الدِّینِ، وَأَرْکانِ الْمُسْلِمِینَ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ، وَأَشْهَدُ أَنَّک الْإِمامُ الْبَرُّ التَّقِی الرَّضِی الزَّکی الْهادِی الْمَهْدِی، وَأَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِک کلِمَةُ التَّقْوی، وَأَعْلامُ الْهُدی، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقی، وَالْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا.
پس خود را به قبر بچسبان و چنین بگو:
«إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ»، یا مَوْلای، أَنَا مُوالٍ لِوَلِیکمْ، وَمُعادٍ لِعَدُوِّکمْ، وَأَنَا بِکمْ مُؤْمِنٌ، وَبِإِیابِکمْ مُوقِنٌ، بِشَرایعِ دِینِی، وَخَواتِیمِ عَمَلِی، وَقَلْبِی لِقَلْبِکمْ سِلْمٌ، وَأَمْرِی لِأَمْرِکمْ مُتَّبِعٌ، یا مَوْلای، أَتَیتُک خائِفاً فَآمِنِّی، وَأَتَیتُک مُسْتَجِیراً فَأَجِرْنِی، وَأَتَیتُک فَقِیراً فَأَغْنِنِی، سَیدِی وَمَوْلای أَنْتَ مَوْلای حُجَّةُ اللّهِ عَلَی الخَلْقِ أَجْمَعِینَ، آمَنْتُ بِسِرِّکمْ وَعَلانِیتِکمْ، وَبِظاهِرِکمْ وَباطِنِکمْ، وَأَوَّلِکمْ وَآخِرِکمْ، وَأَشْهَدُ أَنَّک التَّالِی لِکتابِ اللّهِ وَأَمِینُ اللّهِ الدَّاعِی إِلَی اللّهِ بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، لَعَنَ اللّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْک، وَأُمَّةً قَتَلَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِک فَرَضِیتْ بِهِ.
سپس دو رکعت نماز، بالای سر آن حضرت بخوان و چون سلام دادی بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی لَک صَلَّیتُ، وَلَک رَکعْتُ، وَلَک سَجَدْتُ، وَحْدَک لَاشَرِیک لَک فَإِنَّهُ لا تَجُوزُ الصَّلاةُ وَالرُّکوعُ وَالسُّجُودُ إِلّا لَک لِأَنَّک أَنْتَ اللّهُ الَّذِی لَا إِلهَ إِلّا أَنْتَ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَبْلِغْهُمْ عَنِّی أَفْضَلَ السَّلامِ وَالتَّحِیةِ، وَارْدُدْ عَلَی مِنْهُمُ السَّلامَ. اللّهُمَّ وَهاتانِ الرَّکعَتانِ هَدِیةٌ مِنِّی إِلی سَیدِی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی عَلَیهِمَا السَّلامُ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَعَلَیهِ وَتَقَبَّلْهُما مِنِّی وَاجْزِنِی عَلَیهِما أَفْضَلَ أَمَلِی وَرَجائِی فِیک وَفِی وَلِیک، یا وَلِی الْمُؤْمِنِینَ.
پس خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
السَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ، قَتِیلِ الْعَبَراتِ، وَأَسِیرِ الْکرُباتِ. اللّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَ لِیک وَابْنُ وَلِیک وَصَفِیک الثَّائِرُ بِحَقِّک، أَکرَمْتَهُ بِکرامَتِک، وَخَتَمْتَ لَهُ بِالشَّهادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَیداً مِنَ السَّادَةِ، وَقائِداً مِنَ الْقادَةِ، وَأَکرَمْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ، وَأَعْطَیتَهُ مَوارِیثَ الْأَنْبِیاءِ، وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِک مِنَ الْأَوْصِیاءِ، فَأَعْذَرَ فِی الدُّعاءِ، وَمَنَحَ النَّصِیحَةَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیک حَتَّی اسْتَنْقَذَ عِبادَک مِنَ الْجَهالَةِ، وَحَیرَةِ الضَّلالَةِ، وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا، وَباعَ حَظَّهُ مِنَ الْآخِرَةِ بِالْأَدْنی، وَتَرَدَّی فِی هَواهُ، وَأَسْخَطَک وَ أَسْخَطَ نَبِیک، وَأَطاعَ مِنْ عِبادِک أُولِی الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ، وَحَمَلَةَ الْأَوْزارِ، الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ، فَجاهَدَهُمْ فِیک صابِراً مُحْتَسِباً، مُقْبِلاً غَیرَ مُدْبِرٍ، لَا تَأْخُذُهُ فِی اللّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ حَتَّی سُفِک فِی طاعَتِک دَمُهُ وَاسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ. اللّهُمَّ الْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِیلاً، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً أَلِیماً.
