عبارات مورد جستجو در ۷۸۷ گوهر پیدا شد:
مفاتیح الجنان : اعمال مخصوصه شب و روز ماه رمضان
اعمال شب آخر ماه رمضان
شب آخر ماه؛ شب بسیار مبارکی است و برای این شب چند عمل وارد است:
اوّل:
غسل.
دوم:
زیارت امام حسین(علیه السلام).
سوم:
خواندن سوره های «انعام» و «کهف» و «یس» و گفتن «صد مرتبه»:
أَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَأَتُوبُ إِلَیهِ.
چهارم:
این دعا را که شیخ کلینی از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده خوانده شود:
اللّهُمَّ هذا شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ وَقَدْ تَصَرَّمَ، وَأَعُوذُ بِوَجْهِک الْکرِیمِ یا رَبِّ أَنْ یطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیلَتِی هذِهِ أَوْ یتَصَرَّمَ شَهْرُ رَمَضانَ وَلَک قِبَلِی تَبِعَةٌ أَوْ ذَنْبٌ تُرِیدُ أَنْ تُعَذِّبَنِی بِهِ یوْمَ أَلْقاک.
پنجم:
بخواند «دعای مُدَبِّرَ الْأُمُورِ» را که بیان آن در «اعمال شب بیست وسوم» گذشت.
ششم:
ماه رمضان را با دعاهایی که مضمونش وداع با ماه مبارک است، وداع کند؛ دعاهایی که شیخ کلینی و شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی و سید ابن طاووس (رضوان الله علیهم) نقل کرده اند و شاید بهترین آن ها دعای چهل وپنجم صحیفه کامله باشد.
سید ابن طاووس از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده: که هرکه در شب آخر ماه رمضان، آن ماه شریف را وداع گفته و بگوید:
اللّهُمَّ لَاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ من صِیامِی لِشَهْرِ رَمَضانَ، وَأَعُوذُ بِک أَنْ یطْلُعَ فَجْرُ هذِهِ اللَّیلَةِ إِلّا وَقَدْ غَفَرْتَ لِی.
پیش از آنکه سپیده برآید، حق تعالی او را بیامرزد و توبه و بازگشت نصیب وی کند. سید و شیخ صدوق از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده اند که گفته: در جمعه آخر ماه رمضان خدمت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) رسیدم، چون نظر آن حضرت بر من افتاد، فرمود: ای جابر، این آخرین جمعه از ماه رمضان است، پس آن را وداع کن و بگو:
اللّهُمَّ لَاتَجْعَلهُ آخِرَ العَهْدِ مِنْ صِیامِنا إِیاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِی مَرْحُوماً وَلَا تَجْعَلْنِی مَحْرُوماً.
به راستی هرکه این دعا را در این روز بخواند به یکی از دو خصلت نیکو پیروزی یابد: یا رسیدن به ماه رمضان آینده یا آمرزش خداوند و رحمت بی انتهای او.
سید ابن طاووس و کفعمی از حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) روایت کرده اند که فرمود: هرکه در شب آخر ماه رمضان ده رکعت نماز به صورت دو رکعتی بخواند، در هر رکعت سوره «حمد» را «یک بار» و «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» را «ده بار» و در هر یک از رکوع و سجود «ده مرتبه» بگوید:
سُبْحانَ اللّهِ وَالحَمْدُ للّهِ وَلَا إِلهَ إِلّا اللّهُ وَاللّهُ أَکبَرُ.
و هنگامی که از ده رکعت فراغت یافت «هزار مرتبه» استغفار کند؛ و پس از استغفار سر به سجده گذارد و در حال سجده بگوید:
یا حَی یا قَیومُ، یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ، یا رَحْمانَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ وَرَحِیمَهُما، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، یا إِلهَ الأَوَّلِینَ وَالآخِرِینَ، اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا، وَتَقَبَّلْ مِنَّا صَلاتَنا وَصِیامَنا وَقِیامَنا.
سوگند به کسی که مرا به راستی به پیامبری مبعوث کرد که جبرئیل مرا از اسرافیل خبر داد و اسرافیل از پروردگار خود که سر از سجده برنداشته، خداوند او را بیامرزد و ماه رمضان را از او قبول کند و از گناهان او درگذرد... تا پایان روایت؛
این نماز در شب عید فطر هم روایت شده است، ولی در آن روایت آمده که تسبیحات اربعه را در رکوع و سجود به جای ذکر رکوع و سجود بخواند و به جای «اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا» تا آخر بگوید:
اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَتَقَبَّلْ صَوْمِی وَصَلوتِی وَقِیامِی.
مفاتیح الجنان : اعمال مخصوصه شب و روز ماه رمضان
اعمال روز سى ام ماه رمضان
سید برای روز آخر دعایی نقل کرده که اولش این است: اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ؛ «با نام دعای چهل و دوم صحیفه کامله سجادیه»، چون در این روز غالب مردم قرآن ختم می کنند سزاوار است که بعد از ختم بخوانند و اگر خواسته باشند این دعای مختصر را بخوانند که شیخ طوسی از امیر المؤمنین علیه السلام نقل کرده:
اللّهُمَّ اشْرَحْ بِالْقُرْآنِ صَدْرِی، وَاسْتَعْمِلْ بِالْقُرْآنِ بَدَنِی، وَنَوِّرْ بِالْقُرْآنِ بَصَرِی، وَأَطْلِقْ بِالْقُرْآنِ لِسانِی، وَأَعِنِّی عَلَیهِ مَا أَبْقَیتَنِی فَإِنَّهُ لَاحَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِک.
و همچنین این دعا که از حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت شده است خوانده شود:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک إِخْباتَ الْمُخْبِتِینَ، وَ إِخْلاصَ الْمُوقِنِینَ، وَمُرافَقَةَ الْأَبْرارِ، وَاسْتِحْقاقَ حَقائِقِ الْإِیمانِ، وَالْغَنِیمَةَ مِنْ کلِّ بِرٍّ، وَالسَّلامَةَ مِنْ کلِّ إِثْمٍ، وَوُجُوبَ رَحْمَتِک، وَعَزائِمَ مَغْفِرَتِک، وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ، وَالنَّجاةَ مِنَ النّارِ.
مفاتیح الجنان : اعمال ماه شوال
روز بیست و پنجم ماه شوال
در سال صدوچهل و هشت به گفته بعضی، شهادت امام صادق(علیه السلام) واقع شده و برخی روز شهادت را نیمه رجب گفته اند و علت شهادت آن حضرت، انگور زهرآلودی بوده که به حضرت خورانده شده.
روایت شده: که چون زمان شهادت آن حضرت فرا رسید دیده های خود را گشود و فرمود: بستگان مرا گرد آورید، چون همه گرد آمدند به جانب ایشان نظر کرد و فرمود: شفاعت ما به کسی که نماز را سبک شمارد و به جایگاه آن اعتماد نکند نمی رسد.
مفاتیح الجنان : اعمال ماه صفر
روز بیست و هشتم ماه صفر
روز بیست وهشتم سال یازدهم روز وفات حضرت خاتم انبیا (صلوات الله علیه) است و روز وفات به اتّفاق همه علما روز دوشنبه بوده و هنگام وفات شصت وسه سال داشتند.
در چهل سالگی مبعوث به رسالت شد، سیزده سال در شهر مکه مردم را به خداپرستی خواند، در سنّ پنجاه وسه سالگی به مدینه هجرت کرد و در سال دهم هجری از دنیا رفت؛ غسل و حنوطش را امیرالمؤمنین عهده دار بود و پس از غسل و کفن بر بدن مطهّرش نماز خواند، سپس اصحاب دسته دسته آمدند و بدون امام بر آن حضرت نماز خواندند، آنگاه امیرمؤمنان آن حضرت را در حجره طاهره، در همان نقطه ای که از دنیا رفته بود دفن کرد. از اَنَس بن مالک روایت شده است: زمانی که از دفن پیامبر فارغ شدیم، حضرت فاطمه به سوی من آمد و گفت: چگونه جان و روان شما همراهی کرد بر چهره پیامبر خدا خاک فرو ریزید، سپس گریست و فرمود:
یا أَبَتاهُ أَجابَ رَبّاً دَعاهُ
یا أَبَتاهُ مِنْ رَبِّهِ ما أَدْناهُ
پدرم، پروردگارت را که تو را فرا خواند پاسخ دادی
پدرم، چقدر به پروردگارت نزدیکی
چه زیبا سروده شده:
ای دو جهان زیرزمین ازچه ای
خاک نه ای خاک نشین ازچه ای
به روایت معتبر، آن بانوی بانوان، مُشتی از خاک پاک آن مرقد مطهّر را برگرفت و بَر دیدگان نهاد و فرمود:
مَاذا عَلَی الْمُشْتَمِّ تُرْبَةَ أَحْمَدٍ
أَنْ لَایشَمَّ مَدَی الزَّمانِ غَوالِیا
بر بوینده خاک احمد چیست؟
اینکه تا پایان زمان عطرها را نبوید
صُبَّتْ عَلَی مَصائِبٌ لَوْ أَنَّها
صُبَّتْ عَلَی الْأَیامِ صِرْنَ لَیالِیا
بر من مصائبی فرود آمد که اگر آن ها
بر روزها آمده بود شب می شدند
شیخ یوسف شامی در کتاب «دُرُّ النظیم» نقل کرده است: که فاطمه زهرا این اشعار را در مرثیه پدر فرمود:
قُلْ لِلْمُغَیبِ تَحْتَ أَثوابِ الثَّری
إِنْ کنْتَ تَسْمَعُ صَرْخَتِی وَنِدائِیا
به آن که در زیر توده های خاک پنهان شده بگو
اگر فریاد و صدای مرا می شنیدی
صُبَّتْ عَلَی مَصائِبٌ لَوْ أَنَّها
صُبَّتْ عَلَی الْأَیامِ صِرْنَ لَیالِیا
بر من مصائبی فرو ریخت که اگر آن ها
بر روزها فرو ریخته بود شب می شدند
قَدْ کنْتُ ذاتَ حِمی بِظِلِّ مُحَمَّدٍ
لَا أَخْشَی مِنْ ضَیمٍ وَکانَ حِمی لِیا
همانا من در سایه محمّد حمایتی داشتم
که از ستم نمی ترسیدم و او جورکش من بود
فَالْیوْمَ أَخْضَعُ لِلذَّلِیلِ وَأَتَّقِی
ضَیمِی وَأَدْفَعُ ظالِمِی بِرِدائِیا
اما امروز برای شخص پست تواضع کنم و از ستم
بر خود می پرهیزم و ستمگرم را با جامه ام دفع می کنم
فَإِذا بَکتْ قُمْرِیةٌ فِی لَیلِها
شَجَناً عَلی غُصْنٍ بَکیتُ صَباحِیا
اگر قُمری به شبانگاهش گریه کند
من در روز از غصّه بر شاخساری بگریم
فَلَأَجْعَلَنَّ الْحُزْنَ بَعْدَک مُؤ نِسِی
وَلَأَجْعَلَنَّ الدَّمْعَ فِیک وِشاحِیا
اندوه را پس از تو مونسم قرار می دهم
و دانه های اشک را در هجر تو، گردنبند می کنم
مفاتیح الجنان : مفاتیح الجنان
اعمال ماه هاى رومى
ما در اینجا به بیان آنچه که در «زادالمعاد» آمده است، اکتفا می کنیم:
سید جلیل علی بن طاووس (ره) روایت کرده: روزی جمعی از اصحاب نشسته بودند، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) وارد شد و به ایشان سلام کرد و اصحاب پاسخ سلام ایشان را گفتند؛ حضرت فرمود: آیا می خواهید دوایی را که جبرییل به من آموخته که نیازمند دوای پزشکان نباشم به شما بیاموزم؟
امیرالمؤمنین(علیه السلام) و سلمان و دیگران پرسیدند: آن دوا چیست؟ حضرت به امیرالمؤمنین(علیه السلام) خطاب فرمود که:
در ماه نیسان رومی [شمسی] آب باران را می گیری و هر کدام از سوره های «فاتحه الکتاب» و «آیت الکرسی» و «توحید» و «فلق» و «ناس» و «کافرون» را «هفتاد مرتبه» می خوانی و در روایت دیگر سوره «قدر» را نیز «هفتاد مرتبه» و «هفتاد مرتبه» «اللّهُ أکبر» و «هفتاد مرتبه» «لا إِلهَ إِلّا اللّهُ» گفته و «هفتاد مرتبه» صلوات می فرستی، آنگاه «هفت روز» در بامداد و شامگاه از آن آب می آشامی، به حق خدایی که مرا به راستی به رسالت بر مردم برانگیخت سوگند یاد می کنم که جبرییل گفت:
خدا از کسی که این آب را می آشامد، هر دردی را که در بدنش باشد برمی دارد و به او تندرستی بخشد و دردها را از تن و استخوان های او بیرون کند و اگر در لوح دردی برای او مقدر شده باشد محو می کند و به حق پروردگاری که مرا به حق فرستاده، اگر فرزند نداشته باشد و فرزند بخواهد، آب نیسان را به آن نیت بیاشامد به او فرزند روزی شود و اگر زن عقیم باشد، با نیت از این آب بیاشامد، از او فرزند پدید آید و اگر مرد و زن، پسر یا دختر خواهند، از آن آب بیاشامند مقصود ایشان حاصل گردد، چنان که حق تعالی می فرماید:
«یهَبُ لِمَنْ یشاءُ إِناثاً وَ یهَبُ لِمَنْ یشاءُ الذُّکورَ أَوْ یزَوِّجُهُمْ ذُکراناً وَ إِناثاً وَ یجْعَلُ مَنْ یشاءُ عَقِیماً»
سپس فرمود:
اگر کسی درد سر داشته باشد، از این آب بیاشامد، به قدرت حق درد سر او آرام شود و اگر درد چشم داشته باشد و در چشم های خود قطره ای از این آب بریزد و چشم های خود را با آن بشوید و از آن بیاشامد، به اذن خدا شفا یابد و آشامیدن از این آب بُن دندان ها را محکم کند و دهان را خوشبو نماید و لعاب بُن دندان ها و بلغم را کم کند و به سبب خوردن و آشامیدن تُخَمه و امتلاء نگیرد [یعنی دو نوع بیماری از بیماری های معده] و از بادهای قولنج و غیر آن آزار نبیند و به درد پشت و درد شکم مبتلا نگردد و از زکام رنج نکشد و دچار درد دندان نشود و درد معده و انگل معده را زایل کند و نیازمند به حجامت نشود و از بیماری بواسیر و خارش بدن و آبله و دیوانگی و پیسی و خون دماغ و استفراغ نجات یابد و کور و لال و کر و زمین گیر نشود و آب سیاه در دیده اش نیاید و دردی که موجب خوردن روزه و کاستی نمازش گردد به او نرسد و از وسوسه های جنّیان و شیاطین گزندی نبیند.
