عبارات مورد جستجو در ۱۱۸۹ گوهر پیدا شد:
اوحدالدین کرمانی : الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
شمارهٔ ۱۷۴
اوحدالدین کرمانی : الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
شمارهٔ ۱۹۰
اوحدالدین کرمانی : الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
شمارهٔ ۲۶۵
اوحدالدین کرمانی : الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
شمارهٔ ۲۷۵
اوحدالدین کرمانی : الباب السابع: فی خصال الحمیده عن العقل و العلم و ما یحذو جذو هذا النمط
شمارهٔ ۲۱
اوحدالدین کرمانی : الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها
شمارهٔ ۱۹
اوحدالدین کرمانی : الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها
شمارهٔ ۳۶
اوحدالدین کرمانی : الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها
شمارهٔ ۵۰
اوحدالدین کرمانی : الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها
شمارهٔ ۷۰
اوحدالدین کرمانی : الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها
شمارهٔ ۱۰۶
اوحدالدین کرمانی : الباب التاسع: فی السفر و الوداع
شمارهٔ ۴۹
اوحدالدین کرمانی : الباب العاشر: البهاریات
شمارهٔ ۱۱
اوحدالدین کرمانی : الباب العاشر: البهاریات
شمارهٔ ۱۳
اوحدالدین کرمانی : الباب العاشر: البهاریات
شمارهٔ ۱۶
اوحدالدین کرمانی : الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان
شمارهٔ ۱۱
اوحدالدین کرمانی : الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان
شمارهٔ ۱۹
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه
شمارهٔ ۵۶
اوحدالدین کرمانی : رباعیات الحاقی
شمارهٔ ۵۸
اوحدالدین کرمانی : رباعیات الحاقی
شمارهٔ ۸۱
خیالی بخارایی : غزلیات
شمارهٔ ۴۶
تا دل از سیر و سلوک رهش آگاهی یافت
راه بیرون شدن از ورطهٔ گمراهی یافت
هرکه ره یافت بدین در به گدایی روزی
منصب دولت و منشور شهنشاهی یافت
ای گل از مرغ سحر قدر شب وصل بپرس
کاین سعادت به دعاهای سحرگاهی یافت
پای در ره بنه و دست ز خود کوته کن
که درازیّ امل دست ز کوتاهی یافت
ای خیالی غرض خویش ز فیض کرمش
خواه، چون هرچه از او می طلبی خواهی یافت
راه بیرون شدن از ورطهٔ گمراهی یافت
هرکه ره یافت بدین در به گدایی روزی
منصب دولت و منشور شهنشاهی یافت
ای گل از مرغ سحر قدر شب وصل بپرس
کاین سعادت به دعاهای سحرگاهی یافت
پای در ره بنه و دست ز خود کوته کن
که درازیّ امل دست ز کوتاهی یافت
ای خیالی غرض خویش ز فیض کرمش
خواه، چون هرچه از او می طلبی خواهی یافت