بعد به جانب علی بن الحسین(علیه السلام) برگرد و آن جناب در طرف پای مبارک حضرت حسین(علیه السلام) است، آنگاه بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ خاتَمِ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ فاطِمَةَ سَیدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْمَظْلُومُ الشَّهِیدُ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی عِشْتَ سَعِیداً، وَقُتِلْتَ مَظْلُوماً شَهِیداً.
پس به سوی قبر سایر شهدا (رضوان الله علیهم) رو کن و بگو:
السَّلامُ عَلَیکمْ أَیهَا الذَّابُّونَ عَنْ تَوْحِیدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ، بِأَبِی أَنْتُمْ وَأُمِّی، فُزْتُمْ فَوْزاً عَظِیماً.
سپس به مشهد عباس بن علی(علیه السلام) برو و نزد ضریح شریف آن جناب بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ وَالصِّدِّیقُ الْمُواسِی، أَشْهَدُ أَنَّک آمَنْتَ بِاللّهِ، وَنَصَرْتَ ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، وَدَعَوْتَ إِلَی سَبِیلِ اللّهِ، وَواسَیتَ بِنَفْسِک، فَعَلَیک مِنَ اللّهِ أَفْضَلُ التَّحِیةِ وَالسَّلامِ.
سپس خود را به قبر بچسبان و بگو:
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ناصِرَ الْحُسَینِ الصِّدِّیقِ، السَّلامُ عَلَیک یا ناصِرَ الْحُسَینِ الشَّهِیدِ، عَلَیک مِنِّی السَّلامُ مَا بَقِیتُ وَبَقِی اللَّیلُ وَالنَّهارُ.
پس بالای سَرِ آن حضرت دو رکعت نماز بخوان و دعای «اللّهُمَّ إِنِّی صَلَّیْتُ الی آخره» را که بالای سر حضرت امام حسین(علیه السلام) بعد از دو رکعت نماز زیارت خواندی، در اینجا هم بخوان.
آنگاه به جانب مشهد حسین(علیه السلام) بازگرد و آنچه خواهی نزد آن حضرت بمان، جز اینکه مستحب است آنجا را خوابگاه خود قرار ندهی و چون بخواهی آن حضرت را وداع کنی، بالای سر بایست و گریه کن و چنین بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای سَلامَ مُوَدِّعٍ لَا قالٍ وَ لَا سَئِمٍ، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلالَةٍ، وَ إِنْ أُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللّهُ الصَّابِرِینَ، یا مَوْلای، لَا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِک، وَرَزَقَنِی الْعَوْدَ إِلَیک، وَالْمَُقَامَ فِی حَرَمِک، وَالْکوْنَ فِی مَشْهَدِک، آمِینَ رَبَّ الْعالَمِینَ.
پس ضریح را ببوس و تمام بدنت را به آن بمال که باعث امان و حفظ است و از بالای سر آن حضرت بیرون برو، به طوری که رویت به جانب قبر باشد و تا بیرون رفتن از حرم پشت به قبر مکن و در همان حال بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا بابَ الْمَقامِ، السَّلامُ عَلَیک یا شَرِیک الْقُرْآنِ، السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ الْخِصامِ، السَّلامُ عَلَیک یا سَفِینَةَ النَّجاةِ، السَّلامُ عَلَیکمْ یا مَلائِکةَ رَبِّی الْمُقِیمِینَ فِی هذَا الْحَرَمِ، السَّلامُ عَلَیک أَبَداً مَا بَقِیتُ وَبَقِی اللَّیلُ وَالنَّهارُ.
و بگو:
إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ.
آنگاه بیرون رو؛ سید بن طاووس و محمّد بن مشهدی گفته اند: وقتی که این گونه اعمال را انجام دادی، همانند کسی هستی که خدا را در عرش زیارت کرده باشد.