آنگاه رسول خدا فرمود: جبرییل گفت: هرکه از این آب بیاشامد و به همه دردهایی که در مردم است مبتلا باشد، موجب شفای او از همۀ آن ها گردد.
و نیز گفت: به حق خدایی که ای پیامبر تو را به راستی فرستاده، هرکه این آیات را بر این آب بخواند و بیاشامد، حق تعالی دلش را از نور پر کند و روشنی و الهام خود را در دل او وارد سازد و حکمت بر زبان او جاری کند و دلش را از فهم و بصیرت پر نماید و از کرامت هایش، آنچه به احدی از عالمیان عطا نکرده عطا کند و هزار آمرزش و هزار رحمت بر او فرستد و غشّ و خیانت و غیبت و حسد و ستم و کبر و بُخل و حرص و غضب را از دل او برکند و از عداوت و دشمنی مردم و بدگویی ایشان نجات یابد و موجب شفای همه بیماری های او شود.
نویسنده گوید: این روایت مشهور درباره آثار آب نیسان به عبدالله بن عمر منتهی می شود و به این خاطر سندش ضعیف است و فقیر به خط شیخ شهید دیدم که این روایت را از حضرت صادق(علیه السلام) با همین خواص و سوره روایت کرده، ولی آیات و اذکار به این طریق نقل شده است که بر آب نیسان می خوانی:
«فاتحة الکتاب» و «آیت الکرسی» و «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ»، «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی»، «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ»، «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ» و «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» هر یک را «هفتاد مرتبه» و می گویی «هفتاد مرتبه» «لا إِلهَ إِلّا اللّهُ» و «هفتاد مرتبه» «اللّهُ أَکْبَرُ» و «هفتاد مرتبه» «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ» و «هفتاد مرتبه» «سُبْحانَ للّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلَا إِلهَ إِلّا اللّهُ واللّهُ أَکْبَرُ»؛
و در آثار آن آمده که اگر در زندان باشد و از آن بیاشامد، از حبس نجات یابد و سردی بر طبع او چیره نشود و اکثر آن آثار که بیان شد، در این روایت نیز آمده.
آب باران مطلقاً مبارک است و منفعت دارد، خواه در نیسان و خواه در غیر آن، چنان که در حدیث معتبر از امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده: بیاشامید آب آسمان را که پاک کننده بدن شماست و دردها را دفع می کند، چنان که حق تعالی می فرماید:
«وَ ینَزِّلُ عَلَیکمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیطَهِّرَکمْ بِهِ وَ یذْهِبَ عَنْکمْ رِجْزَ الشَّیطانِ وَ لِیرْبِطَ عَلی قُلُوبِکمْ وَ یثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ»
و در انجام برنامه نیسان بهتر آن است که اگر جمعی بخوانند، هرکدام مجموع آن سوره ها و اذکار را «هفتاد مرتبه» بخوانند و برای آن ها که می خوانند فایده اش عظیم تر و ثوابش بیشتر است و در این سال ها پس از بیست وسه روز که از نوروز بگذرد، تقریباً داخل نیسان ماه شمسی می شوند و ماه نیسان سی روز است؛
از حضرت صادق(علیه السلام) روایت است: که در هفتم حَزیران، حتماً حجامت کن و اگر میسّر نشود در چهاردهم و اول حزیران تقریباً هشتاد و چهارم نوروز است و آن نیز سی روز است و حزیران ماه نحسی است، چنان که در حدیث معتبر نقل شده: خدمت امام صادق(علیه السلام) ماه حزیران ذکر شد، حضرت فرمودند: این ماه ماهی است که در آن حضرت موسی بر بنی اسراییل نفرین کرد و در یک شبانه روز سیصد هزار نفر از ایشان از بین رفتند.
باز به سند معتبر از آن حضرت نقل است: که خدای تعالی اَجَل ها را در ماه حزیران نزدیک می کند، یعنی مرگ در آن بسیار است.آگاه باش ماه های شمسی بنایش بر حرکت زمین به دور خورشید است و عدد آن ها دوازده ماه است به این ترتیب:
تشرین اول ـ تشرین آخر، کانون اول ـ کانون آخر، شباط، آذار، نیسان، ایار، حزیران، تموز، آب، ایلول.
چهار ماه را سی روز می گیرند که تشرین آخر و نیسان و حزیران و ایلولند و هفت ماه دیگر غیر شباط را سی ویک روز می گیرند و شباط را در سه سال متوالی بیست وهشت می گیرند، در سال چهارم که سال کبیسه ایشان است بیست ونه روز می گیرند.
سال ایشان سیصد و شصت وپنج روز و یک چهارم روز است و تشرین اول که اول سال ایشان است در این سال ها موافق نوزده درجه میزان است و تفصیلش در کتاب «بحارالانوار» بیان شده است و چون این ماه ها در احادیث آمده است در اینجا کوتاه و مختصر ایراد کردم، پایان [مسائل مربوط به ماه های شمسی].
مفاتیح الجنان : زیارات
آداب زیارت به نیابت
بدان که ثواب زیارت هر یک از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و ائمه هدی(علیهم السلام) را می توان هدیه به روح مقدّس هر یک از آنان نمود و همچنین به روح هر یک از مؤمنان می توان هدیه کرد و نیز می توان به نیابت از ایشان زیارت نمود، چنان که به سند معتبر نقل شده: داود صرمی به حضرت امام هادی(علیه السلام) عرضه داشت: من پدر شما را زیارت کردم و ثوابش را برای شما قرار دادم. فرمود: برای تو از سوی خدا، پاداش و ثواب بزرگی است و از جانب ما ستایش و ثنا.
و در حدیث دیگری وارد شده: حضرت امام هادی(علیه السلام) شخصی را به حائر امام حسین(علیه السلام) فرستاد که برای حضرت زیارت و دعا کند.
هم به سند معتبر از حضرت امام موسی بن جعفر(علیه السلام) روایت شده: چون به زیارت مرقد منوّر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بروی و از انجام زیارت فارغ شوی، دو رکعت نماز بخوان و بالای سر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بایست و چنین بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا نَبِی اللّه مِنْ أَبِی وَأُمِّی وَزَوْجَتِی وَوَلَدِی وَحامَّتِی وَمِنْ جَمِیعِ أَهْلِ بَلَدِی حُرِّهِمْ وَعَبْدِهِمْ وَأَبْیضِهِمْ وَأَسْوَدِهِمْ.
پس به هرکس از شهر خود بگویی که من به نیابت از تو، به پیامبر(صلی الله علیه وآله) سلام دادم، راست گو خواهی بود.
و در بعضی از روایات وارد شده است: که از بعضی از ائمه طاهرین پرسیدند: از مردی که دو رکعت نماز بجا می آورد یا یک روز روزه می دارد یا حجّ و عمره می خواند یا رسول خدا(صلی الله علیه وآله) یا یکی از ائمه طاهرین را زیارت می کند و ثواب آن را برای پدر و مادر خود یا برادر مؤمن خود هدیه می کند، آیا برای او ثوابی هست؟ فرمود: ثواب آن عمل به آن شخص می رسد، بدون اینکه از ثواب نایب چیزی کم شود.
شیخ طوسی در کتاب تهذیب فرموده است: کسی که با گرفتن اجرت، به نیابت برادر مؤمن به زیارت می رود، چون از غسل زیارت فارغ شود، [و موافق بعضی از نسخه ها: از عمل زیارت فارغ گردد] بگوید:
اللّهُمَّ مَا أَصابَنِی مِنْ تَعَبٍ أَوْ نَصَبٍ أَوْ شَعَثٍ أَوْ لُغُوبٍ فَأْجُرْ فُلانَ ابْنَ فُلانٍ فِیهِ وَأْجُرْنِی فِی قَضائِی عَنْهُ.
پس چون زیارت کند در آخر زیارت بگوید:
السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای عَنْ فُلانِ ابْنِ فُلانٍ، أَتَیتُک زائِراً عَنْهُ فَاشْفَعْ لَهُ عِنْدَ رَبِّک.
پس هر دعایی که خواهد برای او کند.
