عبارات مورد جستجو در ۴۱۳ گوهر پیدا شد:
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۰
من آن رندم که گیرم از شهان باج
بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج
فرو ناید سر مردان به نامرد
اگر دارم کشند مانند حلاج
محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۴۷
تو به زور حسن ایمن مشو از سپاه آهم
که من ضعیف پیکر ملک قوی سپاهم
شه چار رکن عشقم که به چار سوی غیرت
ز سیه گلیم محنت زده‌اند بارگاهم
نه هوای سربلندی نه خیال ارجمندی
نه سراسری و خرگه نه غم سرو کلاهم
ز هجوم وحشیانم شده متفق سپاهی
که ز خسروی چو مجنون به ستیزه باج خواهم
ز جنون فزود هردم چو بلای ناگهانی
در و دشت در حصارم دد و دام در پناهم
زده سر ز باغ رویت چه گیاه خوش نسیمی
که گل جنون شکفته ز نسیم آن گیاهم
ز تو محتشم چه پنهان که دگر به قصد ایمان
ز بتان نامسلمان صنمی زده است راهم
شیخ بهایی : مثنویات پراکنده
شمارهٔ ۱۰
عادت ما نیست، رنجیدن ز کس
ور بیازارد، نگوییمش به کس
ور برآرد دود از بنیاد ما
آه آتش بار ناید یاد ما
ورنه ما شوریدگان در یک سجود
بیخ ظالم را براندازیم، زود
رخصت اریابد ز ما باد سحر
عالمی در دم کند زیر و زبر
عبید زاکانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۴
هرگه که شبی خود را در میکده اندازیم
صد فتنه برانگیزیم صد کیسه بپردازیم
آن سر که بود در می وان راز که گویدنی
ما مونس آن سریم ما محرم آن رازیم
هر نغمه که پیش آرند ما با همه در شوریم
هر ساز که بنوازند ما با همه در سازیم
زین پیش کسی بودیم و امروز در این کشور
ما جمری بغدادیم ما بکروی شیرازیم
گر حکم کند سلطان کین باده براندازند
او باده براندازد ما بنک براندازیم
آنروز که در محشر مردم همه گرد آیند
ما با تو در آن غوغا دزدیده نظر بازیم
بر یاد تو هر ساعت مانند عبید اکنون
بزمی دگر افروزیم عیشی دگر آغازیم
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۱۰۱
داری مرا بدان که فراز آیم
زیر دو زلفکانت به نخچیزم
سنایی غزنوی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۱۱۶
بجهم از بد ایام چنانک
از کمان ختنی تیر خدنگ
گر به هر جور که آید بکشد
من پلنگم نکشم جور پلنگ
خواری و اسب گرانمایه مباد
من و این نفس عزیز و خر لنگ
سنایی غزنوی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۱۸۸ - در هجای شهابی
مرا شهابی گر هجو کرد صد خروار
نیافت خواهد پاسخ ز لفظ من تنگی
دراز کاری دارم که هر سگی را من
بهر خروشی خواهم همی زدن سنگی
سعدی : قطعات
شمارهٔ ۱۳۶
فریاد پیرزن که برآید ز سوز دل
کیفر برد ز حملهٔ مردان کارزار
همت هزار بار از ان سخت‌تر زند
ضربت، که شیر شرزه و شمشیر آبدار
سعدی : قطعات
شمارهٔ ۱۵۶
پیدا شود که مرد کدامست و زن کدام
در تنگنای حلقهٔ مردان به روز جنگ
مردی درون شخص چو آتش در آهنست
و آتش برون نیاید از آهن مگر به سنگ
انوری : مقطعات
شمارهٔ ۴۹ - شراب خواهد
فریدالدین کاتب دام عزه
مگر چون ده منی سیکیش بردست
به گرمایی چنین در چار طاقش
به دست چار خوارزمی سپردست
بنتوانی شنید آخر که گویند
که آن صافی سخن محبوس دردست
به آبی چند آبش باز روی آر
اگر دانی که آن آتش نمردست
مصون باد از حوادث نفس عالیت
الا تا نقش گیتی ناستردست
انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۸
دل در غم تو گر به مثل جان نبرد
سر در نارد به صبر و فرمان نبرد
زان می‌ترسم که عمر کوتاه دلم
این درد دراز را به پایان نبرد
انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۱
شبها ز غمت ستم کشم باید بود
وز محنت تو بر آتشم باید بود
پس روز دگر تا پی غم کور کنم
با این همه ناخوشی خوشم باید بود
انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۳۱
چون پای همی تحفه برد هر جایم
وز پای به پای آمدنی می‌آیم
دستم شکند فلک من این را شایم
آری چو گزیز نیست باری پایم
انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۳۶
اندیشهٔ انتقام چون جزم کنیم
قهر همه دشمنان به یک عزم کنیم
با چرخ چو با آتسز اگر رزم کنیم
گردن به سم اسب چو خوارزم کنیم
اوحدی مراغه‌ای : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۶۷
آن درد، که با پای تو کرد آن چستی
در کشتن خصمت ننماید سستی
با پای تو این جا سر و پایی گردید
تا با سر دشمن تو گیرد کستی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۱۱
حاشا که ز زخم تیر و خنجر ترسیم
وز بستن پای و رفتن سر ترسیم
ما گرم روان دوزخ آشامانیم
از گفت و مگوی خلق کمتر ترسیم
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۸۴
گر رنج دهد بجای بختش گیرم
ور بند نهد بجای رختش گیرم
زان ناز کند سخت که چون بازآید
سختش گیرم عظیم سختش گیرم
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۳۰۱
لا الفجر بقینة و لا شرب مدام
الفخر لمن یطعن فی یوم زحام
من یبدل روحه به سیف و سهام
یستأهل آن یقعدو الناس قیام
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۶۴۱
ما مردانیم شسته بر تنگ دره
مائیم که شیر و گرگ بر ما گذره
با فقر و صفا به هم درآمیخته‌ایم
چون درگه ارتضاع آن میش و بره
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۸۷
از کوه غم اگر چه دو تا گشته قامتم
نشکسته است آبله در زیر پا مرا