هوش مصنوعی: این متن به زندگی آزاد و بی‌قید و شرط در میکده‌ها می‌پردازد، جایی که شاعر و همراهانش از می‌نوشند، رازها می‌گویند و با موسیقی و شادی همراه می‌شوند. آن‌ها خود را جمری بغداد و بکروی شیراز می‌نامند و حتی در برابر دستور سلطان برای منع باده‌نوشی مقاومت می‌کنند. در نهایت، شاعر به عشق و یاد معشوق اشاره می‌کند و وعده‌ی بزم و عیشی تازه می‌دهد.
رده سنی: 18+ متن به موضوعاتی مانند شراب‌خواری و مستی اشاره دارد که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین، برخی مفاهیم عرفانی و شورشی موجود در شعر نیاز به درک و بلوغ فکری بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۸۴

هرگه که شبی خود را در میکده اندازیم
صد فتنه برانگیزیم صد کیسه بپردازیم

آن سر که بود در می وان راز که گویدنی
ما مونس آن سریم ما محرم آن رازیم

هر نغمه که پیش آرند ما با همه در شوریم
هر ساز که بنوازند ما با همه در سازیم

زین پیش کسی بودیم و امروز در این کشور
ما جمری بغدادیم ما بکروی شیرازیم

گر حکم کند سلطان کین باده براندازند
او باده براندازد ما بنک براندازیم

آنروز که در محشر مردم همه گرد آیند
ما با تو در آن غوغا دزدیده نظر بازیم

بر یاد تو هر ساعت مانند عبید اکنون
بزمی دگر افروزیم عیشی دگر آغازیم
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.