و نیز فرموده است: چون کسی بخواهد به نیابت دیگری زیارت کند بگوید:
اللّهُمَّ إِنَّ فُلانَ ابْنَ فُلانٍ أَوْفَدَنِی إِلی مَوالِیهِ وَمَوالِی لِأَزُورَ عَنْهُ رَجاءً لِجَزِیلِ الثَّوابِ وَفِراراً مِنْ سُوءِ الْحِسابِ، اللّهُمَّ إِنَّهُ یتَوَجَّهُ إِلَیک بِأَوْلِیائِهِ الدَّالِّینَ عَلَیک فِی غُفْرانِک ذُنُوبَهُ وَحَطِّ سَیئاتِهِ، وَیتَوَسَّلُ إِلَیک بِهِمْ عِنْدَ مَشْهَدِ إِمامِهِ صَلَواتُ اللّهُ عَلَیهِمْ، اللّهُمَّ فَتَقَبَّلْ مِنْهُ وَاقْبَلْ شَفاعَةَ أَوْلِیائِهِ صَلَواتُ اللّهُ عَلَیهِمْ فِیهِ.
اللّهُمَّ جازِهِ عَلَی حُسْنِ نِیتِهِ وَصَحِیحِ عَقِیدَتِهِ وَصِحَّةِ مُوالاتِهِ أَحْسَنَ مَا جازَیتَ أَحَداً مِنْ عَبِیدِک الْمُؤْمِنِینَ، وَأَدِمْ لَهُ مَا خَوَّلْتَهُ، وَاسْتَعْمِلْهُ صالِحاً فِیما آتَیتَهُ، وَلَا تَجْعَلْنِی آخِرَ وافِدٍ لَهُ یوفِدُهُ. اللّهُمَّ أَعْتِقْ رَقَبَتَهُ مِنَ النَّارِ، وَأَوْسِعْ عَلَیهِ مِنْ رِزْقِک الْحَلالِ الطَّیبِ، وَاجْعَلْهُ مِنْ رُفَقاءِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَبارِک لَهُ فِی وُلْدِهِ وَمالِهِ وَأَهْلِهِ وَما مَلَکتْ یمِینُهُ؛
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَحُلْ بَینَهُ وَبَینَ مَعاصِیک حَتَّی لَایعْصِیک، وَأَعِنْهُ عَلَی طاعَتِک وَطاعَةِ أَوْلِیائِک حَتَّی لَاتَفْقِدَهُ حَیثُ أَمَرْتَهُ، وَلَا تَراهُ حَیثُ نَهَیتَهُ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ وَاعْفُ عَنْهُ وَعَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَعِذْهُ مِنْ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ، وَمِنْ فَزَعِ یوْمِ الْقِیامَةِ وَسُوءِ الْمُنْقَلَبِ، وَمِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَوَحْشَتِهِ، وَمِنْ مَواقِفِ الْخِزْی فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ؛
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْ جائِزَتَهُ فِی مَوْقِفِی هذَا غُفْرانَک وَتُحْفَتَهُ فِی مَقامِی هذَا عِنْدَ إِمامِی صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ أَنْ تُقِیلَ عَثْرَتَهُ، وَتَقْبَلَ مَعْذِرَتَهُ، وَتَتَجاوَزَ عَنْ خَطِیئَتِهِ، وَتَجْعَلَ التَّقْوَی زادَهُ، وَمَا عِنْدَک خَیراً لَهُ فِی مَعادِهِ، وَتَحْشُرَهُ فِی زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَتَغْفِرَ لَهُ وَ لِوالِدَیهِ فَإِنَّک خَیرُ مَرْغُوبٍ إِلَیهِ، وَأَکرَمُ مَسْؤُولٍ اعْتَمَدَ الْعِبادُ عَلَیهِ.
اللّهُمَّ وَ لِکلِّ مُوفِدٍ جائِزَةٌ، وَ لِکلِّ زائِرٍ کرامَةٌ، فَاجْعَلْ جائِزَتَهُ فِی مَوْقِفِی هذَا غُفْرانَک وَالْجَنَّةَ لَهُ وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ. اللّهُمَّ وَأَنَا عَبْدُک الْخاطِئُ الْمُذْنِبُ الْمُقِرُّ بِذُنُوبِهِ فَأَسْأَلُک یا اللّهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَنْ لَاتَحْرِمَنِی بَعْدَ ذلِک الْأَجْرَ وَالثَّوابَ مِنْ فَضْلِ عَطائِک وَکرَمِ تَفَضُّلِک.
آنگاه نزد ضریح مقدّس رفته و دست ها را رو به قبله به سوی آسمان بردارد و بگوید:
یا مَوْلای، یا إِمامِی، عَبْدُک فُلانُ ابْنُ فُلانٍ أَوْفَدَنِی زائِراً لِمَشْهَدِک یتَقَرَّبُ إِلَی اللّه عَزَّوَجَلَّ بِذَلِک وَ إِلَی رَسُولِهِ وَ إِلَیک یرْجُو بِذلِک فَکاک رَقَبَتِهِ مِنَ النَّارِ مِنَ الْعُقُوبَةِ، فَاغْفِرْ لَهُ وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ، لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ الْحَلِیمُ الْکرِیمُ، لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ الْعَلِی الْعَظِیمُ، أَسْأَلُک أَنْ تُصِلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَتَسْتَجِیبَ لِی فِیهِ وَفِی جَمِیعِ إِخْوانِی وَأَخَوَاتِی وَوَلَدِی وَأَهْلِی بِجُودِک وَکرَمِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
مفاتیح الجنان : مفاتیح الجنان
فضیلت زیارت رسول خدا(ص) و حضرت زهرا(ع) و ائمه بقیع(ع)
آگاه باش که در حق همۀ مردم به ویژه حاجیان مستحب مؤکد است، مشرّف شدن به زیارت روضه ی مطهّره و آستانه منوّره ی فخر عالمیان حضرت سید المرسلین محمّد بن عبدالله(صلوات الله وسلامه علیه) و ترک زیارت آن حضرت، سبب جفا در حق او در قیامت است و شیخ شهید فرموده: اگر مردم زیارت آن جناب را ترک کنند، بر امام است که ایشان را برای رفتن به زیارت آن حضرت مجبور کند، زیرا ترک زیارت آن حضرت انگیزۀ جفای حرام است.
شیخ صدوق از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده: هرگاه یکی از شما حج نماید، باید حجّش را به زیارت ما به پایان برساند، زیرا زیارت ما از کمال تمامی حجّ است؛
و نیز از امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت کرده: حجّ خود را به زیارت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) کامل کنید که ترک زیارت آن حضرت پس از حج جفا و خلاف ادب است و شما را به این زیارت دستور داده اند و به زیارت قبری چند که خدا حق آن ها و زیارت آن ها را بر شما لازم کرده بروید و کنار آن قبرها از خداوند طلب روزی کنید.
و نیز از ابوالصّلت هروی روایت کرده که: خدمت حضرت رضا(علیه السلام) عرض کردم: یابن رسول الله، چه می فرمایی در حدیثی که اهل آن روایت می کنند: که مؤمنان در بهشت از منازلشان پروردگار خود را زیارت می کنند؟ (کنایه از این که معنی حدیث اگر حدیث صحیحی باشد چیست؟ با آنکه شامل مطلبی است که به حسب ظاهر با اعتقاد حق هماهنگی ندارد.)
حضرت پاسخ او را به این صورت فرمودند: ای اباصلت، خدا پیامبرش محمّد(صلی الله علیه وآله) را از همۀ آفریده هایش حتی از پیامبران و ملائکه افضل قرار داد و طاعت او را طاعت خود و بیعت با او را بیعت با خود و زیارت او را زیارت خود شمرد، چنان که فرمود:
«مَنْ یطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ»
و فرمود:
«إِنَّ الَّذِینَ یبایعُونَک إِنَّما یبایعُونَ اللّهَ یدُ اللّهِ فَوْقَ أَیدِیهِمْ»
و رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: هرکه مرا در حال حیات یا پس از مرگ زیارت کند، چنان است که خدا را زیارت کرده باشد تا پایان روایت.
حمیری در کتاب «قرب الأسناد»، از حضرت صادق(علیه السلام) روایت کرده: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: هرکه مرا در حیات یا پس از ممات زیارت کند، روز قیامت شفیع او می شوم.
در حدیثی آمده: امام صادق(علیه السلام) روز عیدی در مدینه بود، به زیارت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) رفت و به آن حضرت سلام داد و فرمود: ما بر اهل همه شهرها خواه مکه و خواه غیر مکه برتری داریم، به علّت زیارت و سلاممان به رسول خدا(صلی الله علیه وآله).
شیخ طوسی در «تهذیب»، از یزید بن عبدالملک روایت کرده است و او از پدرش، از جدّش: که خدمت حضرت فاطمه مشرّف شدم، آن حضرت به سلام بر من پیشی گرفت، آنگاه از من پرسید برای چه آمده ای؟ عرض کردم: برای طلب برکت و ثواب؛ فرمود: مرا خبر داد پدرم و اینک حاضر است که هر که بر او و بر من سه روز سلام کند، خدا بهشت را بر او واجب کند؛ گفتم: در حیات او و شما؟ فرمود: آری و نیز پس از مرگ ما.
علاّمه مجلسی (رحمة الله علیه) فرموده: در حدیث معتبر از عبدالله بن عباس نقل است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: هرکه امام حسن (علیه السلام) را در بقیع زیارت کند، قدمش بر صراط ثابت باشد، روزی که قدم ها از آن بلغزد.
در کتاب «مُقنعه» از حضرت صادق(علیه السلام) روایت شده: هرکه مرا زیارت کند، گناهانش آمرزیده شود و تهیدست و پریشان نمیرد.
شیخ طوسی در «تهذیب» از حضرت عسکری(علیه السلام) روایت کرده: هرکه حضرت صادق(علیه السلام) و پدرش حضرت باقر(علیه السلام) را زیارت کند درد چشم نکشد و بیماری و دردی به او نرسد و مبتلا نمیرد.
ابن قولَوَیه در کتاب «کامل الزیارات»، از هشام بن سالم از امام صادق(علیه السلام) روایتی طولانی آورده که بخشی از جملات آن این است: مردی به محضر امام صادق(علیه السلام) شرفیاب شد و عرض کرد: آیا پدرت را باید زیارت کرد؟ فرمود: آری، عرضه داشت: برای کسی که او را زیارت کند چه پاداشی است؟ فرمود: اگر اعتقاد به امامت او داشته باشد و از او پیروی کند، بهشت پاداش اوست؛ عرض کرد: کسی که از زیارت او روی گردان شود چه خواهد شد؟ فرمود: در «یوم الحسرة» که روز قیامت است حسرت خواهد داشت.
احادیث در این بخش بسیار است و برای متذکر شدن ما همین اندازه کافی و وافی است.
مفاتیح الجنان : مفاتیح الجنان
زیارت حضرت فاطمه (س)
آنگاه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را نزد روضه ی مطهّره زیارت کن. در تعیین جای قبر آن مظلومه اختلاف شده است. طایفه ای گفته اند: در روضه که بین قبر و منبر است مدفون می باشد و بعضی گفته اند: در خانه خویش دفن شده و گروه سوم گفته اند: قبر مطهّرش در بقیع است و آنچه را اصحاب ما بیشتر اعتقاد بر آن دارند، این است که آن مظلومه نزد روضه زیارت شود و کسی که آن معظّمه را در این سه موضع زیارت کند، افضل است.
چون برای زیارت آن ممتحنه، در این مکان ها ایستادی بگو:
یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَک اللّهُ الَّذِی خَلَقَک قَبْلَ أَنْ یخْلُقَک فَوَجَدَک لِمَا امْتَحَنَک صابِرَةً، وَزَعَمْنا أَنَّا لَک أَوْلِیاءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِکلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَأَتی بِهِ وَصِیهُ، فَإِنّا نَسْأَلُک إِنْ کنَّا صَدَّقْناک إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلایتِک.
و نیز مستحب است بگویی:
السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ حَبِیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ صَفِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ أَمِینِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ خَیرِ خَلْقِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیاءِ اللّهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِکتِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ خَیرِ الْبَرِیةِ، السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَةَ نِساءِ الْعالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا زَوْجَةَ وَلِی اللّهِ وَ خَیرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللّهِ؛
السَّلامُ عَلَیک یا أُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ سَیدَی شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الرَّضِیةُ الْمَرْضِیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّکیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْحَوْراءُ الْإِنْسِیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا التَّقِیةُ النَّقِیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِیمَةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، السَّلامُ عَلَیک یا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللّهِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی رُوحِک وَبَدَنِک؛
أَشْهَدُ أَنَّک مَضَیتِ عَلَی بَینَةٍ مِنْ رَبِّک، وَأَنَّ مَنْ سَرَّک فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَمَنْ جَفَاک فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَمَنْ آذاک فَقَدْ آذی رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَمَنْ وَصَلَک فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَمَنْ قَطَعَک فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ لِأَنَّک بِضْعَةٌ مِنْهُ وَرُوحُهُ الَّذِی بَینَ جَنْبَیهِ، أُشْهِدُ اللّهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِکتَهُ أَنِّی راضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ، ساخِطٌ عَلَی مَنْ سَخِطْتِ عَلَیهِ، مَتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ، مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیتِ، مُعادٍ لِمَنْ عادَیتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ، وَکفَی بِاللّهِ شَهِیداً وَ حَسِیباً وَ جازِیاً وَ مُثِیباً.
آنگاه بر رسول خدا و ائمه طاهرین صلوات می فرستی.
مؤلّف گوید: ما برای «روز سوم جمادی الآخر» زیارتی دیگر برای حضرت فاطمه نقل کردیم و نیز علما زیارت مفصّلی برای آن مظلومه نقل کرده اند که مثل همین زیارت نقل شده از شیخ طوسی است. اول آن «السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ» است تا «أُشْهِدُ اللَّهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِکَتَهُ» و از اینجا به بعد آن چنین است:
أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِکتَهُ أَنِّی وَلِی لِمَنْ وَالاک، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاک، وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَک، أَنَا یا مَوْلاتِی بِک وَبِأَبِیک وَبَعْلِک وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِک مُوقِنٌ، وَبِوِلایتِهِمْ مُؤْمِنٌ، وَ لِطَاعَتِهِمْ مُلْتَزِمٌ، أَشْهَدُ أَنَّ الدِّینَ دِینُهُمْ، وَالْحُکمَ حُکمُهُمْ، وَهُمْ قَدْ بَلَّغُوا عَنِ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَدَعَوْا إِلَی سَبِیلِ اللّهِ بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، لَاتَأْخُذُهُمْ فِی اللّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ، وَصَلَواتُ اللّهِ عَلَیک وَعَلَی أَبِیک وَبَعْلِک وَذُرِّیتِک الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیتِهِ وَصَلِّ عَلَی الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّیقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِیةِ النَّقِیةِ الرَّضِیةِ الْمَرْضِیةِ الزَّکیةِ الرَّشِیدَةِ الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ، الْمَغْصُوبَةِ حَقُّها، الْمَمْنُوعَةِ إِرْثُها، الْمَکسُورَةِ ضِلْعُهَا، الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا، الْمَقْتُولِ وَلَدُها، فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِک، وَبَضْعَةِ لَحْمِهِ؛
وَصَمِیمِ قَلْبِهِ، وَفِلْذَةِ کبِدِهِ، وَالنُّخْبَةِ مِنْک لَهُ، وَالتُّحْفَةِ خَصَصْتَ بِها وَصِیهُ، وَحَبِیبَةِ الْمُصْطَفی، وَقَرِینَةِ الْمُرْتَضی، وَسَیدَةِ النِّساءِ، وَمُبَشِّرَةِ الْأَوْلِیاءِ، حَلِیفَةِ الْوَرَعِ وَالزُّهْدِ، وَتُفَّاحَةِ الْفِرْدَوْسِ وَالْخُلْدِ الَّتِی شَرَّفْتَ مَوْلِدَها بِنِساءِ الْجَنَّةِ، وَسَلَلْتَ مِنْها أَنْوارَ الْأَئِمَّةِ، وَأَرْخَیتَ دُونَها حِجابَ النُّبُوَّةِ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیها صَلاةً تَزِیدُ فِی مَحَلِّها عِنْدَک، وَشَرَفِها لَدَیک، وَمَنْزِلَتِها مِنْ رِضَاک، وَبَلِّغْها مِنَّا تَحِیةً وَسَلاماً، وَآتِنَا مِنْ لَدُنْک فِی حُبِّها فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَرَحْمَةً وَغُفْراناً إِنَّک ذُو الْعَفْوِ الْکرِیمِ.
مؤلّف گوید: شیخ در «تهذیب» فرموده: آنچه در فضل زیارت آن معظّمه روایت شده، بیشتر از آن است که شمارش شود و علامه مجلسی از کتاب «مصباح الانوار» نقل کرده: از حضرت فاطمه روایت شده: پدرم به من فرمود: هرکه بر تو صلوات فرستد، حق تعالی او را بیامرزد و در هر جای بهشت که باشم به من ملحق کند.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امیرالمومنین (ع)
زیارت سوم امیرالمؤمنین (ع)
سید عبدالکریم بن طاووس از صفوان جمّال روایت کرده: چون با امام صادق(علیه السلام) در زمانی که نزد ابوجعفر دوانیقی می رفت وارد کوفه شدیم، فرمود: ای صفوان شتر را بخوابان که منطقه نزدیک قبر جدّم امیرالمؤمنین(علیه السلام) است، پس پیاده شد و غسل کرد و جامه را تغییر داد و پای مبارک را برهنه کرد و فرمود: تو نیز چنین کن.
پس به سوی نجف روانه شدند و فرمود: گام ها را کوتاه بردار و سر را به زیر انداز که خدا برای تو به عدد هر گامی که بر می داری، صد هزار حسنه می نویسد و صد هزار گناه محو می کند و صد هزار درجه برایت بالا می برد و صدهزار حاجت از تو برمی آورد و برای تو ثواب هر صدیق و شهید که بوده باشد یا به قتل رسیده باشد، ثبت می کند.
پس حضرت می رفت و من نیز با آن حضرت می رفتم، با آرامش دل و تن و در تسبیح و تنزیه و تهلیل خدا بودیم تا به تلها رسیدیم، پس به جانب راست وچپ نظر کرد و به چوبی که در دست داشت خطی کشید و فرمود:
جستجو کن؛ جستجو کردم اثر قبری یافتم، پس اشک دیده به چهره مبارکش جاری شد و گفت: «إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» و چنین ادامه داد:
السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الرَّشِیدُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْبَرُّ الزَّکی، السَّلامُ عَلَیک یا وَصِی رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا خِیرَةَ اللّهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ، أَشْهَدُ أَنَّک حَبِیبُ اللّهِ وَخاصَّةُ اللّهِ وَخالِصَتُهُ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّهِ، وَعَیبَةَ عِلْمِهِ، وَخازِنَ وَحْیهِ.
پس خود را به قبر چسبانده و عرضه داشت:
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا حُجَّةَ الْخِصامِ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا بَابَ الْمَقَامِ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا نُورَ اللّهِ التَّامَّ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللّهِ وَعَنْ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ مَا حُمِّلْتَ، وَرَعَیتَ مَا اسْتُحْفِظْتَ، وَحَفِظْتَ مَا اسْتُودِعْتَ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَأَقَمْتَ أَحْکامَ اللّهِ، وَلَمْ تَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ، وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِک.
آنگاه حضرت صادق(علیه السلام) برخاست و بالای سر آن حضرت چند رکعت نماز خواند و فرمود: ای صفوان هرکه به این زیارت، امیرمؤمنان را زیارت کند و این نماز را بجا آورد، به سوی اهلش بازگردد درحالی که گناهانش آمرزیده و عملش پذیرفته و پسندیده شده باشد و برای او ثواب هرکه از فرشتگان آن حضرت را زیارت کرده باشد نوشته شود.
صفوان با شگفتی گفت: ثواب هرکه از فرشتگان آن حضرت را زیارت کند؟! فرمود: آری در هر شبی هفتاد قبیله از فرشتگان آن حضرت را زیارت می کنند. پرسید: هر قبیله چه تعدادند؟ فرمود: صد هزار فرشته. پس آن حضرت رو به قبر به پشت بیرون آمدند و در اثنای بیرون آمدن گفتند:
یا جَدَّاهُ یا سَیداهُ یا طَیباهُ یا طاهِراهُ لَاجَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْک، وَرَزَقَنِی الْعَوْدَ إِلَیک، وَالْمَقامَ فِی حَرَمِک، وَالْکوْنَ مَعَک وَمَعَ الْأَبْرارِ مِنْ وُلْدِک، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی الْمَلائِکةِ الْمُحْدِقِینَ بِک.
صفوان گفت: به حضرت عرض کردم اجازه می دهید اصحاب خود را از اهل کوفه خبر کنم و این قبر را به ایشان نشان دهم؛ فرمود: آری و درهمی چند به من عطا کردند که قبر را با آن مرمّت و سر و سامان دهم.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امیرالمومنین (ع)
زیارت ششم امیرالمومنین (ع)
زیارتی است که جماعتی از علما روایت کرده اند، ازجمله آن ها: شیخ محمّد ابن مشهدی است که فرموده است:
محمّد بن خالد طیالسی، از سیف بن عُمیره روایت کرده است که گفت: با صفوان جمّال و جمعی از اصحابمان به سوی نجف بیرون رفتیم و در آنجا حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) را زیارت کردیم، چون از زیارت فارغ شدیم، صفوان روی خود را به سوی قبر حضرت امام حسین(علیه السلام) برگرداند و گفت: زیارت می کنم حضرت حسین(علیه السلام) را در این مکان، از بالای سر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام).
آنگاه گفت: با امام صادق(علیه السلام) به اینجا آمدیم و حضرت به این صورت زیارت کرد و نماز خواند و دعا کرد که من نیز همان را انجام می دهم و فرمود: ای صفوان این زیارت را ضبط کن و این دعا را بخوان و همیشه حضرت امیرالمؤمنین و امام حسین(علیهماالسلام) را به این کیفیت زیارت کن که من در پیشگاه خدا ضامنم که هرکه ایشان را چنین زیارت کند و این دعا را بخواند، خواه از نزدیک و خواه از دور، زیارتش پذیرفته و عملش با پاداش و سلامش به ایشان برسد و نزد آنان پسندیده گردد و حاجت هایش هرچند عظیم باشد برآورده شود.
نویسنده گوید: باقی ماندۀ این روایت، در برتری این عمل در دنباله «دعای صفوان در زیارت عاشورا» ان شاء الله خواهد آمد؛
و زیارت امیرالمؤمنین(علیه السلام) به این کیفیت است: رو به قبر آن حضرت بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ. السَّلامُ عَلَیک یا صَِفْوَةَ اللّهِ. السَّلامُ عَلَیک یا أَمِینَ اللّهِ. السَّلامُ عَلَی مَنِ اصْطَفاهُ اللّهُ وَاخْتَصَّهُ وَاخْتارَهُ مِنْ بَرِیتِهِ. السَّلامُ عَلَیک یا خَلِیلَ اللّهِ مَا دَجَا اللَّیلُ وَغَسَقَ، وَأَضاءَ النَّهارُ وَأَشْرَقَ. السَّلامُ عَلَیک مَا صَمَتَ صامِتٌ، وَنَطَقَ نَاطِقٌ، وَذَرَّ شارِقٌ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی مَوْلانا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَاحِبِ السَّوابِقِ وَالْمَناقِبِ وَالنَّجْدَةِ، وَمُبِیدِ الْکتَائِبِ، الشَّدِیدِ الْبَأْسِ، الْعَظِیمِ الْمِرَاسِ، الْمَکینِ الْأَسَاسِ، سَاقِی الْمُؤْمِنِینَ بِالْکأْسِ مِنْ حَوْضِ الرَّسُولِ الْمَکینِ الْأَمِینِ؛
السَّلامُ عَلَی صاحِبِ النُّهی وَالْفَضْلِ وَالطَّوائِلِ وَالْمَکرُماتِ وَالنَّوائِلِ. السَّلامُ عَلَی فارِسِ الْمُؤْمِنِینَ، وَلَیثِ الْمُوَحِّدِینَ، وَقاتِلِ الْمُشْرِکینَ، وَوَصِی رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی مَنْ أَیدَهُ اللّهُ بِجَبْرَئِیلَ، وَأَعانَهُ بِمِیکائِیلَ، وَأَزْلَفَهُ فِی الدَّارَینِ، وَحَباهُ بِکلِّ مَا تَقِرُّ بِهِ الْعَینُ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَعَلَی آلِهِ الطَّاهِرِینَ، وَعَلَی أَوْلادِهِ الْمُنْتَجَبِینَ، وَعَلَی الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِینَ الَّذِینَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ، وَفَرَضُوا عَلَینا الصَّلَواتِ، وَأَمَرُوا بِإِیتاءِ الزَّکاةِ، وَعَرَّفُونا صِیامَ شَهْرِ رَمَضانَ، وَقِراءَةَ الْقُرْآنِ؛
السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَیعْسُوبَ الدِّینِ، وَقائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا بابَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا عَینَ اللّهِ النَّاظِرَةَ، وَیدَهُ الْباسِطَةَ، وَأُذُنَهُ الْواعِیةَ، وَحِکمَتَهُ الْبَالِغَةَ، وَ نِعْمَتَهُ السَّابِغَةَ، وَ نِقْمَتَهُ الدَّامِغَةَ.
السَّلامُ عَلَی قَسِیمِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ. السَّلامُ عَلَی نِعْمَةِ اللّهِ عَلَی الْأَبْرارِ، وَ نِقْمَتِهِ عَلَی الْفُجَّارِ. السَّلامُ عَلَی سَیدِ الْمُتَّقِینَ الْأَخْیارِ. السَّلامُ عَلَی أَخِی رَسُولِ اللّهِ، وَابْنِ عَمِّهِ، وَزَوْجِ ابْنَتِهِ، وَالْمَخْلُوقِ مِنْ طِینَتِهِ. السَّلامُ عَلَی الْأَصْلِ الْقَدِیمِ، وَالْفَرْعِ الْکرِیمِ. السَّلامُ عَلَی الثَّمَرِ الْجَنِی. السَّلامُ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ عَلِی.
السَّلامُ عَلَی شَجَرَةِ طُوبَی، وَسِدْرَةِ الْمُنْتَهی. السَّلامُ عَلَی آدَمَ صَفْوَةِ اللّهِ، وَنُوحٍ نَبِی اللّهِ، وَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، وَمُوسی کلِیمِ اللّهِ، وَعِیسی رُوحِ اللّهِ، وَمُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللّهِ، وَمَنْ بَینَهُمْ مِنَ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولئِک رَفِیقاً. السَّلامُ عَلَی نُورِ الْأَنْوارِ، وَسَلِیلِ الْأَطْهارِ، وَعَناصِرِ الْأَخْیارِ؛
السَّلامُ عَلَی والِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرارِ. السَّلامُ عَلَی حَبْلِ اللّهِ الْمَتِینِ، وَجَنْبِهِ الْمَکینِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ. السَّلامُ عَلَی أَمِینِ اللّهِ فِی أَرْضِهِ، وَخَلِیفَتِهِ وَالْحاکمِ بِأَمْرِهِ، وَالْقَیمِ بِدِینِهِ، وَالنَّاطِقِ بِحِکمَتِهِ، وَالْعامِلِ بِکتابِهِ، أَخِی الرَّسُولِ، وَزَوْجِ الْبَتُولِ، وَسَیفِ اللّهِ الْمَسْلُولِ.
السَّلامُ عَلَی صاحِبِ الدَّلالاتِ، وَالْآیاتِ الْباهِراتِ، وَالْمُعْجِزاتِ الْقاهِراتِ، وَالْمُنْجِی مِنَ الْهَلَکاتِ، الَّذِی ذَکرَهُ اللّهُ فِی مُحْکمِ الْآیاتِ، فَقالَ تَعالی: «وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْکتابِ لَدَینا لَعَلِی حَکیمٌ ». السَّلامُ عَلَی اسْمِ اللّهِ الرَّضِی، وَوَجْهِهِ الْمُضِیءِ، وَجَنْبِهِ الْعَلِی، وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَی حُجَجِ اللّهِ وَأَوْصِیائِهِ، وَخَاصَّةِ اللّهِ وَأَصْفِیائِهِ، وَخالِصَتِهِ وَأُمَنَائِهِ، وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
قَصَدْتُک یا مَوْلای یا أَمِینَ اللّهِ وَحُجَّتَهُ زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّک، مُوالِیاً لِأَوْلِیائِک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک، مُتَقَرِّباً إِلَی اللّهِ بِزِیارَتِک، فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ اللّهِ رَبِّی وَرَبِّک فِی خَلاصِ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، وَقَضَاءِ حَوَائِجِی حَوَائِجِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ.
پس خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
سَلامُ اللّهِ وَسَلامُ مَلائِکتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَالْمُسَلَّمِینَ لَک بِقُلُوبِهِمْ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَالنَّاطِقِینَ بِفَضْلِک وَالشَّاهِدِینَ عَلَی أَنَّک صَادِقٌ أَمِینٌ صِدِّیقٌ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّک طُهْرٌ طاهِرٌ مُطَهَّرٌ مِنْ طُهْرٍ طاهِرٍ مُطَهَّرٍ، أَشْهَدُ لَک یا وَلِی اللّهِ وَ وَلِی رَسُولِهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَداءِ،
وَأَشْهَدُ أَنَّک جَنْبُ اللّهِ وَبابُهُ، وَأَنَّک حَبِیبُ اللّهِ وَوَجْهُهُ الَّذِی یؤْتی مِنْهُ، وَأَنَّک سَبِیلُ اللّهِ، وَأَنَّک عَبْدُاللّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، أَتَیتُک مُتَقَرِّباً إِلَی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ بِزِیارَتِک راغِباً إِلَیک فِی الشَّفاعَةِ أَبْتَغِی بِشَفاعَتِک خَلاصَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، مُتَعَوِّذاً بِک مِنَ النَّارِ؛ هارِباً مِنْ ذُنُوبِی الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلَی ظَهْرِی فَزِعاً إِلَیک رَجاءَ رَحْمَةِ رَبِّی؛
أَتَیتُک أَسْتَشْفِعُ بِک یا مَوْلای وَأَتَقَرَّبُ بِک إِلَی اللّهِ لِیقْضِی بِک حَوَائِجِی، فَاشْفَعْ لِی یا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ إِلَی اللّهِ فَإِنِّی عَبْدُ اللّهِ وَمَوْلاک وَزائِرُک وَلَک عِنْدَ اللّهِ الْمَقامُ الْمَحْمُودُ، وَالْجَاهُ الْعَظِیمُ، وَالشَّأْنُ الْکبِیرُ، وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَصَلِّ عَلَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَبْدِک الْمُرْتَضی، وَأَمِینِک الْأَوْفی، وَعُرْوَتِک الْوُثْقی، وَیدِک الْعُلْیا، وَجَنْبِک الْأَعْلی، وَکلِمَتِک الْحُسْنی، وَحُجَّتِک عَلَی الْوَری، وَصِدِّیقِک الْأَکبَرِ، وَسَیدِ الْأَوْصِیاءِ، وَرُکنِ الْأَوْلِیاءِ، وَعِمادِ الْأَصْفِیاءِ، أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ، وَیعْسُوبِ الدِّینِ، وَقُدْوَةِ الصَّالِحِینَ، وَ إِمامِ الْمُخْلِصِینَ؛ الْمَعْصُومِ مِنَ الْخَلَلِ، الْمُهَذَّبِ مِنَ الزَّلَلِ، الْمُطَهَّرِ مِنَ الْعَیبِ، الْمُنَزَّهِ مِنَ الرَّیبِ، أَخِی نَبِیک، وَوَصِی رَسُولِک،
الْبائِتِ عَلَی فِراشِهِ، وَالْمُواسِی لَهُ بِنَفْسِهِ، وَکاشِفِ الْکرْبِ عَنْ وَجْهِهِ، الَّذِی جَعَلْتَهُ سَیفاً لِنُبُوَّتِهِ، وَآیةً لِرِسالَتِهِ، وَشاهِداً عَلَی أُمَّتِهِ، وَدِلالَةً عَلَی حُجَّتِهِ، وَحامِلاً لِرایتِهِ، وَوِقایةً لِمُهْجَتِهِ، وَهادِیاً لِأُمَّتِهِ، وَیداً لِبَأْسِهِ، وَتاجاً لِرَأْسِهِ، وَباباً لِسِرِّهِ، وَمِفْتاحاً لِظَفَرِهِ، حَتَّی هَزَمَ جُیوشَ الشِّرْک بِإِذْنِک، وَأَبادَ عَساکرَ الْکفْرِ بِأَمْرِک، وَبَذَلَ نَفْسَهُ فِی مَرْضاةِ رَسُولِک، وَجَعَلَها وَقْفاً عَلَی طاعَتِهِ، فَصَلِّ اللّهُمَّ عَلَیهِ صَلاةً دَائِمَةً بَاقِیةً.
سپس بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، وَالشِّهابَ الثَّاقِبَ، وَالنُّورَ الْعاقِبَ، یا سَلِیلَ الْأَطَائِبِ، یا سِرَّ اللّهِ، إِنَّ بَینِی وَبَینَ اللّهِ تَعالی ذُنُوباً قَدْ أَثْقَلَتْ ظَهْرِی وَلَا یأْتِی عَلَیها إِلّا رِضاهُ، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَک عَلَی سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاک أَمْرِ خَلْقِهِ، کنْ لِی إِلَی اللّهِ شَفِیعاً، وَمِنَ النَّارِ مُجِیراً، وَعَلَی الدَّهْرِ ظَهِیراً، فَإِنِّی عَبْدُاللّهِ وَ وَلِیک وَزائِرُک صَلَّی اللّهُ عَلَیک.
پس شش رکعت نماز زیارت به جای آر و هر دعا که خواستی بخوان و بعد از آن بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، عَلَیک مِنِّی سَلامُ اللّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَبَقِی اللَّیلُ وَالنَّهارُ.
پس اشاره کن و به سوی قبر امام حسین(علیه السلام) متوجّه شو و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، أَتَیتُکما زائِراً وَمُتَوَسِّلاً إِلَی اللّهِ تَعالی رَبِّی وَرَبِّکما، وَمُتَوَجِّهاً إِلَی اللّهِ بِکما، وَمُسْتَشْفِعاً بِکما إِلَی اللّهِ فِی حاجَتِی هذِهِ؛
و بخوان تا آخر «دعای صفوان» (إنَّه قریب مجیب)، سپس رو به قبله کن و بخوان از اول دعای:
یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ، یا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ، وَیا کاشِفَ کرْبِ الْمَکرُوبِینَ. ..تا... وَاصْرِفْنِی بِقَضاءِ حَاجَتِی وَکفایةِ مَا أَهَمَّنِی هَمُّهُ مِنْ أَمْرِ دُنْیای وَآخِرَتِی یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
پس روی به جانب قبر امیرمؤمنان(علیه السلام) کن و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، وَالسَّلامُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَینِ مَا بَقِیتُ وَبَقِی اللَّیلُ وَالنَّهارُ، لَا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکما، وَلَا فَرَّقَ اللّهُ بَینِی وَبَینَکما.
نویسنده گوید: پیش از این ذکر شد که دعای صفوان همان دعایی است که به «دعای علَقَمه» مشهور شده و ذکر آن در زیارت روز عاشورا بیاید ان شاء الله.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
فضیلت مسجد کوفه
آگاه باش که کوفه یکی از آن چهار شهری است که حق تعالی آن را اختیار فرموده و «طور سینین» تفسیر به آن شده و در روایت آمده است که: کوفه حرم خدا و حرم رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و حرم امیرمؤمنان است و یک درهم صدقه در آن، به صد درهم در جای دیگر و دو رکعت نماز در آن به صدر رکعت محاسبه می شود.
فضیلت مسجد کوفه زیاده از آن است که ذکر شود و در بیان شرافت آن کافی است که یکی از چهار مسجدی است که شایسته است برای درک فیوضاتشان به شتاب به سوی آن ها کوچ کرد و یکی از محل هایی است که مسافر، بین قصر و اتمام نماز در آن آزاد است و نماز واجب در آن برابر حجّ مقبول و معادل هزار نماز است که در جای دیگر خوانده شود.
در روایات وارد شده است که: مسجد کوفه محلّ نماز پیامبران است و جایگاه نماز حضرت مهدی(عج) خواهد شد و در روایتی است: که هزار پیامبر و هزار جانشین پیامبر در آن، نماز خوانده اند و از بعضی روایات استفاده می شود که مسجد کوفه از مسجد اقصی که در بیت المقدس است برتر است.
ابن قولویه از حضرت امام باقر(علیه السلام) روایت کرده: اگر مردم بدانند مسجد کوفه چه اندازه فضیلت دارد، هر آینه از شهرهای دور، تهیه زاد و راحله کنند و به سوی این مسجد بیایند و نیز فرمود: نماز واجب در آن، برابر است با حجّ مقبول و نماز مستحب برابر است با عمره مقبوله، به بیان روایت دیگر نماز واجب و مستحبّ در آن همانند حج و عمره ای است که با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بجا آورده شود.
شیخ کلینی و غیر او از بزرگان روایت کرده اند از هارون بن خارجه که امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: ای هارون بین تو و مسجد کوفه چه اندازه مسافت است، یک میل می شود؟ گفتم: نه؛ فرمود: همه نمازهای خود را در آنجا می خوانی؟ گفتم نه؛ فرمود: اگر من نزدیک آن مسجد بودم امید داشتم از من یک نماز در آن فوت نمی شد؛ هیچ می دانی که برتری و مزیت آن مکان چیست؟
نبوده بنده ی صالحی نه پیامبری مگر آنکه در مسجد کوفه نماز خوانده، حتی در شبی که رسول خدا را به معراج می بردند، جبرئیل به آن حضرت عرضه داشت: می دانی کجایی؟ اکنون در برابر مسجد کوفه ای؛ فرمود: از پروردگارم اجازه بخواه تا در آن مسجد بروم و دو رکعت نماز بخوانم؛ جبرئیل از حضرت حق اذن خواست، حق تعالی مرحمت فرمود، پس آن حضرت را فرود آورد و در آن دو رکعت نماز خواند.
به درستی که جانب راست آن باغی است از باغ های بهشت و وسط آن باغی از باغ های بهشت و پشت آن باغی از باغ های بهشت، همانا نماز واجب در آن برابر است با هزار نماز و نماز مستحب در آن برابر است با پانصد نماز و نشستن در آن، بدون تلاوت قرآن و ذکر، عبادت است و اگر مردم بدانند چه اندازه فضیلت در آن است به سوی آن بیایند، گرچه به روش کودکان خود را به زمین کشند؛
و در روایت دیگر آمده: نماز واجب در آن برابر حج است و نماز مستحب به اندازه عمره و در «ذیل زیارت هفتم» حضرت امیر اشاره به برتری و مزیت این مسجد شریف گذشت و از پاره ای روایات استفاده می شود که جانب راست این مسجد از جانب چپ آن افضل است.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
عمل ستون پنجم مسجد کوفه
از جمله مواضع ممتاز مسجد کوفه «ستون پنجم» است که باید کنار آن نماز بخوانند و حاجات خود را از خدا بطلبند زیرا در روایات معتبر وارد شده: محلّ نماز حضرت ابراهیم خلیل بوده و با روایات دیگر منافات ندارد، زیرا ممکن است آن حضرت در همه این مواضع نماز خوانده باشد.
در حدیث معتبر از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: ستون پنجم مقام جبرییل است و از روایت بخش گذشته استفاده می شود که مقام امام مجتبی(علیه السلام) است، در نهایت آنچه از احادیث فهمیده می شود، این است که، محل ستون هفتم و پنجم از سایر مکان های مسجد برجسته و برتر است.
سید ابن طاووس گفته: نزد ستون پنجم دو رکعت نماز بخوان به «حمد» و هر سوره ای که خواهی و پس از سلام و تسبیح بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِجَمِیعِ أَسْمائِک کلِّها مَا عَلِمْنا مِنْها وَمَا لَانَعْلَمُ، وَأَسْأَلُک بِاسْمِک الْعَظِیمِ الْأَعْظَمِ الْکبِیرِ الْأَکبَرِ الَّذِی مَنْ دَعاک بِهِ أَجَبْتَهُ، وَمَنْ سَأَلَک بِهِ أَعْطَیتَهُ، وَمَنِ اسْتَنْصَرَک بِهِ نَصَرْتَهُ، وَمَنِ اسْتَغْفَرَک بِهِ غَفَرْتَ لَهُ، وَمَنِ اسْتَعانَک بِهِ أَعَنْتَهُ، وَمَنِ اسْتَرْزَقَک بِهِ رَزَقْتَهُ، وَمَنِ اسْتَغاثَک بِهِ أَغَثْتَهُ، وَمَنِ اسْتَرْحَمَک بِهِ رَحِمْتَهُ، وَمَنِ اسْتَجارَک بِهِ أَجَرْتَهُ، وَمَنْ تَوَکلَ عَلَیک بِهِ کفَیتَهُ، وَمَنِ اسْتَعْصَمَک بِهِ عَصَمْتَهُ، وَمَنِ اسْتَنْقَذَک بِهِ مِنَ النَّارِ أَنْقَذْتَهُ؛
وَمَنِ اسْتَعْطَفَک بِهِ تَعَطَّفْتَ لَهُ، وَمَنْ أَمَّلَک بِهِ أَعْطَیتَهُ، الَّذِی اتَّخَذْتَ بِهِ آدَمَ صَفِیاً، وَنُوحاً نَجِیاً، وَ إِبْراهِیمَ خَلِیلاً، وَمُوسی کلِیماً، وَعِیسی رُوحاً، وَمُحَمَّداً حَبِیباً، وَعَلِیاً وَصِیاً صَلَّی اللّهُ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ أَنْ تَقْضِی لِی حَوائِجِی، وَتَعْفُوَ عَمَّا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِی، وَتَتَفَضَّلَ عَلَی بِما أَنْتَ أَهْلُهُ وَلِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ لِلدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، یامُفَرِّجَ هَمِّ الْمَهْمُومِینَ، وَیا غِیاثَ الْمَلْهُوفِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک یا رَبَّ الْعالَمِینَ.
نویسنده گوید: از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: به بعضی از اصحاب خود فرمودند: نزد ستون پنجم دو رکعت نماز بخوان که آن مصلاّی ابراهیم است و بگو: «السَّلامُ عَلَی أَبِینا آدَمَ وَ أُمِّنا حَوَّاءَ. . »تا آخر، نزدیک به آنچه که کنار ستون هفتم، به طرف قبله خواندی.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
ذکر نمازى براى حاجت در مسجد کوفه
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: کسی که در مسجد کوفه دو رکعت نماز بخواند در هر رکعت سوره های «حمد» و «الفلق» و «النّاس» و «توحید» و «کافرون» و «نصر» و «قَدر» و «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلی» را خوانده و سلام دهد و «تسبیح حضرت زهرا» بگوید، از خدا هر حاجتی را بخواهد، خدا حاجتش را برآورده و دعایش را مستجاب خواهد کرد.
نویسنده گوید: ترتیب در سوره های در این دو رکعت، مطابق روایت سید ابن طاووس در کتاب «مصباح» است و در روایت شیخ طوسی در کتاب «امالی» سوره «قدر» بعد از «سَبِّحِ اسْمَ» است و شاید ترتیب در آن ها لازم نباشد، عمده این است که پس از سوره «حمد» این هفت سوره خوانده شود، وَاللهُ العالِمُ.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت اول امام حسین (ع)
زیارت مطلقه [که مقید به وقتی نیست و در همه اوقات می توان آن را خواند] بسیار است و ما در این فصل به ذکر چند زیارت از آن زیارت ها قناعت می کنیم:
شیخ کلینی در کتاب «کافی» به سند خود، از حسین بن ثویر روایت کرده که گفت: من و یونس بن ظبیان و مفضّل بن عمر و ابو سلمه سرّاج، در محضر حضرت ابی عبدالله جعفر بن محمّد(علیه السلام) نشسته بودیم؛ در میان ما، سخنگو یونس بود که از نظر سن از همه ما بزرگ تر بود، پس به حضرت عرضه داشت: فدایت شوم من در مجلس این قوم، یعنی اولاد عباس بن عبدالمطلب، حاضر می شوم، پس چه بگویم؟
فرمود: هرگاه حاضر شدی و ما را به یاد آوردی بگو: «اللَّهُمَّ أرِنَا الرَّخاءَ وَالسُّرُورَ؛ خدایا آسایش و شادی را به ما نشان بده» که آنچه از ثواب و بازگشت به وطن خواهی در هنگام بازگشت، به دریافتش نائل گردی.
گفتم: فدایت شوم بسیار می شود که امام حسین(علیه السلام) را یاد می کنم، آن وقت چه بگویم؟ فرمود: «سه مرتبه» بگو: «صَلَّی اللّه عَلَیْکَ یَا أبَا عَبْدِاللّه» سلام به آن حضرت از نزدیک و دور می رسد، آنگاه حضرت فرمود: زمانی که حضرت ابوعبدالله الحسین شهید شد، بر آن حضرت آسمان های هفتگانه و هفت زمین و آنچه در آن ها و ما بین آن هاست گریست و هرکه در بهشت و دوزخ است از آفریدگان پروردگارمان و آنچه دیده می شود و دیده نمی شود، همه بر ابوعبدالله الحسین(علیه السلام) گریستند مگر سه چیز.
گفتم: فدایت شوم آن سه چیز کدام اند؟ فرمودند: بصره و دمشق و آل عثمان بر آن حضرت گریه نکردند.
[بصره و دمشق روزگار امویان و عباسیان که در سلطه فرهنگ شیاطینی آنان بودند و این روایت شامل همه وقت نیست. مترجم]
گفتم: فدایت شوم، می خواهم به زیارت آن حضرت بروم، چه بگویم و چه کاری انجام دهم؟ فرمود: چون به زیارت آن حضرت روی، در کنار فرات غسل کن و جامه های پاک خود را بپوش، آنگاه با پای برهنه روانه شو، به درستی که تو در حرمی هستی از حرم های خدا و حرم رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و در وقت رفتن بسیار بگو: «اللّهُ أَکْبَرُ و لاإِلهَ إِلّا اللّهُ و سُبْحانَ اللّهِ»؛ هم چنین هر ذکری که دربردارندۀ تمجید و تعظیم حق تعالی باشد و بر محمّد و اهل بیت او صلوات فرست تا به درگاه حائر برسی، پس بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، الَسَّلامُ عَلَیکمْ یا مَلائِکةَ اللّهِ وَزُوَّارَ قَبْرِ ابْنِ نَبِی اللّهِ.
سپس ده گام بردار، آنگاه بایست و «سی مرتبه» بگو: «اللّهُ أَکْبَرُ»، به دنبال آن از پیش رو به جانب قبر برو و روی خود را با روی آن حضرت مقابل کن (یعنی پشت به قبله و روبروی آن جناب بایست) و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا قَتِیلَ اللّهِ وَابْنَ قَتِیلِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ثَارَ اللّهِ وَابْنَ ثَارِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وِتْرَ اللّهِ الْمَوْتُورَ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، أَشْهَدُ أَنَّ دَمَک سَکنَ فِی الْخُلْدِ، وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ أَظِلَّةُ الْعَرْشِ، وَبَکی لَهُ جَمِیعُ الْخَلائِقِ، وَبَکتْ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرَضُونَ السَّبْعُ وَمَا فِیهِنَّ وَمَا بَینَهُنَّ، وَمَنْ یتَقَلَّبُ فِی الْجَنَّةِ وَالنَّارِ مِنْ خَلْقِ رَبِّنا، وَمَا یری وَمَا لَایری، أَشْهَدُ أَنَّک حُجَّةُ اللّهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک قَتِیلُ اللّهِ وَابْنُ قَتِیلِهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک ثارُ اللّهِ وَابْنُ ثارِهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک وِتْرُ اللّهِ الْمَوْتُورُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ وَنَصَحْتَ وَوَفَیتَ وَأَوْفَیتَ، وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ، وَمَضَیتَ لِلَّذِی کنْتَ عَلَیهِ شَهِیداً وَمُسْتَشْهِداً وَشاهِداً وَمَشْهُوداً؛
أَنَا عَبْدُاللّهِ وَمَوْلاک وَفِی طاعَتِک وَالْوافِدُ إِلَیک أَلْتَمِسُ کمالَ الْمَنْزِلَةِ عِنْدَ اللّهِ، وَثَباتَ الْقَدَمِ فِی الْهِجْرَةِ إِلَیک، وَالسَّبِیلَ الَّذِی لَایخْتَلَِجُ دُونَک مِنَ الدُّخُولِ فِی کفالَتِک الَّتِی أُمِرْتَ بِها مَنْ أَرادَ اللّهَ بَدَأ بِکمْ، بِکمْ یبَینُ اللّهُ الْکذِبَ، وَبِکمْ یبَاعِدُ اللّهُ الزَّمَانَ الْکلِبَ، وَبِکمْ فَتَحَ اللّهُ، وَبِکمْ یخْتِمُ اللّهُ، وَبِکمْ یمْحُو مَا یشاءُ وَیثْبِتُ، وَبِکمْ یفُک الذُّلَّ مِنْ رِقابِنا، وَبِکمْ یدْرِک اللّهُ تِرَةَ کلِّ مُؤْمِنٍ یطْلَبُ بِها، وَبِکمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ أَشْجارَها، وَبِکمْ تُخْرِجُ الْأَرْضُ ثِمارَها، وَبِکمْ تُنْزِلُ السَّماءُ قَطْرَها وَرِزْقَها؛
وَبِکمْ یکشِفُ اللّهُ الْکرْبَ، وَبِکمْ ینَزِّلُ اللّهُ الْغَیثَ، وَبِکمْ تُسَبِّحُ الْأَرْضُ الَّتِی تَحْمِلُ أَبْدانَکمْ وَتَسْتَقِرُّ جِبَالُها عَنْ مَراسِیها، إِرادَةُ الرَّبِّ فِی مَقادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیکمْ وَتَصْدُرُ مِنْ بُیوتِکمْ وَالصَّادِرُ عَمَّا فُصِّلَ مِنْ أَحْکامِ الْعِبادِ، لُعِنَتْ أُمَّةٌ قَتَلَتْکمْ، وَأُمَّةٌ خالَفَتْکمْ، وَأُمَّةٌ جَحَدَتْ وِلایتَکمْ، وَأُمَّةٌ ظَاهَرَتْ عَلَیکمْ، وَأُمَّةٌ شَهِدَتْ وَلَمْ تُسْتَشْهَدْ، الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی جَعَلَ النَّارَ مَأْوَاهُمْ، وَبِئْسَ وِرْدُ الْوَارِدِینَ، وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.
سپس «سه مرتبه» بگو:
وَ صَلَّی اللّهُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِ اللّهِ.
بعد «سه مرتبه» بگو:
أَنَا إِلَی اللّهِ مِمَّنْ خالَفَک بَرِیءٌ.
پس از آن به نزد قبر فرزند آن حضرت، علی بن الحسین(علیه السلام) که پائین پای پدر مدفون است برو و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ خَدِیجَةَ وَفاطِمَةَ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک، صَلَّی اللّهُ عَلَیک، صَلَّی اللّهُ عَلَیک، لَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک.
این لعن را «سه مرتبه» می گویی و نیز «سه مرتبه» می گویی:
إِنّا إِلَی اللّهِ مِنْهُمْ بَرِیءٌ.
آنگاه برمی خیزی و به دست خود به جانب شهدا(رضی اللّه عنهم) اشاره می کنی و می گویی:
السَّلامُ عَلَیکمْ، السَّلامُ عَلَیکمْ، السَّلامُ عَلَیکمْ، فُزْتُمْ وَاللّهِ، فُزْتُمْ وَاللّهِ، فُزْتُمْ وَاللّهِ، فَلَیتَ أَنِّی مَعَکمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً.
پس برمی گردی و قبر ابوعبدالله(علیه السلام) را برابر خود قرار می دهی، یعنی پشت قبر مطهّر می ایستی و «شش رکعت» نماز می خوانی، چون این کار را انجام دادی زیارتت تمام شده، اگر خواستی برگردی برگرد.
نویسنده گوید: شیخ طوسی در «تهذیب» و صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه» نیز این زیارت را نقل کرده اند و شیخ صدوق فرموده: من در کتاب «مزار و مقتل» انواعی از زیارات را نقل کردم و برای کتاب «من لایحضره الفقیه» این زیارت را انتخاب کردم، زیرا به اعتبار سند، صحیح ترین زیارت نزد من است و همین زیارت شریف ما را بس و کامل است.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت سوم امام حسین (ع)
زیارت کوتاهی است که سید ابن طاووس، در کتاب «مزار» نقل کرده و در آن مزیت بسیاری آمده است؛ فرمود [با حذف اسناد روایت]: از جابر جعفی، از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که به جابر فرمود: بین شما و قبر حسین(علیه السلام) چه اندازه مسافت است؟ عرضه داشتم: یک روز و پاره ای از روز، فرمود: آن حضرت را زیارت می کنی؟ گفتم: آری، فرمود: آیا تو را خشنود نکنم، آیا تو را به ثواب ایشان مژده ندهم؟ گفتم: آری فدایت شوم.
فرمود: مردی از شما، چون برای زیارت او مهیا شود، اهل آسمان یکدیگر را مژده دهند و چون از منزلش، سوار یا پیاده بیرون رود، حق تعالی هزار فرشته از فرشتگان را بر او بگمارد که بر او صلوات فرستند تا به قبر امام حسین(علیه السلام) برسد.
آنگاه امام صادق فرمود: چون به سوی قبر حسین(علیه السلام) آمدی، بر درگاه روضه بایست و این کلمات را بگو که برای تو به تلافی هر کلمه از آن، بهره ای از رحمت الهی خواهد بود. عرضه داشتم: فدایت شوم آن کلمات کدام است؟ فرمود: بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ آدَمَ صَِفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِیسی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ سَیدِ رُسُلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَلِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَخَیرِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ الْحَسَنِ الرَّضِی الطَّاهِرِ الرَّاضِی الْمَرْضِی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الْأَکبَرُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِک وَأَناخَتْ بِرَحْلِک، السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی الْمَلائِکةِ الْحَافِّینَ بِک، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ الْمُلْحِدِینَ، وَعَبَدْتَ اللّهَ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
آنگاه به سوی قبر مطهر می روی و برای تو به هر قدمی که برداری و بگذاری، ثواب کسی که در راه خدا کشته شده و در خون خود غلطیده خواهد بود. چون به قبر رسیدی، دست خود را به قبر بمال و بگو: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ؛ سلام بر تو ای حجت خدا در زمین». سپس برای خواندن نماز برو، به هر رکعتی که نزد آن حضرت بخوانی، برای تو همانند ثواب کسی که هزار حج و عمره بجا آورده و هزار بنده آزاد کرده خواهد بود و همانند کسی که هزار صحنه با پیامبر مرسلی ایستاده باشد پاداش می گیری. .. تا پایان روایت؛ این روایت با تفاوت اندکی با روایت مفضّل بن عمر، در«آداب زیارت امام حسین»(علیه السلام) گذشت.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت چهارم امام حسین (ع)
از معاویه بن عمّار روایت شده: خدمت امام صادق(علیه السلام) گفتم: چون به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) بروم چه بگویم؟ فرمود: بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، رَحِمَک اللّهُ یا أَبا عَبْدِاللّهِ، لَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ شَرِک فِی دَمِک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِک فَرَضِی بِهِ، أَنَا إِلَی اللّهِ مِنْ ذلِک بَرِیءٌ.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت پنجم امام حسین (ع)
به سند معتبر روایت شده: حضرت موسی بن جعفر به ابراهیم بن ابی البلاد فرمود: هنگامی که به زیارت امام حسین(علیه السلام) می روی چه می گویی؟ گفت: می گویم:
السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَدَعَوْتَ إِلی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَأَشْهَدُ أَنَّ الَّذِینَ سَفَکوا دَمَک وَاسْتَحَلُّوا حُرْمَتَک مَلْعُونُونَ مُعَذَّبُونَ عَلَی لِسانِ داوُدَ وَعِیسَی ابْنِ مَرْیمَ ذلِک بِما عَصَوْا وَکانُوا یعْتَدُونَ.
حضرت فرمود: آری چنین است.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت ششم امام حسین (ع)
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: به عمار ساباطی فرمود: چون به قبر امام حسین(علیه السلام) برسی بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ رِضَاهُ مِنْ رِضَی الرَّحْمَانِ وَسَخَطُهُ مِنْ سَخَطِ الرَّحْمَانِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِینَ اللّهِ، وَحُجَّةَ اللّهِ، وَبابَ اللّهِ، وَالدَّلِیلَ عَلَی اللّهِ، وَالدَّاعِی إِلَی اللّهِ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ حَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَأَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَدَعَوْتَ إِلَی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک وَمَنْ قُتِلَ مَعَک شُهَداءُ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّکمْ تُرْزَقُونَ، وَأَشْهَدُ أَنَّ قاتِلَک فِی النَّارِ، أَدِینُ اللّهَ بِالْبَراءَةِ مِمَّنْ قَتَلَک، وَمِمَّنْ قاتَلَک وَشایعَ عَلَیک وَمِمَّنْ جَمَعَ عَلَیک، وَ مِمَّنْ سَمِعَ صَوْتَک وَلَمْ یعِنْک، یا لَیتَنِی کنْتُ مَعَکمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً.
نویسنده گوید: این سه زیارت [«چهارم» و «پنجم» و «ششم»] از کتاب «مزار» ابن قولویه منقول است.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
مداخله نااهلان به کتب حدیث و اخبار
کتاب های دعای شیعه، به مرتبه ای متقن و محکم بوده که غالب آن ها که استنساخ می کردند، خودشان از اهل علم بودند و از روی نسخه هایی که به خط اهل علم و تصحیح شده علما بوده مقابله و تصحیح می نمودند و اگر اختلافی بود، در حاشیه اش به آن اختلاف اشاره می کردند؛ مثلاً در دعای مکارم الاخلاق «وبَلِّغْ بِإیمانی» در حاشیه اش اشاره می کنند، در نسخه ابن اشناس «وَابْلُغْ بِإیْمانی» است و در روایت ابن شاذان «اللّهُمَّ أبْلِغْ إیمانی» است؛ یا مثلاً فلان کلمه به خط ابن سکون چنین است و به خط شهید چنین
همچنین کار کتاب های معتبر دعا به جایی رسیده که منحصر به کتاب «مفتاح» شده که فی الجمله وصفش را شنیدی و این کتاب مرجع عوام و خواص و عرب و عجم شده و این نیست، جز از بی اعتنایی اهل علم به حدیث و اخبار و رجوع ننمودن به کتب علما و فقهای اهل بیت اطهار و نهی نکردن از امثال این بدعت ها و اضافات و دسیسه وضّاعان [آنان که از پیش خود جعل حدیث می کنند و به پیامبر و امام نسبت می دهند] و تحریف جاهلان و جلو نگرفتن از نااهلان و از تصرّفات بی خردان تا کار به جایی رسیده که دعاها موافق سلیقه ها تلفیق شده و زیارت ها و مفجعه ها و صلوات ها اختراع گشته و مجموعه های بسیار از دعاهای ساختگی و قلابی چاپ شده و بچّه مفتاح ها متولد گشته و کم کم سرایت کرده، به سایر کتب رسیده و شایع و رواج یافته است.
مثلاً کتاب «منتهی الآمال» این احقر را تازه طبع کرده اند، بعضی از خطّاطان آن، به سلیقه خود تصرّفاتی در آن نموده، از جمله در احوال مالک بن یسر ملعون نوشته: از دعای امام حسین(علیه السلام) هر دو دست او از کار افتاده بود الحمدلله؛ در تابستان همانند دو چوب خشک می گردید الحمدلله؛ در زمستان خون از آن ها می چکید الحمدلله و بر این حال خسران مال بود الحمدلله.
در این دو سطر عبارت، چهار لفظ «الحمدلله» را کاتب موافق سلیقه خود جزو عبارت کرده است و نیز در بعضی از مواضع کتاب پس از نام جناب زینب یا امّ کلثوم، به سلیقه خود لفظ خانم اضافه کرده که زینب خانم و امّ کلثوم خانم گفته شود، به خاطر آنکه از آن مخدّرات تجلیل شود و کاتب، حمید بن قحطبه را چون با او دشمن بوده، به علت بدی او حمید بن قحبه نوشته، ولی احتیاط نموده قحطبه را به عنوان نسخه بدل آن یادداشت کرده و عبد ربّه را صلاح دیده عبدالله نوشته و زحر بن قیس را که حاء بی نقطه است، در هر کجای کتاب بوده، به جیم نوشته و امّ سلمه را غلط دانسته و تا در امکانش بوده ام ام السلمه کرده، الی غیر ذلک.
غرضم از ذکر این مطلب در اینجا دو چیز بود: یکی آن که تصرفاتی که این شخص به سلیقه خود کرده، آن را کمال دانسته و خلافش را نقص فرض کرده، درحالی که آن چیزی که او کمال دانسته باعث نقصان شده است، بنابراین از اینجا قیاس کنیم به چیزهایی که ما از روی جهل و نادانی در دعاها داخل می کنیم یا به سلیقه ناقص خود بعض تصرفات می نماییم و آن را کمال فرض می کنیم، بدانیم که همان چیزها نزد اهلش سبب نقصان و بی اعتباری آن دعاها یا زیارت خواهد بود، پس شایسته است که ما به هیچ وجه در این باب مداخله نکنیم و هرچه دستورالعمل دادند، به همان رفتار کرده و از آن تخطّی ننمائیم؛
و دیگر غرضم آن بود که معلوم گردد هرگاه نسخه ای که نویسنده اش زنده و حاضر و نگهبان او باشد، با آن این گونه رفتار کنند، پس با سایر نسخه ها چه کردند و به کتاب های چاپی دیگر چه اعتماد است؟ مگر کتابی که از مصنّفات مشهور علمای معروف باشد و به نظر ثقه ای از علمای آن فن رسیده و امضا فرموده باشد.
در حال ثقه جلیل، فقیه پیشین در اصحاب ائمه(علیهم السلام) یونس بن عبدالرحمن روایت شده است: که کتابی در اعمال شبانه روز نوشته بود، جناب ابو هاشم جعفری آن کتاب را به نظر مبارک حضرت عسکری(علیه السلام) رساند، حضرت تمام آن را مطالعه و به دقت بررسی نمود، پس از آن فرمود: «هذا دِینی وَدِینُ آبائی کُلُّهُ وَهُوَ الْحَقُّ کُلُّهُ؛ این دین من و دین پدران من است و تمامش حق می باشد».
ملاحظه کن که ابو هاشم جعفری، با آن که بر کثرت علم و فقاهت و جلالت و دیانت جناب یونس مطّلع بوده، در عمل کردن به کتاب او اکتفا نکرده تا آن که آن را به نظر مبارک امام خود رسانید؛
و نیز روایت شده: از بورق شنجانی هراتی که مردی معروف به صدق و صلاح و ورع بوده، در سامره خدمت امام حسن عسکری(علیه السلام) رسید و کتاب «یوم و لیله» شیخ جلیل القدر فضل بن شاذان نیشابوری را به آن حضرت داد و گفت: فدایت شوم، می خواهم در این کتاب نظر فرمایی و ورق ورق آن را ملاحظه کنی؛ حضرت فرمود: «هذا صَحِیحٌ یَنْبَغی أَنْ تَعْمَلَ بِهِ؛ این کتاب صحیح است و شایسته است به آن عمل کنی» الی غیر ذلک؛
و این احقر با اینکه مذاق مردم این زمان و عدم اهتمامشان را در امثال این امور می دانستم، برای اتمام حجت سعی و کوشش بسیار کردم که دعاها و زیارات منقول در این کتاب حتی الامکان، از نسخه های اصل نقل شود و بر نسخه های متعددی عرضه گردد و به اندازه ای که از عهده برآید تصحیح کنم تا عامل به آن از روی اطمینان عمل کند ان شاء الله، به شرط آن که کاتبان و ناسخان، در آن تصرف ننمایند و خوانندگان، اختراع و سلیقه های خود را کنار گذارند.
شیخ کلینی از عبدالرحیم قصیر نقل کرده: خدمت امام صادق(علیه السلام) رسید و عرض کرد: فدایت شوم، من از پیش خود دعایی اختراع کرده ام، حضرت فرمود: مرا از اختراع خود بگذار، یعنی آن را کنار گذار و برای من نقل مکن و اجازه نداد دعای جمع کرده اش را نقل کند و خود حضرت برای او دستور العملی عنایت فرمود.
شیخ صدوق از عبدالله بن سنان روایت کرده: امام صادق(علیه السلام) فرمود: به همین زودی به شما شبهه ای می رسد، پس می مانید بدون نشانه و راهنما و پیشوای هدایت گر و در آن شبهه نجات نمی یابد مگر کسی که دعای غریق را بخواند، گفتم: دعای غریق چگونه است؟ فرمود: می گویی:
یا اللّهُ یا رَحْمَانُ یا رَحِیمُ، یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِک.
پس گفتم:
یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَالأبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِک.
حضرت فرمود: خدای عزّوجل «مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَالأبْصَارِ» است، ولی چنان که من می گویم بگو: «یَا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ».
تأمل در این دو حدیث شریف، برای بیداری کسانی که در دعاها به سلیقه خود، بعضی کلمات را زیاد می کنند و پاره ای تصرّفات می نمایند کافی است و الله العاصم.
مفاتیح الجنان : زیارات مخصوصه امام حسین (ع)
زیارت امام حسین (ع) در نیمه شعبان
بدان که احادیث بسیاری در مزیت و برتری زیارت آن حضرت، در نیمه شعبان وارد شده که در این باب کافی است تنها به برخی از آن ها اشاره شود.
از جمله به چندین سند معتبر از حضرت زین العابدین(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) روایت شده: هرکه می خواهد صدوبیست وچهار هزار پیامبر با او مصافحه کنند، باید قبر ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) را در نیمه شعبان زیارت کند، به درستی که فرشتگان و ارواح پیامبران اجازه می گیرند و به زیارت آن حضرت می آیند، پس خوشا به حال آنکه مصافحه کند با ایشان و ایشان مصافحه کنند با او و با آنان اند پنج پیامبر اولوالعزم: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمّد(صلی الله علیه وآله و علیهم اجمعین). راوی گفت: پرسیدم، برای چه آنان را اولوالعزم می نامند؟ فرمود: به خاطر اینکه ایشان به مشرق و مغرب و جنّ و انس مبعوث شده اند؛
و اما الفاظ زیارت، پس به دو صورت روایت شده، یکی همان زیارت که برای «اوّل رجب» روایت شده بود و دیگر زیارتی است که شیخ کفعمی در کتاب «بلد الامین» از امام صادق(علیه السلام) آورده و آن زیارت چنین است: نزد قبر آن حضرت می ایستی و می گویی:
الْحَمْدُلِلّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ، وَالسَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْعَبْدُالصَّالِحُ الزَّکی، أُودِعُک شَهادَةً مِنِّی لَک تُقَرِّبُنِی إِلَیک فِی یوْمِ شَفاعَتِک، أَشْهَدُ أَنَّک قُتِلْتَ وَلَمْ تَمُتْ بَلْ بِرَجاءِ حَیاتِک حَییتْ قُلُوبُ شِیعَتِک، وَبِضیاءِ نُورِک اهْتَدَی الطَّالِبُونَ إِلَیک، وَأَشْهَدُ أَنَّک نُورُاللّهِ الَّذِی لَمْ یطْفَأْ وَلَایطْفَأُ أَبَداً، وَأَنَّک وَجْهُ اللّهِ الَّذِی لَمْ یهْلِک وَلَایهْلَک أَبَداً، وَأَشْهَدُ أَنَّ هذِهِ التُّرْبَةَ تُرْبَتُک، وَهذَاالْحَرَمَ حَرَمُک، وَهذَاالْمَصْرَعَ مَصْرَعُ بَدَنِک، لَاذَلِیلَ وَاللّه مُعِزُّک، وَلَامَغْلُوبَ وَاللّه ناصِرُک، هذِهِ شَهَادَةٌ لِی عِنْدَک إِلی یوْمِ قَبْضِ رُوحِی بِحَضْرَتِک، وَالسَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.